آقایان عزیز! بشور و بساب شب عید یک وسواس زنانه نیست
اسفند است؛ ماه عجلههای بیهوده، ماه خریدهای دقیقه نودی، ماه نوبتگرفتنهای التماسی و از همه مهمتر ماه خانهتکانی. شاغل و خانهدار، پیر و جوان، روزهای منتهی به عید نوروز و تحویل سال با خانهتکانی عجین شده است، حتی محل کار هم گواهی ببریم، مرخصی استعلاجی میدهند، اما خانمها، در ماه اسفند با هیچ گواهی و استعلاجی موافقت نخواهند کرد، مگر کسی که در خانهتکانی کمکحال آنها باشد.
به هر جای خانه که نگاه کنید، برق میزند، جایی باقی نمیماند که با انواع شوینده به جانش نیفتند. انگار نزدیک نوروز که میشود، تازه انرژی میگیرند و از جان مایه میگذارند تا سالشان با کثیفی و آلودگی تحویل نشود. همه چیز باید لحظه تحویل سال برق بزند و بوی تمیزی بدهد.
خدا را شکر که سرمایهگذاران و تولیدکنندگان هم بیکار نمینشینند و برای درزهایی که فکرش را هم نمیکنیم، شوینده راهی بازار و مدام برای کنجها براقکننده تولید میکنند. با چه ماده، شوینده و تکنیکی میتوان جرم سرشعله و چدن را از بین برد. کدام شوینده درزها را برق میاندازد. انگار میگردند تا کثیفی را پیدا و تمیز کنند.
پژوهشگران و روانشناسان معتقدند این وسواس نیست بلکه چنین عملکردی نشئتگرفته از جزئینگری خانمها در مقابل کلینگری آقایان است که آنها را در ماه اسفند از خانه دور میکند تا به بهانه کارهای آخر سال دیرتر به منزل بیایند و مشارکت کمتری در خانهتکانی داشته باشند. اینجاست که اختلافات بالا میگیرد، البته خانمها باید بپذیرند استانداردهای ذهنی مردان با زنان متفاوت است، برای همین است که اگر هر کاری به آنها سپرده شود، نتیجه دلخواه را ندارد، اما نباید عقبنشینی کنند بلکه با ممارست و صبوری سعی کنند به آنها بقبولانند تا قدری از استانداردها عدول کنند و به نتیجه متعادلی برسند، البته که آقایان هم بهتر است از خانه فرار نکنند و اسفندماه و ملزومات آن را بپذیرند و قدری بیشتر با دل خانمها راه بیایند که حاصل استاندارد فکری خانمها خانهای شبیه دستهگل در لحظه تحویل سال خواهد بود.
همه ما به یاد داریم که مادرانمان نزدیک عید مشغول دوخت و دوز ملحفهها بودند. هر روز که از مدرسه میآمدیم لابهلای ملحفههای سفید حیاط چرخ و دوری میزدیم و در نهایت هم خواب بعد از ناهار با صدای آرام دوخت و دوز مادرانمان گره میخورد. بیدار که میشدیم یک تشک و ملحفه دیگر هم تمام شده بود و دلمان میخواست لابهلای این تمیزیها غلت بخوریم، اما مادرهای ما هم میگفتند حالا چند روز دیگه از این پتو و بالشت استفاده کن و ما هم ذوق داشتیم که زودتر عید شود و پتوهایی را که بوی تمیزی میداد، استفاده کنیم. خانه شبیه خانه خالی بود. پردهها یک طرف، فرشها داخل حیاط و روی پشت بام و تشک و بالشتها هم بدون ملحفه دیده میشد.
قدیمترها رسم بر این بود که با خانهتکانی، ظرفهای شکسته و لب پر را کنار میگذاشتند و ظرف جدید جایگزین و اینچنین زندگی خود را نو میکردند، در حالی که امروز حتی اگر ظرفی شکسته هم نباشد، مفهوم نوبودن با مد عجین شده است و باید حتماً سرویس جدید را در هر صورتی جایگزین سرویسهای قبلی کنند. تشکها را پنبه جدید میزدند تا باز شود و گویی تشک جدید استفاده میکنند. قالیشویی وجود نداشت، یک حیاط بود و قدری تاید و یک کاسه که از سمت راه فرش روی آن سرمیخورد. اصلاً آببازی همه مزه فرش شستن بود که حین شستن بچهها داخل حیاط انجام میدادند، حتی حرفزدن از آن روزها هم ناخواسته لبخندی روی لب میآورد. قدیمتر خانهها مثل الان مزین به کاغذدیواری و سرامیک و سنگ و نقاشی نبود. سقف خانهها چوبی و دیوارها از آهک و گچ بود. خانوادهها یک یاعلی میگفتند و سقف و دیوار نمبرداشته از برف و بوران زمستانی را با گچ، آهک و دوغآب نونوار میکردند. در خانهتکانی، اما یک چیز بین همه خانوادهها مشترک وجود داشت و آن هم همدلی بود. همدلی باعث میشد با دلی آرام سراغ بهار بروند. اسباب حضور بهار با آب و جاروکردن خانه فراهم میشد و میزبانی از میهمانان به نحو احسنت شکل میگرفت، آنچنان که صائب فرمود: «اول بروب خانه، دگر میهمان طلب».
به همین بهانه سراغ خانمهای خانهدار رفتیم تا ببینیم استانداردهای ذهنی آنها برای خانهتکانی چیست! باهم نظرات را میخوانیم.
چرا خانهتکانی؟!
هما ۶۴ساله: سال به سال تمیز نکنیم که از زیر کابینتها و کمدها مار و موش بیرون میآید.
فاطمه ۵۶ساله: نظافت و تمیزی از نشانههای ایمان است و در دین ما هم بسیار تأکید شده است. جوابی واضحتر از این؟!
نسترن ۳۶ساله: ما چیزی به نام خانهتکانی نداریم. در طول سال سعی میکنم همواره نقاط مختلف خانه را به مرور تمیز کنم تا در روزهای منتهی به سال تحت فشار خانهتکانی، فضای خانه متشنج نشود.
فرشته ۳۹ساله: همه لذت عید به تروتمیزی قبل از تحویل سال است.
نیلوفر ۲۹ساله: بهانهای است برای کار کشیدن از آقایان که کمی در خانه مشارکت کنند و فکر نکنند که این بشور و بسابها یک حساسیت زنانه است.
سیمین ۵۲ساله: چراکه نه، مگه میشه تروتمیز نکنیم و کثیف و آلوده به استقبال بهار بریم؟!
مریم ۴۵ساله: بهانهایه برای تمیز کردن خانه در یک سال!
اکرم ۳۶ساله:ای بابا، ما خانه به دوشان که خانهتکانی نداریم. سال به سال که جابهجا میشویم، خودش میشود خانهتکانی و تمام!
زهرا ۳۷ساله: بهانهای که به ما یاد میدهد دلها را تروتمیز کنیم و با خیالی آسوده به استقبال بهار برویم. خانهتکانی زمینه دلتکانی برای ماست.
مرضیه ۴۰ساله: خانه را برای پذیرانی از میهمانان عید آماده میکنیم.
الهه ۵۲ساله: اگر خانهتکانی نبود، به نظرم ما میماندیم و کوهی از وسایل شکسته و به درد نخور که خانه را درست شبیه انباری میکرد.
مرضیه ۳۶ساله: با تغییر سال حال و هوا هم تغییر میکند و خانهتکانی باعث میشود حس خوب به ما دست بدهد. نفس مرتببودن و تمیزی حس خوبی منتقل میکند، ضمناً خانهتکانی فقط مختص بهار نیست. من خودم به شخصه سه ماه یک بار انجام میدهم، ولی خب برای بهار مفصلتر انجام میدهم، البته این را بگویم که اصلاً برای دیگران این کار را نمیکنم، اما قطعاً خودم و خانواده و حال خوبی که تا مدتی همراهم هست، برایم مهمتر خواهد بود.
سوده ۲۸ساله: من اصراری بهش ندارم، تصمیم هم دارم بعد از عید انجام بدهم، چون قبل از عید انگار زندگی بدجوری روی دور تند میافتد، از یک طرف کار و از یک طرف خرید، در نتیجه خانهتکانی اصلاً برایم اولویت نیست.
ریحانه ۳۰ساله: در طول سال فرصت نظافت ندارم. خانهتکانی و رسم دیرینه اجباری برای از بین بردن کثیفیها و آلودگیهاست.
حمیده ۴۵ساله: تمام مزه عید به خانهتکانی و بوی شوینده و تمیزی است.
دنیا ۴۱ساله:، چون جان از بدن برود، به قیمت تمیزی!
زهرا ۵۴ساله: چراکه نه؟! خدارو شکر که هر رسمی هست، خوب است!
الهام ۴۰ساله: به مجبوری گرفتارم، مپرس از وضع مختارم!
لیلا ۶۶ساله: الان که خانهتکانی انجام نمیدهند، خانهتکانیهای امروز شبیه گردگیریهای قدیم است. خانهتکانی را قدیمیها انجام میدادند. صفر تا صد کار با خودشان بود و در نهایت با نونواری و تنی آسوده به استقبال بهار میرفتند.
نسرین ۵۷ساله: برای اینکه وسایل قدیمی و کهنه که بلااستفاده مانده را رد کنیم برود و یاد بگیریم که تعلق خاطر به اشیا چندان هم خوب نیست!
مریم ۴۵ساله: ما میگوییم خانهتکانی و خارجیها میگویند فنگشویی. نظم بخشیدن و جابهجایی وسایل خودش آرامشبخش است و باعث میشود ذهن آدم با امنیت سال جدید را کلید بزند.
کمک به کارهای خانه در روایات
درباره فضیلت رسیدگی به منزل، جابهجایی و اهمیت خانهتکانی روایات متعددی وجود دارد. امام صادق (ع) میفرماید: «امّ سلمه از رسول خدا (ص) درباره فضیلت خدمتکردن زنان به شوهرانشان پرسید. آن حضرت فرمود: هر زنی که در خانه شوهر به قصد مرتبکردن آن، چیزی را جابهجا کند، خداوند به او نظر افکند و هر که خداوند به او نظر افکند، عذابش ندهد.»
پیامبر اکرم (ص) خطاب به حضرت علی (ع) فرمودند: «ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی، دلتنگی و تکبر خدمت کند، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت میکند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که برمیدارد، به آن مرد ثواب حج و عمره میدهد و به هر قطرهای که از بدنش عرق بیاید، یک خانه در بهشت برایش منظور میکند.»
منبع: روزنامه جوان