اینستاگرام دشمن سازی یا ثروت!؟
عزیزالله محمدی در یادداشتی نوشت: اخیراً طرحی هم از طریق شبکه های ماهواره ای و هم در فضای اینستاگرام به اجرا درآمده است که بودجه و ثروت ایران صرف کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین شود. از سوی دیگر، رویکردی متفاوت و جدید بیان میکند که از ثروت کشورهای منطقه مقاومت برای اقتدار و توسعه نظامی ایران استفاده میشود. برجستگی این طرح به ویژه در اینستاگرام با تولید محتوای ویژه ای که بسیار قابل تامل است، عملیات روانی گسترده ای را پشت سر می گذارد.
عملیات روانی بخشی از جنگ ترکیبی است که برای تضعیف ایران اسلامی و با ورود به عصر «دنیای مجازی» و «دنیای مجازی» از دههها قبل با مضامین مختلف و در سناریوهای مختلف در دستور کار دشمنان ملت ایران قرار گرفته است. آشنایی با “شبکه های اجتماعی” به هر بهانه ای و استفاده توسط آنها در هر زمان با هزینه کمتر و دسترسی آسان تر به خصوص در اینستاگرام.
همان طور که بارها اشاره شده است، جامعه هدف عمدتاً جوانانی هستند که ممکن است شناخت و آگاهی کافی از پیشینه تاریخی نداشته باشند و به طور کلی می توان به هر آنچه از فضای مجازی به دست می آورد قناعت کرد و با همان استقبال تلاقی کرد. یا شکل گرفته، می خواهند واکنش یا قضاوتی داشته باشند.
پرسه زدن در اینستاگرام بدون هدف خاص یکی از عادات همه ما و افراد جوامع دیگر است. در واقع بخشی از زندگی به این فضا منتقل شده است. اگر پیش از این عصر زمان انسان به دو دوره «خواب» و «بیداری» تقسیم می شد; اما امروز در اوج حسرت باید گفت که زمان به سه قسمت «بیداری»، «خواب» و «مجازی» تقسیم می شود، به عنوان آخرین قسمت، یعنی. مجازی گوی سبقت را از دو قسمت دیگر گرفته است و حتی بیشتر زمان بیداری و خواب نیز به آن اختصاص دارد.
متأسفانه باید گفت؛ هر یک از ما به نوعی در این ورطه بی پایان هستیم و نمی دانیم مثل تخته ای روی موج یا کشتی گرفتار در گرداب به کجا خواهیم رفت، گاهی کنترل خود را از دست می دهیم و در زنجیره بی پایان سلیقه ها و سرگرمی های زندگیمان. ما با قیمت پایین می فروشیم.
امروزه تقابل فرهنگی بالاتر از تقابل نظامی قدرتهای سنتی و قدرتهای نوظهور مانند ایران است و تقابلها بر اساس سلطه فرهنگی و ارزشی شکل میگیرد و مواردی مانند امور نظامی در دنیا دیگر گواه قدرت مطلق هیچ ابرقدرت و کشوری نیست.
جهان امروز در شرایطی است که همه صاحب نظران پس از عبور از دنیای دوقطبی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و همچنین پس از عبور از دنیای تک قطبی آمریکا، جهان را جهان چند قطبی می خوانند، بنابراین کشوری نیست. را می توان قدرت مطلق نامید.
به عنوان مثال، قدرت اقتصادی یا جمعیت کشورهایی مانند چین و هند، یا قدرت سنتی روسیه یا قدرت نظامی ایالات متحده، جنبه هایی از قدرت هستند که نمی توان آنها را بدون در نظر گرفتن قدرت فرهنگی، قدرت تام دانست.
ایران اسلامی امروز، هم بر اساس تاریخ کهن و هم بر اساس آموزه های اسلامی، از نظر جنبه فرهنگی و ویژگی های تمدنی غالب آن چنان غنی است که اگر نگوییم با گسترش وجه غالب خود در منطقه، به راحتی می تواند به یک قدرت جهانی تبدیل شود. اما به راحتی می توان گفت که قدرت اول منطقه شد.
ایران پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله با رویکرد گفتمان سازی در ادبیات و سیره رزمندگان و شهدا توانست مکتب دفاع مقدس خود را به عنوان چراغی آرام در منطقه گسترش دهد و این امر را تکمیل کند. با وجود سختی ها و با وجود همه تحریم ها و تسلیحات مالی و نظامی، دانش خود را برای ایجاد تجهیزات و تسلیحات استراتژیک و کاربردی افزایش داد تا در روزگاری مانند دوران دفاع مقدس و دوران اول دستش از توان دفاعی خالی نباشد. روزهای جنگ
رویکرد تقویت قرارگاه دفاعی ایران به تدریج دشمنان دیرینه و بدخواه منطقه ای و فرامنطقه ای را برانگیخته است. اما دیگر دیر شده بود و زمانی که به هوش آمدند، ایران قدرت موشکی و دقت خود را در هدف نشان داده بود و در حالی که از عصبانیت دندان قروچه می کردند، هر روز نقشه و نقشه جدیدی برای جلوگیری از این حمله به راه انداختند. رشد قدرت نظامی و موشکی ایران
نفوذ ایران در منطقه و مبارزه حرفه ای با داعش – که به طرق مختلف مورد حمایت ثروتمندان و قدرتمندان و حتی صاحبان فناوری قرار گرفت – و پیروزی های پی در پی در این نبرد، دشمنان را به یک سو و آن سوی دیگر کشاند که بدیهی است. علاوه بر ایجاد موانع خاص بینالمللی و محدودیتهای پرپیچ و خم باعث تخریب شخصیت ایران از درون برای کاهش قدرت موشکی و توان نظامی آن شده است.
تحکیم و تقویت تحریم های اقتصادی و مالی برای فشار بر ایران، اولین قدم تضعیف توان دفاعی و موشکی ایران بود که البته از اول انقلاب وجود داشته و در هر مرحله به بهانه های واهی بر آن افزوده شده است. اما در آن لحظه به دلیل مسائل هسته ای همه گیر شد و نام تحریم های فلج کننده را به خود گرفت – ما منکر اثرات این نوع تحریم ها بر اقتصاد نیستیم – و ویژگی این تحریم ها این بود که ارتباط مستقیمی با آن داشت. نیازهای روزمره مردم برای ایجاد التهابات اجتماعی و دولت زیر فشار مردم تسلیم اراده آنها خواهد شد.
ایجاد موضوعات تشنج آور برای عموم به ویژه در دهه اخیر و در سال های اخیر، استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بی پایان و استفاده از بستر پرمخاطب «اینستاگرام» چیزی بود که از دل اندیشکده های غربی بیرون آمد. و همواره ایجاد یاس و ناامیدی و نفرت پراکنی و ایجاد تفرقه های مختلف طبقاتی، کاست، قومی، قبیله ای و مذهبی در تلاش هستند تا علاوه بر تحمل فشار تحریم ها، جامعه را به سطحی از خشم و عصبانیت برسانند تا اگر کوچکترین اتفاقی رخ دهد. اتفاق می افتد، شعله خشم جامعه و حکومت را خواهد سوزاند.
طی چند سال گذشته، پیروزیهای جبهه مقاومت در صحنههای مختلف نبرد، خشم را در جبهههای غربی، یهودیان و عربی افزایش داده و دشمنی آنها را از چهرههای پنهان به آشکار و آشکار تبدیل کرده است. یکی از راههایی که آنها در جبهههای جنگ و تواناییهای عملیاتی، موشکی و نظامی ایران تأثیر میگذارند، منحرف کردن اذهان عمومی داخلی و ایجاد مطالبات غیرعادی است که بر اساس فشارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی ناشی از تحریمهای فلجکننده نیز ایجاد میشود.
خط خبری معاند و گزارش های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با پیوند دادن موضوع معیشت مردم به بودجه نظامی و گروه های مقاومت، تلاش می کند تا افکار عمومی را ابتدا علیه دولت و سپس کاهش قدرت نظامی و موشکی ایران و حمایت از آن ها برانگیزد. گروه های مقاومت
در مرحله اول این سناریو، جامعه ایران بسیار بدبخت و ناامید و غرق در فقر نشان داده می شود که هیچ راهی برای رهایی از این بدبختی وجود ندارد و در مرحله بعد به قدرت نظامی گروه های مورد حمایت می پردازد. ایران که با بودجه مردمی از آن یاد می شود، ایران به این درجه از قدرت رسیده تا زمانی که خود مردم ایران نانی برای خوردن ندارند.
مرحله سوم و بسیار تاثیرگذار این فیلمنامه نمایش زندگی مجلل، مجلل، شاد و پر زرق و برق مردم این کشورها (سوریه، لبنان، فلسطین و یمن) است که درست در مقابل زندگی سخت مردم ایران قرار گرفته است. و ناخودآگاه مخاطب جوان اینستاگرام که می تواند. هیچ تحلیلی وجود ندارد، او خود را در جایگاه قضاوت قرار می دهد و مسلم است که قضاوت این جوان پرسه زن اینستاگرامی در مقایسه این دو تصویر با هر تصویر دیگری خواهد بود.
ولی! آیا داستان اینجا به پایان می رسد؟ نه! زمانی که این فیلمنامه به عنوان یک رشته در تاریخ ثابت شد و روباه پیر (انگلیس) آن را به اشکال مختلف به کار برد. «تفرقه بینداز و حکومت کن» سیاستی است که همیشه می تواند برای آنها مثمر ثمر باشد و بیشترین نتیجه را به همراه داشته باشد. توجه انگلیس به شبکه های ماهواره ای فارسی زبان ادامه این سیاست قدیمی روباهی را نشان می دهد که هرگز نمی خواهد از استراتژی اصلی خود بویژه در قبال ایران دست بکشد. رویکرد این شبکهها و تولید محتوا در اینستاگرام تا دیروز و قبل از افشای و آشکار شدن دوگانهسازی معیشت و امنیت برای مردم، بر این اساس بود که بودجه و ثروت ایران صرف کشورهای مقاومت میشود. اما اخیرا موج جدیدی از مطالب زیبا در اینستاگرام به چشم می خورد که دقیقا عکس این مشکل را نشان می دهد. با این تفاوت که این بار ایران و تهران بسیار زیبا، رو به رشد و ثروتمند به مخاطب نشان داده می شوند. ولی! لازم به ذکر است که عموما زبان نوشتاری این عکس ها (کپشن یا کپشن عکس) و یا تهیه کنندگان آنها عربی است و در پایان این عکس های زیبا از ایران و تهران می گویند: ایران با پول کشورهای ما زیبا شد; و به نظر میرسد این دقیقاً همان سناریوی جدیدی است که اینستاگرام تحت اهداف غربی، عربی و یهودی میخواهد جوامع و مردم کشورهای مقاومت و ایران را در دو نقطه مقابل قرار دهد و از کسب پیروزیهای جدید جلوگیری کند. افزایش توان نظامی و دفاعی ایران؛ این نوع تولید محتوا در واقع بیان «خصومت از درون» به شکل غیرعادی دشمنان است که توجه سیاسیون و متولیان فضای مجازی و اجتماعی و شورای عالی فرهنگ و ارشاد اسلامی را می طلبد. ستاد کل نیروهای مسلح.
منبع: ایسنا