از ضرورت شناختن سیدالشهدا (ع) تا کوشش در جهت جدا شدن از تعلقات
۱۰:۳۰ – ۱۷ تیر ۱۴۰۳
«حی علی العزا» که آمد ماه حسین (ع)؛ ماه پیروزی خون بر شمشیر برای ایمان، عقیده و مقاومت در برابر ظلم و استکبار. در این روز، هر واژه، عبارت و گفتاری را مرور کنیم انگار به اندازه واژگان ماندگار محتشم کاشانی، نمیتوان حق آغاز ماه خون و هنگامه عزا بر حضرت سالار شهیدان و آقای جوانان اهل بهشت را ادا کرد. حضرت پروردگار را شاکریم که باز عمری برایمان افزود تا این چند سطر را بتوانیم زمزمه کنیم: باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیر عظیم است که از زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است آری امروز! روز نخست از ماه محرم الحرام سیدالشهدا است و باید در این فضا همچون حسین (ع) و یارانش از تمامی تعلقات رهایی یافت تا دل در گروی آسمان و لقاء ا… گره بخورد. همان گونه که حضرت ابا عبدا… در آغاز سفر از مکه به نینوا چنین فرمود: «مَنْ کانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَی لِقَائِنَا نَفْسَهُ فَلْیرْحَل مَعَنا» یا این معانی که؛ کسی که حاضر است خون دلش را در راه ما بدهد و آماده لقاءالله است، با ما همراه شود، چون بین ما و لقاءا… فاصلهای نیست… ما در آغاز ماه محرم سیدالشهدا، برآنیم تا در این نوشتار با مرور چند گفتار از اندیشمندان اسلامی درباره این ماه و بزرگداشت شهیدان آن، بر معرفتمان افزون کنیم و جانی جلا بخشیم.
اول باید حسین بن علی (ع) را بشناسیم
آیتا… جوادی آملی
خون حسینبن علی (ع) در عاشورای ۶۱ هجری در گوشهای دور افتاده از سرزمین عراق یعنی کربلا هدر نرفت بلکه به اراده پروردگار عالم همه قطرات آن به پیکره عالم اسلام تزریق شد و همان است که هر سال طنین «هل من ناصرٍ ینصرنی» امام حسین (ع) را در گوش جهانیان زمزمه میکند و ملتهای مسلمان و گاه غیرمسلمان را به جوش و خروش وا میدارد.
ما اول باید حسین بن علی (ع) را بشناسیم، تا آن وقت بفهمیم خونبهای حسین بن علی چیست! خونبهای حسین بن علی، قرآن کریم است. هم حسین بن علی شخصیت جهانی و هم قرآن کریم جهانی است.
امام حسین (ع) با خونش، با جانش و با فرزندانش به قدری کوشید که جامعه را نورانی و زنده کرد. وظیفه مبلغان و اهل بیان و بلاغ این است که هم خود را در این راه صاحب فکر و اندیشه و انگیزه کنند و هم جامعه را زنده نگه دارند و آن را ستون دین کنند.
ظلم محض را شما با زیارت عاشورا باید حل کنید. به ما گفتند هر روز سالار شهیدان حسین ابن علی را زیارت کنید و زیارت عاشورا را هر روز بخوانید. هر روز که ما زیارت عاشورا میخوانیم، در زیارت عاشورا میگوییم سلام بر حسین و اولاد حسین و اصحاب حسین «ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهارُ»؛ تا من زنده ام میگویم سلام بر حسین، این را شیعیان تا روز قیامت میگویند، این پیام دارد؛ حسین یعنی مظهر عدل و ظلم ستیزی. عدالت خواهی و ظلم ستیزی پیام رسمی این نهضت است و ما تا زنده ایم و نفس میکشیم میگوییم: «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلی اَوْلاد الْحُسَینِ وَ عَلی اَصْحاب الْحُسَینِ»، بعد میگوییم سلام ا… علیک «سَلامُ ا… ِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهارُ»؛ تو که برای عدل قیام کردی ما تا روز قیامت این شعارت را حفظ میکنیم. چه این که میگوییم لعنت بر آ نها که کربلا را به پا کردند و لعنت بر کسانی که پیروان اموی و یزیدی اند «اِلی یوْمِ الْقِیامَهِ». پس این تولی و تبری الی یوم القیامه زنده است.
ماه جدا شدن از تعلقات و وابستگیها
استاد سید مهدی میرباقری؛ عضو مجلس خبرگان
این ماه ظرف زمانی حادثه عظیم عاشوراست و به تعبیر بعضی بزرگان هرچه سرّ بوده در این عبادت بزرگ إفشا شده است. ماه محرم تکرار زمانی حادثهای است که هرچند فقط یک بار در عالم اتفاق افتاده، ولی تجلیاتش هر سال تکرار میشود. مثل خورشید که یکی بیشتر نیست، ولی هر روز طلوع میکند و اگرچه یک خورشید است، تابش امروزش با دیروز فرق دارد. عاشورا هم همین طور است. این مطلعالفجر عالم که هم ظهور و هم عاشوراست، یکی است، ولی هر سال تکرار میشود. محرم تکرار آن حادثه و تجلی مجدد عاشوراست؛ لذا در روایت آمده است که امام رضا (ع) فرمود: «محرم که میرسید، کسی لبخند بر لبان پدر من نمیدید و روز عاشورا روز حزن ایشان بود.»
با شروع محرم، حیات مجدد و نفحهای از نفحات عاشورا در عالم دمیده میشود: «انّ لربّکُم فی ایامِ دَهرِکم نَفَحاتٌ اَلا فَتَعرَّضُوا لَها» یکی از این نفحات، تکرار محرم است. حقیقتاً نسیمی از آستان مقدس و از نقطه عزیمت سیدالشهدا میوزد و باید خود را در معرض آن قرار بدهیم. محرم ظرف زمانی حادثه عاشورا و به یک معنا وادی طوی است. انسان وقتی وارد این وادی میشود، باید همه تعلقاتش را کنار بگذارد و در این صورت است که میتواند ۱۰ روز با امام حسین (ع) سیر کند و در روز عاشورا جزو یاران حضرت و کسانی که پیشِ روی امام خون دادند، قرار گیرد. بنابراین، ادب ورود به محرم هم این است که «فَاخْلَعْ نَعْلَیک» باشیم. چون دوباره نسیم محرم میوزد و این دعوت امام حسین (ع) نو میشود که: «هَل مِن ناصرٍ ینصُرُنی هل مِن ذابٍّ یذُبّ عَن حَرَمِ رَسول الله»
در ماه محرم این «داعی ا…» دوباره ما را صدا میزند و حقیقتاً دعوتش را نو میکند. همچنان که ما هر روز صبح، دعای عهد میخوانیم و با امام زمان (عج) تجدید میثاق میکنیم. این تجدید میثاق، یکطرفه نیست. اگر آن حضرت دعوتی نداشته باشد، تجدید عهد بیمعناست. گویا هر روز حضرت ما را از نو به وادی ولایت خود دعوت میکند و با ما عهد میبندد.
معرفت به امام؛ مهمترین ادب در ورود به محرم
استاد محمد جعفری؛ عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)
محرم از راه رسید و سرمان را که برگردانیم این فرصت خودسازی و کسب شور و شعور نیز به پایان خواهد رسید و ما هستیم و این فرصت چند روزه؛ بنابراین در کنار سینهزنی و عزاداری و گریه که همه آنها دارای ارزش و فضیلتی بیوصف است و در روایت داریم که امام صادق (ع) فرمودند: گریهکننده جدَّم از جاى خود برنمىخیزد، مگر این که مانند روزى که از مادر متولد شده از گناهان پاک است؛ بنابراین باید معرفت خود را نسبت به شخص امام (ع)، خاندان آن حضرت و حرکتی که از مدینه آغاز و در کربلا وارد نقطه عطف تاریخ شد و به علت اخلاص امام و جعل الهی، مقرر شد تا قیام قیامت باقی بماند و نورافشانی کند تا در طول تاریخ حسین (ع) مصداق اتم و اکمل مصباح الهید و سفینهالنجاه باشد.
نباید فرصت محرم تنها به مداحی و سینهزنی خلاصه و سخنرانیهای معرفتبخش، قسمت اندکی را به خود اختصاص دهند؛ زیرا مطالعه زندگانی امام و درک علت و چرایی قیام امام حسین (ع) و درسهایی که برای دورههای قبل و امروز و آینده دارد، مهمترین ادب در ورود به ماه عزاست. عاشورا روزی است که ۱۲۴ هزار پیامبر (ص) بریا آن گریستهاند و آسمان، اشک عزا ریخته است به همین دلیل در روایات حتی تباکی و پوشیدن لباس سیاه برای این عزا هم مهم و ارزشمند شمرده شده است. برخی تصور میکنند که امام حسین (ع) در مقطعی از تاریخ ناگهان در طول یک مدت چندماهه تصمیم گرفت که علیه حاکم وقت بایستد بدون آن که عمق این حرکت و راهبرد آن را تشخیص داده باشند، در حالی که امام از دوره پیامبر (ص) در میان مردم مدینه زندگی کرده بودند؛ حوادث دوران پدر گرامی خود و اتفاقات دوره امام حسن (ع) را با همه وجود درک کرده بودند و وقتی کار به جایی رسید که دیگر امیدی به اصلاح نبود و اساس اسلام در خطر بود چارهای جز این قیام نبود. امام از مدینه برای حج به مکه آمدند و برای حفظ حرمت مکه، مصلحت را در این دیدند که حرکت کنند و در نهایت هم در نینوا متوقف شدند و حوادث بعدی رخ داد.
منبع: روزنامه خراسان