خاطرات مشاور شهید امیرعبداللهیان از وزیر امور خارجه سابق
اسحاق آلحبیب مشاور حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه سابق ایران به مشی شخصی و مدیریتی شهید حسین امیرعبداللهیان در زمان تصدی مسئولیت وزارت امور خارجه پرداخت. او انصاف، تقوا و توجه به اطرافیان را مهمترین ویژگیهای دوره مسئولیت وزارت امور خارجه در دوره شهید امیرعبداللهیان میداند.
از آخرین روزهای همکاری خود با آقای امیرعبداللهیان چه تصویری در ذهن دارید؟
من با مرحوم آقای حسین امیرعبداللهیان از تابستان ۱۳۶۵ در دانشکده روابط بینالملل آشنا شدم و هم دوره بودیم. علاوه بر اینکه هم دوره بودیم، صمیمیت وصفناپذیری بین بنده و ایشان ایجاد شد و این رابطه صمیمی در دوران کاری ادامه پیدا کرد. بنده و ایشان در وزارت امور خارجه روابط تنگاتنگی با یکدیگر داشتیم و رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم. درست روز قبل از شهادت ایشان، آقای امیرعبداللهیان با بنده ارتباط پیامکی داشت و برای برخی امور حدود یک ربع تماس تلفنی هم داشتیم، بعد از ظهر همان روز نیز در جلسه شورای معاونین به مناسبتی شرکت کردیم؛ و بنا بود که روز دوشنبه یعنی روز بعد از شهادت ایشان برای شرکت در اجلاس وزرای امور خارجه سازمان شانگهای عازم آستانه شویم که این حادثه ناگوار رخ داد.
مشی وزارتی ایشان چگونه بود؟
بنده بهعنوان یک خانواده مذهبی که در عرصه انقلاب حضور داشتهام، قبلا گفتهام و اکنون نیز میتوانم به ضرس قاطع بگویم در تمام این ۳۸ سال یک نکته تاریک در زندگی این شخص بزرگ ندیدم. آقای امیرعبداللهیان در اخلاق، ادب، اخلاص، محبت و توجه به همه همکاران در هر ردهای بینظیر بود. تواضع و دلبستگی ایشان به نظام و انقلاب از همان زمان ورود به دانشکده وجود داشت و تا لحظه آخر ادامه داشت. معمولا انسانها در گذر زمان به واسطه پستها از نظر اخلاقی دچار برخی بیتوجهیها نسبت به اطرافیان میشوند، ولی به نظر من ایشان در زمان شهادتشان نسبت به تابستان سال ۱۳۶۵، متواضعتر، اخلاقیتر و با اخلاصتر هم شده بودند. همه ویژگیهای یک فرد مومن در آقای امیرعبداللهیان وجود داشت. این را کسی میگوید که در تماس تنگاتنگ با ایشان بود؛ بعد از اینکه دولت شهید رئیسی روی کار آمد، آقای امیرعبداللهیان محبت داشتند و بنده تا یک سال بهعنوان مشاور و مدیر کل وزارت در خدمت ایشان بودم و بعد از آن هم بهعنوان مشاور به کار خود ادامه دادم. بنده از نزدیک شاهد زوایای مختلف زندگی ایشان بودم. او دلداده و دلبسته نظام بود، از صبح تا ساعت ۱۰ شب در محل کارش نهایت تلاشش را میکرد. همه این مسئولیتها باعث نمیشد نسبت به مسائل اطرافیان بیتوجه باشد. موضوع در ایشان برعکس بود و دغدغه اطرافیان را داشت، مثلا در اوج کار میگفت آقای آل حبیب فلان نیروی خدماتی فلان مشکل را دارد، کارش را مورد توجه قرار دهید. خوش به سعادت ایشان که لیاقت شهادت داشتند. از صمیم دل میگویم که نبود ایشان برای ما و دستگاه دیپلماسی یک خسران بزرگ است. کمتر اتفاق میافتد که یک انسانی با شخصیت جامع آقای امیرعبداللهیان در کنار خود ببینیم. انسانهای خوب در اطراف ما زیاد هستند ولی کسی که مثل ایشان جامع باشد، نبودش یک خسران است. من دعا میکنم ثمره خون شهید رئیسی، امیرعبداللهیان و سایر شهدای حادثه سقوط بالگرد، انسجام، وفاق و همدلی بیشتر میان نیروهای انقلاب و مردم باشد. علاقه مردم به کسانی که اخلاص دارند عجیب است. همه دیدیم که رسانههای معاند نتوانستند این مسئله را مخفی کنند و به حضور گسترده مردم در مراسم تشییع شهدا اذعان کردند.
ایشان در مواجهه با انتقاداتی که جنبه تخریب پیدا میکرد و مثلا در قضیه دیدگاه ایشان نسبت به توازن روابط ایران با شرق و غرب شاهد بودیم، در کدام نقطه ایستاده بود؟
من بارها که خدمت ایشان صحبت میکردم، ایشان همیشه تاکید میکردند شاقول برای ما نقطهنظرات رهبری است و اعتقاد راسخ به این مسئله داشتند؛ میگفتند آنچه که مقام معظم رهبری صریح و روشن میگویند باید برای ما نصبالعین باشد. توجه آقای امیرعبداللهیان بهخصوص در دستگاه دیپلماسی به همه نیروها بود و به نظرات کارشناسی بسیار اهمیت میدادند و در جلسات از همه میخواستند که نظراتشان را صریح مطرح کنند. اینطور نبود که خطکش بگذارند و یک سری را بیرون این نگاه قرار دهند، چون معتقد بودند نیروهای وزارت امور خارجه همه فرزندان انقلاب هستند. بیش از ۴۰ درصد نیروهای وزارت امور خارجه از ایثارگران هستند. آقای امیرعبداللهیان این مسئله را یک سرمایه بزرگ برای وزارت امور خارجه میدانست. آقای امیرعبداللهیان احترام زیادی برای همه نیروهای وزارت امور خارجه قائل بود.
ارتباطات آقای امیرعبداللهیان تا آخرین لحظه با وزرای امور خارجه سابق نیز حفظ بود.
بله. ایشان هر از چند گاهی با وزرای امور خارجه و معاونان سابق جلسه مشترک میگذاشتند و از نقطهنظرات آنها استفاده میکردند. خیلی از ما در نقطهنظراتمان نسبت به دیگران دقت نمیکنیم و راحت درباره آنها صحبت میکنیم؛ ما دوستان صمیمی بودیم، ایشان در مقابل کسانی که صحبتهای ناروا مطرح میکردند، تحت هیچ شرایطی غیبشان را نمیکردند. من در ۳۸ سال تماس نزدیک با آقای امیرعبداللهیان بر این موضوع شهادت میدهم. کمتر اتفاق میافتد که انسانها این میزان با تقوا عمل کنند.
همین اواخر با آقای جمشید ممتاز دیدار داشتند.
اتفاقا در جلسه روز آخر شورای معاونین وزارت امور خارجه که ساعت ۳ بعدازظهر همان روز برگزار شد، آقای دکتر امیرعبداللهیان از جناب آقای دکتر ممتاز بهعنوان استاد مسلم حقوق بینالملل که پس از انقلاب بهعنوان مشاور حقوقی وزارت امور خارجه همکاریهای بسیار مهمی در پروندههای حقوقی کشور داشتند، تقدیر کردند. آقای ممتاز از درگذشت آقای امیرعبداللهیان بسیار متاثر شدند. من بهعنوان یک دیپلمات که در وزارت امور خارجه کار کردم، بدون اغراق و کوچکترین مجاملهای میخواهم بگویم کمتر شخصیتی با این ابعاد دیدم.
واکنش آقای امیرعبداللهیان به تخریبهای مطرح شده درباره شایعه ماموریت ایشان از نیروی قدس سپاه به وزارت امور خارجه چه بود؟
ما تابستان سال ۱۳۶۵ شروع به درس خواندن در دانشکده کردیم. ایشان یک لندکروز داشتند و زمان عملیات بدون اینکه کسی متوجه شود و سر و صدا کنند به جبهه میرفتند، در عین حال کارهای خیلی بزرگی در قسمتهای جنوبی تهران از جمله مهرآباد جنوبی بهویژه در حوزه خدمات درمانی انجام دادند که هنوز هم ادامه دارد و کسی هم متوجه نشد. ایشان شخصیت باسوادی بودند و در دانشگاه تهران هم تدریس میکردند. ارادت آقای امیرعبداللهیان به شهید سلیمانی وصفناپذیر بود. شهید سلیمانی به ایشان بسیار علاقهمند بود. آقای امیرعبداللهیان وقتی در دولت آقای رئیسی مشغول کار شدند، ارادت ویژهای خدمت ایشان داشت و آقای رئیسی هم توجه و محبت ویژهای به ایشان داشت. هر وقت آقای امیرعبداللهیان میخواست با آقای رئیسی تماس تلفنی یا ملاقات حضوری داشته باشد، در اولین فرصت ممکن این ارتباطات برقرار میشد. این علاقهمندی متقابل وجود داشت. همکاران از آقای امیرعبداللهیان انرژی مثبت دریافت میکردند. من در مراسم تشییع ایشان در شهرری حضور داشتم و تاکنون چنین مشایعتی ندیده بودم.
منبع: همشهری آنلاین