وب گردی

حراج شهرت روی بیلبورد‌ها

زندگی در عصر ارتباطات یعنی عجیب نیست اگر یک ورزشکار بخواهد از شهرت از سختی به دست آمده‌اش از راهی غیر از ورزش پول دربیاورد و با تبلیغ یک کالا روی بیلبورد‌های شهر یا در تلویزیون و فضای مجازی، دائما در چشم مخاطبانش باشد.

هرچند بسیاری از آن‌ها با وسواس خاص حضور در تبلیغات را قبول می‌کنند، اما درحالت کلی حضور آن‌ها در تبلیغات با هدف جذب بیشتر مشتری انجام می‌شود؛ معامله‌ای که در ازای دریافت مبلغی هنگفت ازسوی این ستاره‌هاست و اگر شرایط مطابق میل پیش نرود، اعتبار آن‌ها خدشه‌دار خواهد شد. اتفاقی که این روزهاشاهدآن هستیم وستاره‌های ورزشی که مبلغ یک کمپانی موبایل در فضای مجازی بوده‌اند، حالا باید پاسخگوی شکایات مردم باشند! فرقی نمی‌کند خواهران منصوریان باشند یا سعید مهری!

از قرص لاغری تا کمپانی موبایل
نفس کار هیچ مشکلی ندارد و حق طبیعی افراد مشهور است؛ همان‌طور که در سراسر دنیا سلبریتی‌ها با حضور در تبلیغات، یک برند را به نام خود می‌کنند و برای دیدن آن‌ها کافی است شبکه‌های تلویزیونی را بالا و پایین کنی یا فضای مجازی را کمی بگردی. از تبلیغ املاک در دبی و تبلیغ قرص‌های لاغری و پفک تا تبلیغ لبنیات و خمیر دندان و کمپانی موبایل. چند سال پیش حضور یکی از وزنه‌برداران کشورمان در تبلیغات املاک در کشور‌های حوزه خلیج‌فارس سوژه اصلی رسانه‌ها بود و حالا تبلیغ بازیکن تیم ملی فوتبال برای شرکت کاشی‌سازی. مصداق می‌خواهید؟ علیرضا بیرانوند، آرش رضاوند، پژمان جمشیدی، خواهران منصوریان، امیرعلی اکبری، سعید مهری، سعید عزت اللهی، علیرضا نیکبخت، حسین رضازاده، سید محمد موسوی، کریم باقری، مهدی رحمتی، مهدی مهدوی‌کیا و صد‌ها نام دیگر. نکته، اما این است که برخی‌شان با وسواس و دغدغه تبلیغ‌ها را انتخاب می‌کنند و برای برخی دیگر فقط دریافت همان پول هنگفت کافی است. برای مصداق مورد آخر کافیست اخبار را خوانده باشید یا یکی از استوری‌ها و پست‌های آن‌ها را در فضای مجازی دیده باشید؛ معروف‌ترینش؟ «داداش هرکی از طرف من اومد، دست خالی ردش نکنی‌ها، گفته باشم!» تبلیغ دروازه‌بان معروف کشورمان برای یک کمپانی موبایل.

اعتبار سلبریتی، اعتبار برند
اصل ماجرا همین است. ترکیب تجارت و شهرت همیشه آن‌طور که باید پیش نمی‌رود و این نوع برندینگ تا به حال حاشیه و پرونده شکایت کم نداشته است. در نمونه اول ورزشکار باعث خدشه‌دار شدن نام یک برند معروف می‌شو‌د که نمونه آن مایکل فلپس، شناگر معروف است که با چند شرکت موبایل معروف قرارداد داشت، ولی عکسی که یک عکاس از او منتشر کرد، تمام قرارداد‌های او را به صورت یک‌طرفه فسخ کرد و غیر از خودش، آن برند معروف را هم متضرر کرد. یا کاری که رونالدو و رونالدینیو با شرکت معروف نوشابه کردندوهریک به نوعی ازارزش سهام آن شرکت به شدت کم کردندیا خبرمثبت شدن دوپینگ «آرمسترانگ» که کمپانی معروف ورزشی را مجبور کرد به صورت عمومی اعلام کند دیگر هیچ قراردادی با این ورزشکار ندارد.

نمونه دوم این است که نوع برند به ورزشکار و اعتبارش لطمه خواهد زد؛ اتفاقی که با حضور کریم باقری برای تبلیغ یک شرکت خمیردندان در ایران رخ داد و بسیاری خرده گرفتند که بهتر بود این فوتبالیست و مربی با پیراهن تیم ملی این تبلیغ را انجام ندهد! حضور حسین رضا‌زاده در کمپانی خرید ملک در دبی نمونه دیگر آن است. طرفداران رضازاده معتقد بودند در شان یک قهرمان ملی نیست که از مردم بخواهد با خروج ارز از کشور در کشوری دیگر ملک بخرند. تبلیغ قرص لاغری یا شرکت موبایلی که به مردم ضرر بسیاری رسانده است توسط خواهران منصوریان هم نمونه دیگر آن. چرا قهرمانان کشور باید قرص لاغری تبلیغ کنند؟

برای اعتبارتان عذرخواهی کنید
این روز‌ها فیلمی در شبکه‌های مجازی در حال وایرال شدن است؛ سکانسی از فیلم غلامرضا تختی که او تبلیغ یک برند عسل را به علت احتمال عدم توانایی مالی برخی مردم نمی‌پذیرد و می‌گوید: «اگر عکس مرا روی شیشه عسل بزنند، عده‌ای فکر می‌کنند من هر روز عسل می‌خورم که قهرمان جهان شده‌ام؛ فکر کن آن‌ها پول هم نداشته باشند که عسل بخرند و من شرمنده می‌شوم!» سکانسی که دور از واقعیت نبود و وقتی تختی در دهه ۴۰ موافقت نکرد در تبلیغ تیغ‌خودتراش شرکت کند، با تحسین مردم رو به رو شد. اما در شرایطی که اوضاع اقتصادی مردم خوب نیست و برخی ورزشکاران می‌دانند که با تبلیغ آن‌ها بسیاری از مردم برای خرید یک محصول ترغیب شده‌اند، عذرخواهی، کمترین کاری است که آن‌ها می‌توانند انجام دهند تا به اعتبار خودشان کمتر لطمه وارد شود!

منبع: جام جم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا