وب گردی

آقای داماد برای ازدواج نباید حتما میلیونر بود!

تا صحبت از ازدواج می‌شود خودش را کنار می‌کشد و مشکلات اقتصادی را ردیف می‌کند. «می‌دونی الان خرج یه عروسی چقدر درمی‌آد؟! چندسال باید کار کنم تا یه خونه بخرم؟! قیمت طلا رو داری؟!» دست‌آخر هم به این نتیجه می‌رسد که قید ازدواج را بزند و در این شرایط اقتصادی خودش را شوریده‌بخت‌تر از آنکه هست نکند! نگاهش به ازدواج اقتصادی است و البته این نگاه اقتصادی حسابی هم چاشنی کمالگرایی دارد. این چند خط شرح حال بسیاری از مجرد‌هایی است که برای تشکیل خانواده مدام چرتکه می‌اندازند و می‌خواهند همه چیز تمام و کمال آماده باشد. 

پای میز گفت‌وگوی حامین‌مدیا در نشست علمی نقش ایده‌آل‌گرایی اقتصادی در ازدواج هم‌صحبت  «علی‌نوری» جامعه‌شناس و پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی شدیم تا از معظلی به نام کمالگرایی اقتصادی بشنویم، از سد بزرگی که خانواده پیش پای جوانان می‌گذارند و فقری که بیشتر فرهنگی است نه اقتصادی!

جامعه ازدواج را سخت می‌کند نه جوان!

جوان امروز گویا اعتقادی به اینکه زندگی ساختنی است و پله به پله می‌تواند همه‌چیز را به دست بیاورد ندارد و برای همین هم هست که تن به ازدواج نمی‌دهد. اما چرا از نسل‌هایی که با ساده‌ترین امکانات زندگی‌شان را شروع کردند به اینجا رسیدیم که همه‌چیز باید حاضر و آماده و البته بی‌نقص باشد که ازدواج صورت بگیرد؟! این سوالی است که از دکتر نوری می‌پرسیم و او معتقد این ایده‌آل‌گرایی را جامعه به جوان تحمیل کرده است. 

این جامعه‌شناس می‌گوید: «به طور کلی جوان آرمانگراست و آرمانگرایی جزو ویژگی وجودی دوره جوانی اوست. از طرفی هم نقص‌ها و عیب‌هایی را در زندگی نسل‌های گذشته خودش دیده و نمی‌خواهد آن عیب‌ها در زندگی او هم تکرار شود. برای همین سطح استاندارهایش از استاندار‌های نسل قبلی بالاتر تعیین می‌شود. در جامعه ایران با توجه به شرایط اقتصادی و تورم که گاهی مشکلات اقتصادی را به همراه دارد باید گفت جوان ما دید بسیار منطقی به زندگی دارد و کمتر پرتوقع و ایده‌آل گرا است. 

درواقع اید‌ه‌آل‌گرایی در سه سطح مطرح می‌شود، ایده‌آل گرایی که متوجه خود فرد است و می‌خواهد خودش بی‌نقص باشد. ایده‌آل‌گرایی نسبت به دیگری که فرد انتظار دارند همسرش همه چی تمام باشد و ایده‌آل‌گرایی که القای جامعه به فرد است. مسئله اساسی حال حاضر ما همین مورد سوم است. یعنی جامعه، معیار‌هایی را برای شروع زندگی به جوان تحمیل می‌کند که خارج از توان اوست و همین باعث می‌شود مسئله ازدواج و فرزندآوری مختل شود. در واقع مقدم بر فقر اقتصادی، ما دچار فقر فرهنگی هستیم!»

چرا خانواده سنگ جلوی پای جوان‌هایشان می‌چینند؟!

قطعا نمی‌شود از تحمیلات جامعه در ازدواج گفت و نقش خانواده را نادیده گرفت. خانواده‌ای که باید در کنار جوانش بایستد و با آیده‌ال‌هایی که ازدواج را برای او سخت کرده بجنگد خودش سنگ جلوی پای جوانش می‌چیند. بار‌ها پیش آمده دختر خانمی مهریه و جهیزیه کمی بخواهد، اما خانواده زیر بار سادگی شروع ازدواج نمی‌رود یا پسری با همسرش تصمیم می‌گیرد که به جای هزینه برای مراسم مفصل عروسی با یک مهمانی ساده و خانوادگی به خانه بخت برود، اما خانواده شدیدا مخالفت می‌کنند. اما چرا خانواده‌ها به جای اینکه کنار فرزندان‌شان بایستند رو به روی آنها قرار می‌گیرند؟! 

پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی علی نوری در پاسخ به این سوال می‌گوید: «خانواده‌های ما امروزه غالبا به جوانان اعتماد ندارند. باور ندارد که این جوان ۲۰ یا ۲۵ ساله من هم، می‌تواند کار کند، درآمد داشته باشد و زندگی تشکیل بدهد، همانطور که من پدر هم همین کار را کردم. 

بخشی از این ایده‌آل‌گرایی هم به دلیل خودخواهی والدین است. پیش خودشان می‌گویند «چون بچه منه» باید بهترین عروسی را داشته باشد، باید از هر لحاظ جایگاه خوبی داشته باشد و موفق باشد. گویا می‌خواهند آرزو‌های خودشان را با موفقیت فرزندشان ارضا کند. مخصوصا اینکه تعداد فرزندان هم به نسبت نسل‌های قبل کم شده است و خانواده اصرار بیشتری دارد که این یک یا دو فرزندش حتما از همه لحاظ زندگی ایده‌آلی را تجربه کنند. بی‌خبر از اینکه اتفاقا این رفتار نتیجه عکس دارد و آنقدر کنتلر‌گری عدم اطمینان اعتماد به نفس و عزت نفس جوان را پایین می‌آورد که در آینده جرئت ندارد شغلی را انتخاب کند و یا سراغ شروع زندگی مشترک برود. درواقع خانواده‌های امروزی مانع سخت و سفتی را در مقابل جوان برای ازدواج می‌کشند!»

سهم بزرگ رسانه‌ها در تجملاتی کردن ازدواج!

رسانه‌ها و تصاویری که از زندگی مشترک و ازدواج نشان می‌دهند ناخودآگاه در ذهن افراد چارچوب‌ها و معیار‌هایی می‌سازند که نقش مهمی در ازدواج‌شان خواهد داشت. البته اگر این تصاویر رنگ و لعاب تجملات را هم به همراه داشته باشد که دیگر این چارچوب‌های ازدواجی بسیار سخت‌گیرانه‌تر می‌شود.

فارغ از خانواده‌های مرفهی که تبلیغات تلویزیونی مدام آنها را به تصویر می‌کشند بلاگر‌ها و زندگی رویایی‌شان هم این روز‌ها حسابی مجرد‌ها را ایده‌آل‌گرا کرده است. به طوری که فکر می‌کنند اگر مثل فلان بلاگر مراسم عروسی‌شان انقدر مفصل نباشد اصلا نمی‌شود اسمش را عروسی گذاشت!.

اما اینکه رسانه‌ها چطور سطح توقعات افراد را بالا می‌برند و آنها را از ازدواج دورتر می‌کنند سوالی است که از دکتر نوری می‌پرسیم و او در پاسخ می‌گوید: «رسانه که امروز بسیار گسترش پیدا کرده است یکی از عواملی است که سطح توقعات افراد را بالا می‌برد. درواقع رسانه الگو‌هایی به افراد معرفی می‌کند و افراد هم مدام شرایط خودشان را با زندگی فلان بلاگر، فلان سلبریتی، ورزشکار و… مقایسه می‌کنند. در نتیجه این عمل، رفتار و نیاز جوان ما غیرمنطقی می‌شود یعنی جوان برای ازدواج به چیزی فکر می‌کند که اصلا نیاز واقعی او نیست. وسیله‌ای را برای جهیزیه‌اش می‌خرد که اصلا آن را لازم ندارد و… اینجاست که معیاری به نام اقتصاد که از معیار‌های فرعی است تبدیل می‌شود به معیار اصلی و دیگر برای فرد معیار‌های مهم‌تر اهمیتی ندارند. جالب اینجاست که وقتی معیار اقتصادی افراد هم تامین می‌شود باز هم زندگی‌ها دوام چندانی ندارد.»

بهانه نیاورید، اقتصاد مانع ازدواج نیست!

تا به اینجا گره کور ازدواج جوانان را همراه یک جامعه‌شناس موشکافی کردیم و متوجه شدیم جامعه بیشتر از آنکه بستر مناسبی برای جوان بسازد در همه پایگاه‌های اجتماعی جوان را به سمت ایده‌آل‌گرایی در ازدواج سوق می‌دهد. درواقع یک جوان مجرد برای ازدواج باید اول از هفت‌خوان خانواده و اطرافش بگذرد و بعد با رسم و رسومات جامعه مچ بیندازد و در مرحله آخر تازه شرط و شروط خانواده همسرش را بپذیرد، اما حالا که مشکلات را بازگو کردیم راهکار چیست؟! 

علی‌نوری در پاسخ به این سوال می‌گوید: «جوانان ما متاسفانه تحت هیچ آموزش و کمکی قرار نمی‌گیرند. مدرسه به عنوان یکی نهاد فرهنگی، محل آموزش مهارت‌های زندگی است، دانشگاه نیز همین وظیفه را به عهده دارد. همچنین رسانه‌های عمومی باید برای آموزش جوانان و حتی خانواده‌ها برنامه داشته باشد، اما کمتر شاهد این اتفاق و این برنامه‌ها هستیم.

حوزه‌های علمیه، مساجد، سازمان‌های مردم نهاد و… که در کار فرهنگی فعالیت دارند می‌توانند در بستر سازی و آگاهی بخشی موثر باشند. خانواده، دولت و جامعه اگر قرار است به جوان در شرف ازدواج کمک کند نیاز‌های اصلی او را برطرف کند نه اینکه مثلا به او کمک کند تا جشن مفصلی بگیرد چیزی که نیاز امروز او نیست. از طرف دیگر بین زوجین باید تناسب اقتصادی برقرار باشد. 

درواقع هیچکس با ازدواج وضع مالی‌اش بدتر نشده و این یک گزاره صحیح همیشه درست است. واقعیت این است که با ازدواج وضع اقتصادی افراد بهتر می‌شود به شرطی که اهل کار و تلاش هم باشند. هرچند شاید به ظاهر زن و فرزند هم به او اضافه شده باشد. پس اقتصاد نمی‌تواند مانعی برای ازدواج باشد!»

منبع: فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا