وب گردی

بهترین فیلم های آکیرا کوروساوا

بله، نام آکیرا کوروساوا عملاً با مشهورترین اثرش، هفت سامورایی، عجین شده است. و اگرچه خود کوروساوا احتمالاً مشکلی با این موضوع نداشت، بسیاری از طرفدارانش چنین نظری ندارند. با اینکه همه ما هفت سامورایی را دوست داریم، دست‌کم ده فیلم دیگر ساخته آکیرا کوروساوا هستند که برای درک آثار، استعداد و الهامات این فیلمساز افسانه‌ای ژاپنی به همان اندازه ضروری‌اند.

کوروساوا عمدتاً در ژانرهای سامورایی، اکشن و جنایی فیلم می‌ساخت، اما گاهی هم بینندگان و طرفدارانش را غافلگیر می‌کرد. او هرازگاهی فیلم‌هایی می‌ساخت که بر وضعیت انسان در دوران پس از جنگ و سرمایه‌داری تمرکز داشتند و با انتقاد کمتر و حس زندگی‌دوستانه‌تر، حال‌وهوایی ملایم‌تر پیدا می‌کردند. در این مطلب می‌خواهیم ۱۰ فیلم آکیرا کوروساوا غیر از هفت سامورایی را معرفی کنیم که هر کسی باید تماشا کند.

۱۰ بازیگر برتر و تحسین شده تاریخ سینمای ژاپن؛ از کن واتانابه تا توشیرو میفونه

۱۰ فیلم برتر آکیرا کوروساوا غیر از هفت سامورایی

۱۰ – Stray Dog (۱۹۴۹)
۹ – Kagemusha (۱۹۸۰)
۸ – Yojimbo (۱۹۶۱)
۷ – Dreams (۱۹۹۰)
۶ – The Hidden Fortress (۱۹۵۸)
۵ – High and Low (۱۹۶۳)
۴ – The Bad Sleep Well (۱۹۶۰)
۳ – Rashomon (۱۹۵۰)
۲ – Ran (۱۹۸۵)
۱ – Ikiru (۱۹۵۲)

سگ ولگرد ۱۹۴۹

۱۰- سگ ولگرد (۱۹۴۹)

پیش‌درآمدی بر فیلم‌های پلیسی و بادی‌کاپ

سگ ولگرد سومین همکاری کوروساوا با توشیرو میفونه است و یکی از فیلم‌های کارآگاهی کلاسیک دوران خودش و تاریخ سینما به شمار می‌رود. بسیاری از منتقدان آن را یکی از نخستین فیلم‌های پلیسی و از نخستین نمونه‌های ژانر «دو پلیس همکار» می‌دانند، و به همین دلیل، تماشای آن برای شناخت سینمای کوروساوا ضروری است. این فیلم همچنین یکی از اولین آثار اوست که دیدگاهش را به سمت ساختاری قوام‌یافته‌تر سوق می‌دهد، اگرچه آثار اولیه‌اش نیز پتانسیل زیادی داشتند.

سگ ولگرد داستان کارآگاه تازه‌کار اهل توکیو، موراکامی (با بازی توشیرو میفونه) را دنبال می‌کند که تپانچه اش را در حین رفت و آمد به محل کار گم می‌کند. پس از اطلاع دادن ماجرا به رئیسش، او را تشویق می‌کنند که خودش دنبال آن بگردد. زنی که در قطار بوده به او می‌گوید که اسلحه اش از او دزدیده شده و موراکامی در جریان جستجو، به زودی درمی‌یابد که با مسئله ای بسیار بزرگ‌تر مواجه است. کوروساوا گفته بود این فیلم از شهر برهنه (The Naked City) اثر ژول داسن الهام گرفته شده، اما جالب‌تر اینکه ماجرای آن از یک پرونده واقعی در آرشیو پلیس توکیو اقتباس شده که کوروساوا و همکارش ریووزو کیکوشیما آن را یافته بودند.

کاگه موشا ۱۹۸۰

۹- کاگه‌موشا (۱۹۸۰)

درسی از تاریخ ژاپن

اگر می‌خواهید درباره تاریخ ژاپن بیشتر بدانید، فیلم‌های کوروساوا گزینه‌های بسیار خوبی هستند، به‌ویژه کاگه‌موشا که بر اساس یک واقعه تاریخی ساخته شده که در تاریخ ژاپن مشهور است. کاگه‌موشا در زبان ژاپنی به معنای «جنگجوی سایه» است؛ اصطلاحی که به بدل‌های سیاسی یا افراد شبیه‌سازی‌شده برای جایگزینی شخصیت‌های برجسته گفته می‌شود. این فیلم یکی از زیباترین آثار بصری در تاریخ سینماست که نشان می‌دهد کوروساوا حتی در سال‌های پایانی عمرش، هنوز یک فیلم‌ساز خلاق و جریان‌ساز بود.

این فیلم روایتی با جزییات ساختگی اما برگرفته از واقعیت است از اربابی در حال مرگ، به نام تاکدا شینگن، از خاندان تاکدا که اعضای قبیله‌اش یک بدل تقریباً همسان برای او پیدا می‌کنند تا از حملات ادامه دار قبایل دیگر به قلمروشان جلوگیری کنند. کاگه‌موشا دوران پرتنش و پر از درگیری سنگوکو و اربابان آن دوره را به تصویر می‌کشد و همچنین پایانی بر آن دوره را نوید می دهد. تاتسویا ناکادای، از همکارانا همیشگی کوروساوا، هم نقش ارباب تاکدا و هم بدل او را بازی می‌کند.

یوجیمبو ۱۹۶۱

۸- یوجیمبو (۱۹۶۱)

منبع الهام اصلی وسترن‌ها

یوجیمبو به معنای محافظ شخصی دومین فیلم مشهور کوروساوا بعد از هفت سامورایی است، هرچند رقابت بین این دو بسیار سنگین است. این فیلم به‌عنوان الهام‌بخش اصلی فیلم های وسترن هالیوودی شناخته می‌شود و موجی از فیلم‌های غربی مانند سه‌گانه دلار از سرجیو لئونه را به‌وجود آورد. با این حال، کوروساوا گفته بود که داستان یوجیمبو در کنار وسترن های هالیوودی، از چند رمان دشیل همت، به‌ویژه کلید شیشه‌ای و برداشت خونین نیز الهام گرفته است. این فیلم همکاری دیگری با میفونه است که در نقش اصلی فیلم یعنی یوجیمبو ایفای نقش می‌کند.

فیلم درباره مردی بدون نام (که در برهه ای از داستان خودش را سانجورو معرفی می‌کند) است؛ یک رونین (سامورایی بی‌ارباب) که در قلمرو ژاپن پرسه می‌زند. او وارد شهری کوچک می‌شود که گرفتار درگیری یاکوزاهای رقیب است و تصمیم می‌گیرد خودش کنترل اوضاع را به دست بگیرد و خشونت این گروه ها را در حالی حل و فصل کند که کس دیگری در شهر به آن اهمیت نمی دهد. یوجیمبو یکی از نقش آفرینی های متعدد میفونه در قالب یک سامورایی است، بازیگری که از نظر تعداد نقش های سامورایی رقابت تنگاتنگی با تاتسویا ناکادای دارد.

رویاها ۱۹۹۰

۷- رؤیاها (۱۹۹۰)

وقتی رؤیا به فیلم تبدیل می‌شود

کوروساوا همواره تأکید داشت که مطالعه و یادداشت‌برداری از کتاب‌ها و زندگی برای فیلم‌سازی ضروری است و عشق او به فرمت نوشتاری همیشه الهام بخش کارهایش بود. فیلم رؤیاها یکی از شخصی‌ترین و احساسی‌ترین آثار اوست که در سال‌های پایانی فعالیتش ساخته شد. هنگام نوشتن سناریو این فیلم، کوروساوا فیلمی بسیار شخصی و پر از احساس ساخت که جایگاه مهمی در حرفه فیلمسازی سال های پایانی او داشت. در ساخت این فیلم، استیون اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی نیز به کوروساوا کمک کرده و با این کار، به نوعی به استاد خود و این فیلمساز مشهور ادای احترام کردند، دو فیلمسازی که همواره از سبک فیلمسازی کوروساوا الهام گرفته اند.

رؤیاها یک فیلم اپیزودیک است که شامل هشت رؤیای تکرارشونده کوروساوا می‌شود که توسط او به فیلم تبدیل شده و هرکدام عنوان خاص خود را دارند، مانند «تابش آفتاب از میان باران» یا «کوه فوجی سرخ‌فام». این رؤیاها هیچ ارتباطی با هم ندارند جز اینکه جزیی از روان کوروساوا هستند. تم این رویاها متفاوت است، از کودکی تا مرگ و عرفان تا هنر. رویاها یکی از نادیده گرفته شده ترین فیلم های آکیرا کوروساوا است.

دژ پنهان ۱۹۵۸

۶- دژ پنهان (۱۹۵۸)

الهام‌بخش جنگ ستارگان

این فیلم یکی دیگر از همکاری‌های کوروساوا و میفونه است که به دلیل تأثیر مستقیمش بر خلق جنگ ستارگان توسط جورج لوکاس اهمیت ویژه‌ای دارد. این ماجراجویی تاریخی حماسی با اینکه باعث دیدگاه های متفاوتی در میان منتقدان شد—برخی آن را سطحی و شبیه محصولات هالیوودی دانستند و برخی دیگر آن را در فیلم‌شناسی کوروساوا حیاتی تلقی کردند—اما در هر صورت یکی از باشکوه ترین فیلم‌های اوست.

دژ پنهان درباره دو دهقان به نام‌های تاهِی و ماتاشیچی است که روستای محل زندگی شان را ترک می کنند تا سرباز یک قبلیه فئودال شوند، اما همه چیز طبق نقشه پیش نرفته و مجبور می شوند که پشت دروازه های دژ متعلق به آن قبیله اردو بزنند. در حالی که دور آتش نشسته اند، با ژنرال باهوش و جاه‌طلبی به نام روکُروتا (میفونه) آشنا می‌شوند و به او می پیوندند تا بخشی از نقشه او برای کسب حمایت قبیله رقیب باشند. شخصیت‌های تاهِی و ماتاشیچی الهام‌بخش مستقیم شخصیت های آر۲دی۲ و سی‌تری‌پی‌او در جنگ ستارگان بودند و شاهزاده‌ای که همراه ژنرال روکروتا است، الگوی پرنسس لیا محسوب می‌شود.

بالا و پایین ۱۹۶۳

۵- بالا و پایین (۱۹۶۳)

یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های پلیسی تمام دوران

بالا و پایین یا بهشت و دوزخ از معدود آثار کوروساوا در ژانر پلیسی است. شاید بتوان این فیلم را اوج مهارت او در سبک نوآر دانست؛ فیلمی که الهام‌بخش بسیاری از فیلم‌سازان برای ساخت آثار ماندگارشان شد؛ موضوعی که این فیلم را به عنوان فیلمی در کارنامه کاری طولانی کوروساوا، برای سینما ارزشمند می سازد.

داستان این فیلم درباره کینگو گوندو (میفونه) است، یک تاجر ثروتمند که برای تسلط بر یک کارخانه کفش‌سازی که در آن سهم دارد تلاش می‌کند. در جریان این بازی قدرت، گوندو تماسی دریافت می کند که می گوید پسرش ربوده شده و درخواست پول می شود—در حالی‌که مدت کوتاهی بعد مشخص می شود که ربایندگان پسر راننده‌اش را به جای او دزدیده اند. او بین پرداخت پول برای آزادی پسر راننده اش یا نادیده گرفتن مسئله دچار کشمکش می‌شود و فیلم آرام‌آرام چهره ثروتمندان و صاحبان قدرت، از جمله سیستم پلیس ژاپن را آشکار می‌کند.

بدها راحت می خوابند ۱۹۶۰

۴- بدها راحت می‌خوابند (۱۹۶۰)

سازمان‌های جنایی و هملت از نگاه کوروساوا

فیلم بدها راحت می خوابند اقتباسی مدرن از هملت شکسپیر در فضای شرکت‌های ژاپنی دوران پس از جنگ است.شغل کارمند تمام وقت و وفادار در ژاپن پس از دوران جنگ جهانی دوم بسیار محبوب و رایج شد، زمانی که شرکت ها سلسله مراتب سازمانی پیدا کرده و سیستمی طراحی کردند که همیشه بیشترین منافع را برای کارفرمایان داشت. در این فضا، این فیلم یک داستان شکسپیری در قالب یک کارمند تمام وقت است، جایی که میفونه نقش کارمند و داماد مالک یکی از بزرگ ترین شرکت های توکیو را بازی می کند. همچنین این اولین فیلمی بود که توسط کمپانی فیلمسازی تازه تاسیس خود کوروساوا با نام کوروساوا پروداکشنز کمپانی ساخته می شد.

بدها راحت می خوابند با مراسم عروسی دختر نایب‌رئیس شرکت به نام یوشیکو با منشی وی به نام کویچی (میفونه)، آغاز می‌شود. اما کویچی نقشه‌ای بزرگتر در سر دارد: پیدا کردن عاملان خودکشی پدرش. توطئه‌، رازهای تجاری و دسیسه های شرکتی باعث می شوند که این نسخه از هملت بسیار هیجان انگیز و پرتنش باشد. با این حال، نگاه کوروساوا و مهارت های فیلمسازی او آن را به یک شاهکار بصری و روایی تبدیل می کند؛ جایی که کوروساوا اغلب از حرکات نمادین و جایگزینی شخصیت ها برای تاکید بر پیشرفت داستان استفاده می کند. این فیلم یکی از نادیده گرفته شده ترین فیلم های کوروساوا است که باید در اولین فرصت به تماشای آن بنشینید.

راشومون ۱۹۵۰

۳- راشومون (۱۹۵۰)

اقتباس داستانی نمادینی که فیلم تاریخی را تعریف کرد

راشومون فیلم دیگری است که معمولاً به عنوان یکی از بهترین فیلم های کوروساوا که باید دید توصیه می شود و البته این دیدگاه نسبت به آن بی دلیل نیست. این فیلم تاریخی، که به مرزهای ژانر وحشت و حتی فانتزی نزدیک می‌شود، با استفاده از روایت‌های متضاد شخصیت‌ها، به بررسی حافظه و حقیقت می‌پردازد. بر اساس داستانی از ریونوسوکه آکوتاگاوا ساخته شده که خود از یک داستان دیگر او به نام در بیشه الهام گرفته است. آکوتاگاوا یک نویسنده داستان های کوتاه بود که کارهایش عمدتاً بر تجربه انسانی، هم عرفانی و هم فیزیکی، تاکید داشت.

راشومون فیلمی در مورد مرگ یک سامورایی است که از نگاه همسرش، یک عارف شینتو یک دزد، یک کشیش روایت می شود؛ فیلم اساساً روایت های آن ها را به تصویر می کشد در حالی که هرکدام سعی می‌کنند خود را بهتر از دیگران نشان دهند. این فیلم اگر چه تاریک و غم انگیز اما گاهی افسرده کننده است، از لحاظ اهمیت سینمایی و تاریخی بسیار قابل توجه است. برخی مدعی هستند که این فیلم الهم بخش موج نوی سینما بود، در حالی که عنوان فیلم گاهی برای توصیف فیلم هایی استفاده می شود که داستان مشابهی را از دیدگاه های مختلفی روایت می کنند.

آشوب ۱۹۸۵

۲- آشوب (۱۹۸۵)

اولین نامزدی اسکار برای کوروساوا

آخرین حماسه تاریخی کوروساوا، آشوب، بر پایه نمایشنامه شاه لیر از شکسپیر ساخته شد و تاثیراتی که از فیلم های وسترن گرفته بود را با سبک روایی منحصربفرد ژاپنی ترکیب کرد. بخش هایی از داستان نیز از افسانه های مربوط به یک ارباب مشهور به نام موری موتوناری الهام گرفته شده بود. فیلم آشوب اولین و تنها نامزدی اسکار بهترین کارگردانی را برای کوروساوا در پی داشت، در حالی که امی وادا به عنوان طراح لباس فیلم اسکار بخش بهترین طراحی لباس را به دست آورد. این فیلم حماسی ترکیبی فوق العاده از سبک بازیگری تئاتری سنتی ژاپن و سبک بازیگری مدرن است تا شخصیت ها بسیار سنتی، قدیمی تر و متمرکزتر جلوه کنند.

آشوب در مورد ارباب ایچیمونجی (تاتسویا ناکادای) است که تصمیم می گیرد قلمرو خود را به سمت قسمت تقسیم کرده و به سه پسرش به نام های جیرو، تارو و سابورو بسپارد. تقسیمی که توسط او صورت می گیرد کاملاً منطقی و عادلانه است اما سه برادر خیلی زود برای برتری بر یکدیگر و گرفتن سهمی بیشتر، با هم درگیر می شوند. این فیلم حماسی حدود سه ساعت طول داشته و یک ضیافت بصری و سینمایی است که برای مدت ها در ذهن شما باقی خواهد ماند. نکته جالب اینکه این فیلم یکی از پرهزینه ترین فیلم های تاریخ سینمای ژاپن است و با بودجه ای در حدود ۱۲ میلیون دلار ساخته شد.

ایکیرو ۱۹۵۲

۱- ایکیرو (۱۹۵۲)

تراژدی که شما را به فکر وا می دارد

ایکیرو در زبان ژاپنی به معنی «زیستن» یا «زندگی کردن» است که به خوبی پیام های مبهم و پنهان فیلم را در خود دارد. این شاهکار به خاطر ماهیت خود یکی از مهم ترین فیلم های کارنامه هنری کوروساوا است: یک تراژدی که شما را به فکر کردن در مورد زندگی فرو می برد. در واقع این فیلم می توانست مهم ترین فیلم کوروساوا باشد اگر چه همه این عنوان را متعلق به هفت سامورایی می دانند. فیلم ایکیرو به شکلی سرراست به معنای زندگی، نقد بوروکراسی پرداخته و بررسی می کند که چطور کار و شهرسازی بر زندگی خانوادگی تاثیر گذاشته است. تاکاشی شیمورا، یکی از بازیگران همیشگی فیلم های کوروساوا، نقش اصلی فیلم را بازی می کند و بازی او عمدتاً در زمره بهترین بازی های سینما قرار می گیرد، نه تنها در میان بازیگران ژاپنی یا بازیگران یک دوره خاص بلکه تاریخ سینما.

ایکیرو داستان واتانابه (شیمورا) را دنبال می کند، کارمندی در آستانه بازنشستگی که ۳۰ سال خدمت کرده است. واتانابه همیشه منفعل، وفادار و بی اعتنا به اطرافش بوده و صرفاً خود را در کار غرق می کرده است. بعد از این که می فهمد به سرطان مبتلا شده و کمتر از یک سال دیگر زنده است، واتانابه تصمیم می گیرد کمی خوشی و شادی را پیش از مرگ تجربه کند. تراژیک، احساسی و غم انگیز، ایکیرو با پاسداشت زندگی خوشایند می شود و به همین خاطر است که از بسیاری جهات باید به عنوان یک فیلم شاد در نظر گرفته شود. این فیلم یکی از مهم ترین دستاوردهای کوروساوا در سینما و یکی از احساسی ترین و ملموس ترین فیلم های تاریخ سینماست.

منبع: روزیاتو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا