آیا جنبشی مشابه جلیقه زردهای فرانسه در آلمان در حال شکل گیری است؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه “برلینر سایتونگ” در مطلبی نوشت: افزایش قیمت ها و دستمزدهای پایین همواره بر تعداد بیشتری از مردم آلمان تأثیر می گذارد. در اینجا این پرسش مطرح است که آیا کشاورزان معترض خشمگین و رانندگان قطاری که اعتصاب می کنند منادی جنبش جدید جلیقه زردها هستند؟
در ادامه این مطلب نویسنده به اعتراضات کشاورزان خشمگین علیه سیاست های ریاضتی دولت فرانسه پرداخته و نوشت: روز دوشنبه در پاریس وضعیت فوق العاده اعلام شد. کشاورزان از سراسر فرانسه برای تظاهرات علیه اقدامات ریاضتی دولت به پایتخت آمده بودند. دولت فرانسه حدود ۱۵۰۰۰ افسر پلیس را بسیج کرده بود که بسیاری از آنها در خودروهای زرهی بودند.
نیروهای عملیاتی پلیس در فرانسه باید از نهادها و وزارتخانه ها در برابر خشم کشاورزان محافظت می کردند و از غارت کامیون های حامل کالاهای ارزان قیمت از خارج توسط کشاورزان جلوگیری می کردند. این وضعیت حالا متشنج شده است. در جریان اعتراضات هفته گذشته، یک کشاورز در فرانسه جان خود را از دست داد.
در ادامه این مطلب آمده است: این اتفاقات زیاد از هم دور نیست. در فرانسه، کشاورزان در اعتراض به حذف یارانه های دیزل کشاورزی، جاده ها را مسدود می کنند و از طرفی کشاورزان در آلمان نیز اخیرا کشور را به بن بست کشاندند.
البته در فرانسه ما به تصاویر محاصره جاده ها عادت کرده ایم. منافع کارمندان و کارفرمایان در آنجا مستقیماً با هم برخورد می کند. اتحادیه های کارگری سیاسی هستند و در مجاورت احزاب قرار دارند و مطالبات دستمزد فقط از طریق اعتصاب قابل اجراست. از سوی دیگر آلمان برای چندین دهه پناهگاه ثبات در اروپا بود. اتحادیههای کارگری و کارفرمایان توافقنامههای دستهجمعی را مورد مذاکره قرار می دادند که برای کارکنان این مسئله را تضمین میکرد که بالاتر از نرخ تورم کیف پول خود را داشته باشند و سهمی از افزایش بهرهوری هم داشته باشند.
اما این دوران ها اینجا در آلمان هم به پایان رسیده است. دستمزدها دیگر با افزایش قیمت ها هماهنگ نیست؛ تقریباً از هر چهار کارمند یک نفر در بخش کم دستمزد کار می کند. قراردادهای چانه زنی دسته جمعی در شرکت ها در حال کاهش است و به همراه آن قدرت چانه زنی کارکنان کاهش می یابد.
در این مرحله از دولت خواسته می شود تا مداخله کند و برای حل مناقشات میانجی گری کند. اما دولت ائتلافی موسوم به چراغ راهنمایی برای انجام اقدامات پایدار شناخته شده نیست. شولتز و کابینهاش هزینههای زندگی را به میزان قابل توجهی افزایش دادهاند – از جمله با وارد کردن LNG از ایالات متحده به جای گاز طبیعی روسیه.
در این شرایط دیگر تنها برخی گروه های حرفه ای نیستند که تحت تأثیر این شرایط قرار می گیرند، بلکه کل کشور به سمت رکود می رود. بهره وری در حال کاهش است و شرکت ها در آموزش، تحقیق و توسعه سرمایه گذاری بسیار کمی می کنند. جامعه در حال پیر شدن است و در همه جا به کارگران ماهر نیاز است. این فقط افراد در بخش دستمزدهای پایین نیستند که دیگر نمی دانند چگونه امرار معاش کنند بلکه کسب و کارهای متوسط نیز اکنون خطر کاهش را احساس می کنند.
شرایطی مشابه فرانسه می تواند از این مخلوط خطرناک در آلمان ایجاد شود.
از آنجا که اتحادیه های سازمان یافته در DGB به ندرت قادر به اعمال افزایش دستمزد واقعی هستند، اتحادیه های بخشی مانند اتحادیه رانندگان قطار GDL در حال افزایش محبوبیت و افزایش اثربخشی خود هستند. پس از اولین هفته فشرده اعتصابات، هیئت مدیره شرکت راه آهن آلمان ، دویچه بان تسلیم شد و موافقت کرد که خواسته های کلیدی رانندگان قطار، مانند کاهش ساعات کار، را در چانه زنی جمعی لحاظ کند. قیمت این کار بالا بود و حمل نقل ریلی در کشور فلج شده بود.
یکی دیگر از پیامدهای فرسایش روزافزون جامعه آلمان این است که گروه های حرفه ای که از ائتلاف دولتی در آلمان ناامید شده اند در حال ایجاد اتحادهای جدید هستند. کشاورزان از طرف صنعتگران و حمل و نقل حمایت می شوند. همه آنها تحت تأثیر افزایش هزینه های انرژی ناله می کنند. رانندگان اتوبوس به دنبال نزدیکی به فعالان آب و هوا به منظور افزایش آگاهی عمومی از انتقال حمل و نقل هستند. پزشکان با پرستاران همبستگی نشان می دهند زیرا کار در کلینیک ها به خطری برای بیماران تبدیل شده است.
در این شرایط کشور در یک نقطه عطف قرار دارد. کشاورزان و کارگران راهآهن نشان دادهاند که باید صدای خود را در آلمان به گوش دیگران برسانند. در فرانسه، این جنبش جلیقه زردها بود که ابتدا از افزایش قیمت سوخت در سال ۲۰۱۸ خشمگین شد، از حمایت زیادی برخوردار شد و سپس برای هفته ها دولت امانوئل ماکرون، رئیس جمهور این کشور را تحت فشار قرار داد. این باید درسی برای شولتز و کابینه اش باشد. در این شرایط اگر ائتلاف موسوم به چراغ راهنمایی و رانندگی نپیچند ( مسیر خود را تغییر ندهد) مدل فرانسه میتواند نمونهای برای آلمان باشد.
پایان
منبع