روایتی از کارگران صنعت نفت/ از دستان آسمانی تا قلبهای زمینی

حکایت کارگران صنعت نفت، حکایت زحمتکشانی است که بار سنگین اکتشاف، حفاری تا تولید و توزیع را بهعهده دارند اما بهندرت در قاب تصویر عکاسان و تلویزیون، قلم ادیبان و دکههای روزنامهفروشی جای گرفتهاند. راویانی از نفت که نه با تریبون و خبر، بلکه با عرق بر پیشانی و دستهای روغنی خود معرفی میشوند.
از لحظه پرواز به سوی خوزستان تا گام نهادن بر خاک این سرزمین، تصویری از جنگ، نخل، گرما و میراث صنعتی با شهرهایی از جنس امید در ذهنم نقش بسته بود، شهرهایی که به منزله رود کارون مشکلات را در دل خود جای داده تا مردم ایران در کنار ساحل آن به آرامش برسند. قدمهای اولیه به اهواز آکنده از رطوبت و گرمای سوزانی بود که مانند شلاق آسمانی بر صورت و پیکر مسافران فرود میآمد و گرد و غباری که بهمثابه ملحفهای سفیدرنگ بر شهر کشیده شده بود و مردمی که همانند نخل، سبز، استوار و ریشه در خاک به زندگی خود معنا داده بودند.
روایت کارگران صنعت نفت در چنین فضایی چندلایه است، زحمتکشانی که بار سنگین اکتشاف، حفاری و تولید را برعهده دارند، اما بهندرت در قاب تصویر عکاسان و تلویزیون، قلم ادیبان و دکههای روزنامهفروشی جای گرفتهاند. راویانی از نفت که نه با تریبون و خبر، بلکه با عرق بر پیشانی و دستهای روغنی خود معرفی میشوند.
عشق به وطن در دمای بالای ۵۰ درجه
نخستین موضوعی که پس از ورود به یکی از واحدهای عملیاتی نفت خوزستان توجهم را جلب کرد، صدای سهمگین ماشینآلات صنعتی بود که گوشها را به صدفهایی تبدیل کردند که جز موج دریا صدایی نشنوی و مشعلهای سر به فلک کشیده که بهمثابه مجسمه آرش کمانگیر به سمت آسمان نشانه رفته بودند و گویی هر کدام همچون نوری در کهکشان توسعه ایران شعلهور شده بود.
وقتی پای صحبت کارگران واحدهای عملیاتی صنعت نفت نشستم موجی از عشق به وطن در لابهلای کلمات آنها نهفته بود؛ یکی از عزم خود برای «تثبیت شرایط پایدار تولید» گفت و دیگری با لبخندی بر لب، کار در صنعت نفت را مایه افتخار خود دانست: «ما عاشق این کار هستیم و با تلاش و کوشش میخواهیم بیشترین ظرفیت تولید را برای کشور محقق کنیم و به این کار افتخار میکنیم.» این شور و انگیزه ایرانی در شرایطی است که خوزستان در تابستان گرمای بالای ۵۰ درجه با رطوبت ۹۰ درصد را تجربه میکند و آهنآلات صنعتی بهمثابه گدازههای آتش در دستان پرتوان کارگرانی است که اگر عرق به وطن در جانشان نهادینه نبود، فائق آمدن بر این همه دشواری مقدور نمیشد. آری چنین است میهندوستی کارگران صنعت نفت.
اراده کارگران در چرخه اقتصاد کشور
در سویی دیگر کارگری با دستان سیاهشده از چرخاندن «ولوها» و صورتی خاکگرفته از گرد و غبار کنارم نشسته و با حجب و حیای ذاتی خود سفره دلش را باز میکند و میگوید: «گاهی پیش میآید در تابستان که هوای محیط بالای ۵۰ درجه را نشان میدهد و باید بهمنظور تعویض فیلتر و قطعات وارد کابین توربینها شویم، دمای آنجا چنان بالا است که به ۷۰ تا ۸۰ درجه میرسد و فضای کابین پر از خاک و آلودگی است. در چنین شرایطی کارگران زمان زیادی نمیتوانند در آن محیط بمانند و باید چند نفر پشت سر هم تعویض شوند تا کار پیش رود.»، وقتی صحبتهایش تمام شد با هم وارد کابین توربین شدیم، به قدری هوای آنجا گرم و سنگین بود که بیش از چند ثانیه تحمل نکردم، درحالی که کارگران همین کار را در اوج گرمای مرداد انجام میدهند که تصورش هم برایم سخت و تکاندهنده است.
کارگری دیگر با صورتی خسته اما قلبی مصمم از کار که گویی مزد خود را نه در فیش حقوقی آخر ماه، بلکه در تولید بیشتر برای کشور میبیند، درباره سختی کارهای عملیاتی گفت: «یکسری ولوها (مثل ولو مایعات جریانی و ولو گازهای جریانی) تحت شرایط خاصی که مشکلی بهوجود میآید باید با دست باز و بسته شوند چون دمای هوا بالاست و ولوها در سایزهای مختلف نیاز به نیرو و توان زیادی دارند، به همین منظور خیلی از همکاران ما موقع باز و بستن ولوها حالشان خراب و کارشان به بیمارستان کشیده میشود.»
چنین روایتهایی در کنار شرایط محیطی مثل رطوبت بالا، گرمازدگی کارکنان، آلودگیهای زیست محیطی و صنعتی، گازهای سمی، رفتوآمد، اسکان، معیشت و… شرایط کاری را برای کارگران بهویژه در نیمه اول سال طاقتفرسا میکند و تنها تعهد و مسئولیت ملی – میهنی است که گامهای خسته و دستان پینهبسته را به نور تولید امیدوار میکند تا چرخه اقتصاد کشور در «دستان آسمانی» آنها جلو رود.
دل در گرو ایرانی آباد
در کنار سختی کار کارگران صنعت نفت، واحدهای عملیاتی هم در شرایط خاص آب و هوایی خوزستان دچار مشکلاتی میشوند که کار برایشان دشوار میشود. یکی از مسئولان واحدها وقتی با پرسش از شرایط کار مواجه شد با اندکی مکث و نگاهی که حاکی از نگرانی است لب به سخن گشود و گفت: «امسال یکی از مشکلات اساسی قطعی برق مکرر و عدم اطلاعرسانی و نبود هماهنگی با واحد بود که مشکلات زیادی بهوجود آورد.»
این مشکلات در حالی بیان شد که این واحدها بهعنوان ارکان اصلی تولید صنعت نفت حتی یک روز و در تعطیلات رسمی هم نباید تعطیل شود و چرخ این واحدها باید در تمام طول سال بچرخد. در همین راستا یکی دیگر از کارکنان این واحد عملیاتی گفت: «به دلیل شرایط حساس و خاص این نوع واحدها و اینکه در طول سال تعطیلی وجود ندارد همزمان با گردش واحد عملیاتی و تولید، تعمیرات اساسی بخشهای مختلف آن هم انجام میشود.» در چنین شرایطی است که کارکنان صنعت نفت با وجود تمام کمبودها و سختیهای ناشی از کار، بر روند و استمرار تولید برای کشور تأکید دارند و به همین دلیل در عین بیان جملاتی از مشکلات، بر عزم و اراده خود برای تحقق سیاستهای کلان صنعت نفت مصمم هستند و امیدوارند با رفع موانع پیش رو گامی مهم در روند توسعه کشور برداشته شود.
غروب آخرین روز سفر و دیدن دوباره شعلههای مشعل در آسمان پرستاره خوزستان و وزیدن باد بر پرچم کشور حسی از غرور و تعهد به همراه دارد. حسی که یادگار زحمت تلاشگران بیادعای صنعت نفت در این صحنه گیتی است. سفر به خوزستان و دیدن این همه تلاش و اراده برایم سفری به درون بود، جایی که باید از قاب تصاویر تلویزیونی و کلمات رهاشده در نشریات، کتابها و خبرگزاریها جدا شد و در همنشینی با مردانی از جنس شرافت، ایستادگی و جوانمردی سختی کار آنها را از نزدیک لمس کرد. روایت آنها از کارشان تنها یک تصویر را برایم تداعی کرد، مردانی با «دستان آسمانی و قلبهای زمینی» که با وجود سختی کار و مشکلات دل در گرو ایرانی آباد و توسعه یافته دارند.
یونس صادقی
منبع: شانا