وب گردی

تصورات اشتباه دختر و پسر قبل از ازدواج

عشق را می‌توان مجموعه‌ای از احساسات و افکار شدت یافته و تکثیرشونده و هیجانات غالبی دانست که بر نظام باور‌ها و نگرش فرد تاثیر می‌گذارد. همچنین تغییراتی را در سازوکار‌های جسمی و زیستی او موجب می‌شود. به دلیل اثر متقابل و فزاینده‌ای که جسم و روان انسان در این گونه تعاملات دارند و همچنین تمایل ذهن بر یکپارچگی روان و دوام بقا، هر فردی مستعد انواع خطا‌های شناختی در تشخیص عشق حقیقی و هدفمندی آن است.

 به بهانه روز ازدواج به برخی از رایج‌ترین اشتباهاتی می‌پردازیم که ممکن است شما را به دام عشق دروغین و پیامد‌های ناخوشایند آن بیندازند؛ که شامل هر سن و موقعیتی می‌شوند. به همین روی خوب است خود را پایش کنیم تا این احساس گرمابخش، ما را به مسیر درست و امنی رهنمون شود.

۱- ظاهر و زیبایی: به‎ طور حتم زیبایی یا پسندیدن ظاهر طرف مقابل‌مان، یکی از عوامل ایجاد عشق است. با لحاظ این نکته که زیبایی یک امر نسبی و منتسب به فرهنگ و زمان است، معیار و مقیاس آن، همیشه سلیقه‌ای و متغیر بوده است؛ بنابراین اساس یک رابطه پایدار را نمی‌توان به مدت زیادی منوط و معطوف به امر متغیری مانند زیبایی ظاهری کرد. در این صورت هم، توقع کارکرد درستی از قوام یک رابطه سالم نمی‌توان داشت. لازم است بدانیم جذابیت انسان‌ها، فراتر از الگو‌های رایج تحمیلی و تغییری است و به عوامل مختلفی بستگی دارد که به خصایص منحصر به فرد هر انسانی بر می‌گردد؛ همچنین زیستن در چنین عصری، اقتضا می‌کند برای دوام و گرمای رابطه نسبت به سلامتی و ظاهر خود اهمیت بیشتری قایل شویم.

۲- موقعیت اجتماعی و ثروت: هر شغلی اقتضائات، مزایا و محدودیت‌های خود را دارد. در نظر بگیریم، اگر بنا بر هر دلیلی این مورد برای ما ملاک انتخاب همسر شده است، چنان نباشد که مانند مورد اول توجه ما را از مواضع مهم‎تری غافل کند. موقعیت اجتماعی و ثروت می‌تواند دایمی نباشد و تحت الشعاع رفتار‌های دیگر فرد قرار گیرد.

۳- فرار از تنهایی: تنهایی بر خلاف آن‎چه فضای پیرامون ما تبلیغ می‌کند، چنان‎چه به خودشناسی رسیده و از احترام به خود و عزت‌نفس خوبی برخوردار باشیم، می‌تواند آرامش‌بخش، بالنده و در رشد ما موثر باشد. برای این مهم، لازم است به نیازها، علایق و خواسته‌های خود واقف باشیم و بدانیم چگونه باید با وجود محدودیت‎ها از خود مراقبت کنیم. به‌طور خلاصه تنهایی یا بیکاری خود را نمی‌توانیم به صورت موثر با دیگران پر کنیم. تنهایی ممکن است اقتضای دوره‌ای از زندگی هر شخصی باشد. آن‌را بشناسیم و بهره ببریم.

۴- شناخت ناقص، تصاویر ساختگی: باید توجه داشت که در حال حاضر افزایش کسب آگاهی و دانش در شناخت انسان‎ها تا اتخاذ تصمیم مناسب، ضروری بوده و امکانی است که راحت‌تر از گذشته در دسترس ما قرار دارد؛ بنابراین از ازدواج به عنوان نجات‌دهنده استفاده نکنیم، چراکه چنین نیست. ازدواجی که منجر به رشد ظرفیت‌های هر انسان شده و باعث دوام سلامت جسمی و روانی او و جامعه است، کمال مطلوب ماست؛ بنابراین با هر ابزار سالمی که در دست داریم بدون عجله برای آگاهی و شناخت خود و طرف مقابل کوشش کنیم و به هر میزان می‌توانیم بیاموزیم. همچنین عملکرد افراد در طی زمان را در نظر داشته باشیم و تصاویر ذهنی را که از آنها ساخته‌ایم ملاک قرار ندهیم.

۵- بحران‌ها و زخم‌های گذشته:  رنج‌ها و محدودیت‌ها و نحوه سازش ما با مشکلات یا نادیده گرفتن آنها، مسائل حل‌نشده و فقدان‌هایی که در زندگی ما ایجاد می‌کنند، باور‌ها و نگرش‌های ما را به زندگی می‌سازند. بسیاری از مسائلی که در گذشته و کودکی چه بسا سهمی در ایجاد آن‌ها نداشته‌ایم، چنان چه به درستی حل‌و‌فصل نشوند و در پذیرش و بهبود آن‌ها نکوشیم، چالش‌ها و زخم‌های جدیدی برای ما می‌سازند که در نتیجه یا در راستای همان دردهاست. هرچه آگاه‌تر و دانش‌آموخته‌تر باشیم، مسیر روشن‌تری خواهیم داشت و رنج کمتری خواهیم کشید. عشقی که برای جبران فقدان باشد، به رفع آن کمکی نمی‌کند.

۶- احساسات و هیجانات شدید: این همان نکته «کور بودن عشق» است. در مسیر هیجانات شدید، گاه چنان برانگیختگی دامنه‌داری ایجاد شده است که فرد با وجود آگاهی از خصوصیات متفاوت و شرایط نامتناسب، قادر نیست از طرف‌مقابل دست بردارد و عزت‌نفس مخدوش شده خود را بازیابد. در چنین حالتی و تمام موارد مطرح‌شده، حمایت افراد فهیم، مطالعه، افزایش آگاهی، پرورش خرد و در نهایت، همراهی یک متخصص مجرب می‌تواند سختی بازگشت از مسیر اشتباه را در طی زمان آسان‌تر کند و ما را از عواقب تله عشقی رها سازد.

منبع: خراسان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا