بررسی تاریخی وحدت اسلامی و عبرتهای آن برای زمان حاضر
۱۴:۴۰ – ۲۷ شهریور ۱۴۰۳
هفته وحدت نماد اتحاد، همدلی و انسجام مسلمین و عزت و عظمت جهان اسلام است، به همین مناسبت با حجتالاسلام محمد حائری شیرازی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر قرآن و حدیث به گفتگو پرداخته است. در ادامه متن این مصاحبه را میخوانید:
مفهوم وحدت اسلامی از چه زمانی در تاریخ اسلام مطرح شد و چگونه در دوران اولیه اسلام این مفهوم به اجرا درآمد؟
وحدت اسلامی، یکی از مفاهیم اساسی است که از همان ابتدای ظهور اسلام در آیات قرآن کریم و سنت پیامبر (ص) مورد تأکید قرار گرفته است. در دوره پیامبر اسلام، جامعه اسلامی با وجود تنوع قبیلهای و فرهنگی که در میان اعراب وجود داشت، توانست وحدت بیسابقهای را تجربه کند. این وحدت بر مبنای اصول مشترکی همچون توحید، نبوت و قرآن به عنوان قانون اساسی مسلمانان شکل گرفت.
پیامبر اکرم (ص) با استفاده از روشهای خردمندانه و سیاستگذاریهای اجتماعی توانست مهاجرین و انصار را با هم متحد سازد و پیمانهای برادری مانند “پیمان اخوت” را ایجاد کند. این پیمانها نمونههای موفقی از همبستگی میان اقوام و گروههای مختلف بودند که همگی تحت لوای اسلام قرار گرفتند. در نتیجه، جامعه اسلامی از یک حالت پراکندگی به یک جامعه متحد و یکپارچه تبدیل شد که توانست مقابل دشمنان خارجی مانند قبایل مشرک و امپراطوریهای بزرگ آن زمان بایستد.
جنگ و غارت اگرچه در جاهلیت استراتژی بود، اما پیامبر (ص) آمد که راهبردهایی که به جهنم میرسند را تغییر دهد و او این راهبرد الهی را به امتش ابلاغ کرد: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» و به یادشان آورد که «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یبَینُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران، ۱۰۳) و حتی از جانب خدایش اهل کتاب را اینگونه ندا داد: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران، ۶۴).
به روایت شیخ کلینی، امام صادق (ع) خطاب به زید شحام و در واقع به همه شیعیان توصیه کرده است که ارتباطتان را با اهل تسنن قطع نکنید، اگر کسی از آنها از دنیا رفت حتماً بروید و در تشییع جنازه آنها شرکت کنید، بروید از مریضهایشان عیادت کنید و حقوق آنها را ادا کنید و اگر چنین کنید، آن موقع میگویند ببینید این آدم جعفری است که این خصوصیات را دارد. در این صورت من شادمان میشوم و آن موقع است که گفته میشود این «ادب جعفر» است؛ اما اگر چنین نباشید، آن موقع بلا و عار رفتار شما به من خواهد رسید و دوباره میگویند: جعفر اینگونه شیعیان خود را تعلیم داده است.
به نظر شما، کدام تجربههای تاریخی وحدت اسلامی، پس از دوران پیامبر (ص)، در تاریخ اسلام برجستهتر هستند و چه عواملی به موفقیت این دورهها کمک کردند؟
بعد از وفات پیامبر اکرم (ص)، برخی دورههای تاریخی بودند که وحدت اسلامی را به درجات بالایی رساندند. یکی از این دورهها، دوره خلافت حضرت امیر المومنین علی (ع) است که تلاش کرد جامعه مسلمانان را با وجود اختلافات موجود، به سوی وحدت هدایت کند. حضرت در خطبهها و عملکرد خود همواره به اهمیت حفظ وحدت امت اشاره میکرد و از تفرقه میان مسلمانان پرهیز میکرد. اگرچه با چالشهای سیاسی و اجتماعی روبرو شد، اما تأکید او بر عدالت و برادری اسلامی به عنوان یک اصل محوری باقی ماند.
در طول تاریخ اسلام، دیگر دورههایی نیز بودند که وحدت اسلامی برجسته بود؛ برای مثال دوران تمدن اندلس (قرن ۸ تا ۱۴ میلادی) است. تمدن اسلامی در اندلس نمونهای برجسته از همزیستی و وحدت میان مسلمانان، مسیحیان و یهودیان بود.
در دوران حاکمیت مسلمانان بر اندلس، به ویژه در قرون هشتم تا دهم میلادی، جامعهای چندفرهنگی شکل گرفت که در آن مسلمانان، یهودیان و مسیحیان با صلح و همکاری در کنار هم زندگی میکردند. این همکاریها باعث شکوفایی علمی و فرهنگی در این منطقه شد. اندلس نه تنها در زمینه علوم و هنرها به پیشرفت رسید، بلکه به دلیل سیاستهای تسامحآمیز حاکمان مسلمان، وحدت و همزیستی میان اقوام و ادیان مختلف در آن تقویت شد.
با توجه به این تجربیات تاریخی، چه عواملی باعث میشد که وحدت اسلامی در برخی دورهها به خطر بیفتد یا از بین برود؟
یکی از مهمترین عواملی که وحدت اسلامی را به خطر میانداخت، اختلافات سیاسی و قدرتطلبیها بود. بعد از پیامبر (ص)، موضوع جانشینی یکی از چالشهای بزرگ جامعه اسلامی شد و اختلافاتی را بین مسلمانان ایجاد کرد که تا به امروز نیز آثار آن را مشاهده میکنیم. برخی از قدرتهای سیاسی از این اختلافات استفاده کردند تا بتوانند جایگاه خود را مستحکم کنند و همین باعث شد تفرقه در برخی دورهها تشدید شود.
عامل دیگر فرقهگرایی مذهبی بود. در طول تاریخ، ظهور جریانهای مختلف فکری و مذهبی که بعضاً به صورت افراطی به تبلیغ دیدگاههای خاص خود میپرداختند، منجر به ایجاد شکافهای عمیق در میان مسلمانان شد. اگرچه تنوع در اندیشه و مذهب از یک سو میتواند به غنای فکری کمک کند، اما زمانی که این تنوع به صورت نزاع و تفرقه ظاهر شود، باعث تضعیف امت اسلامی میشود.
با توجه به اینکه امروز هم با چالشهای مشابهی روبرو هستیم، چه عبرتهایی میتوان از این تجربیات تاریخی گرفت؟
یکی از مهمترین عبرتها این است که هرگاه مسلمانان بر اصول مشترک تمرکز کردهاند، توانستهاند موفقیتهای بزرگی کسب کنند، و هرگاه به تفرقه و اختلافات درونی پرداختهاند، ضربات جبرانناپذیری بر پیکره امت اسلامی وارد شده است. اگرچه اختلاف نظر طبیعی است، اما باید همواره اصولی همچون عدالت، توحید و همبستگی دینی را در اولویت قرار دهیم.
امروز هم مسلمانان نیازمند بازگشت به همان مفاهیم بنیادی وحدت هستند که در قرآن و سنت پیامبر (ص) مورد تأکید بودهاند. نهادینهسازی فرهنگ مدارا و گفتگو میان مذاهب مختلف اسلامی یکی از راهکارهای کلیدی است که میتواند از تفرقههای بیشتر جلوگیری کند.
همچنین درسی که میتوان گرفت این است که قدرتهای خارجی همیشه از تفرقه میان مسلمانان برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردهاند. بنابراین، لازم است مسلمانان به جای تمرکز بر اختلافات مذهبی یا قومی، به اتحاد در برابر دشمنان خارجی بپردازند و از تجربیات تلخ تاریخی عبرت بگیرند.
در پایان، اگر بخواهیم وحدت اسلامی را در شرایط کنونی تقویت کنیم، چه راهکارهای عملی را پیشنهاد میکنید؟
یکی از راهکارهای اصلی، تقویت گفتگوهای میانمذهبی است. علمای مذاهب مختلف باید تلاش کنند تا از طریق مباحثات سازنده، نقاط اشتراک خود را برجسته کنند و به ترویج فرهنگ همبستگی بپردازند. آموزش و پرورش نسل جوان بر اساس مفاهیم وحدت اسلامی نیز اهمیت ویژهای دارد؛ مدارس و دانشگاهها میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.
سازمانهای بینالمللی اسلامی نیز باید برنامههایی برای تقویت همکاریهای بینالمللی مسلمانان تدوین کنند. همچنین، رسانهها میتوانند با انتشار محتواهای وحدتبخش و مقابله با تفرقهافکنی، در این مسیر مؤثر باشند.
منبع: ایسنا