درسهایی از زندگی حضرت مسیح برای ایستادگی مقابل دشمن

۱۶:۰۱ – ۰۸ آبان ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – آیات ۲۶ تا ۳۸ سوره مریم از بخشهای تأملبرانگیز قرآن کریم است که به بخشی از زندگی حضرت مریم و تولد معجزه آسای حضرت عیسی (ع) میپردازد.
این آیات ضمن بیان ماجرای تولد عیسی و واکنش مردم به آن، جلوهای از رویارویی حق و باطل را نشان میدهد. با نگاهی تحلیلی به این آیات، میتوان ابعاد مهمی از دشمنشناسی را در زمینههای فکری، اعتقادی و اجتماعی استخراج کرد؛ زیرا در دل این ماجرا، چهره دشمنان حقیقت و واکنش آنان در برابر پیام الهی بهخوبی آشکار میشود.
صحنه تولد و آغاز تقابل
در آیه ۲۶، خداوند به مریم دستور میدهد پس از تولد فرزندش روزه سکوت بگیرد و هرگاه کسی پرسشی کرد، بگوید که با کسی سخن نمیگوید. این فرمان الهی نوعی تدبیر در برابر موج اتهام و دشمنی اجتماعی است. جامعهای که مریم در آن زندگی میکرد، بر پایه ظواهر قضاوت میکرد و آمادگی درک معجزه را نداشت. از همین رو، نخستین نمود دشمنی در این آیات، دشمنی ناآگاهانه و قضاوتهای سطحی مردم است. دشمنان در این مرحله نه با شمشیر، بلکه با زبان، تهمت و اتهام به جنگ حق میآیند.
دشمنی مبتنی بر تعصب و ظاهرگرایی
در آیات ۲۷ و ۲۸، هنگامی که مریم با نوزاد خود نزد قومش میآید، آنان با لحنی تند و سرزنشآمیز میگویند:ای مریم، تو کار بسیار زشتی انجام دادهای.ای خواهر هارون، پدرت مرد بدی نبود و مادرت نیز زناکار نبود. این گفتارها نشانگر دشمنیای است که ریشه در تعصب و ظاهرگرایی دارد. مردم به جای اندیشیدن در چرایی این رخداد و احتمال وقوع معجزه، با تکیه بر سنتهای خود و پیشداوری، مریم را محکوم میکنند.
در اینجا دشمن نه بیگانهای بیرونی، بلکه ذهنیت بسته و تعصب درونی جامعه است. چنین دشمنی، حق را در نطفه خفه میکند و اجازه نمیدهد نور الهی آشکار شود.
سخن گفتن نوزاد و رسوایی دشمنان
در آیه ۲۹، مریم تنها به نوزاد اشاره میکند و مردم با شگفتی میگویند چگونه با کودکی در گهواره سخن بگوییم. آیه ۳۰ تا ۳۳ پاسخ این شگفتی است؛ نوزاد، یعنی حضرت عیسی، به سخن میآید و خود را بنده خدا معرفی میکند. او میگوید خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است، مرا هر جا باشم پربرکت ساخته و تا زندهام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.
این گفتار حقیقت را آشکار میکند و در برابر تهمتها و دشمنیها حجت الهی را تمام میسازد. در این مرحله، دشمنان با معجزهای آشکار روبهرو میشوند که نقشههای آنان را برملا میسازد. اما دشمنی ریشهدار، بهجای تسلیم، مسیر انکار و تحریف را در پیش میگیرد.
دشمنی فکری و تحریف حقیقت
از آیه ۳۴ به بعد، قرآن از مرحلهای فراتر سخن میگوید؛ از تحریف و انحراف عقیدتی پس از عیسی. میفرماید: این است عیسی بن مریم، سخن حقی که دربارهاش اختلاف کردند. سپس میافزاید که خداوند فرزندی نگرفته و از اینگونه نسبتها منزه است. این آیات، پرده از چهره دشمنی فکری و عقیدتی برمیدارد. دشمنان این بار با شمشیر یا زبان تهمت نمیجنگند، بلکه با انحراف در اندیشهها و دگرگون کردن حقیقت پیام، در مسیر دشمنی گام مینهند. آنان برای رسیدن به منافع دنیوی یا تثبیت جایگاه مذهبی خود، چهره عیسی را از پیامبری موحد به خدایی دروغین تبدیل کردند. این دشمنی، خطرناکترین نوع دشمنی است؛ زیرا از درون دین رخ میدهد و با پوشش ایمان و تقدس، حقیقت را میپوشاند.
پیامدهای دشمنی با حق
در آیه ۳۷، خداوند به اختلاف میان فرقهها پس از آمدن عیسی اشاره میکند و میفرماید: وای بر کافران از حضور در روز بزرگ. این هشدار، پیام روشنی برای همه زمانها دارد؛ دشمنی با حق، چه از روی جهل و چه از روی عمد، سرانجامی جز نابودی ندارد. دشمنان عیسی، به جای پیروی از سخن روشن او که بندگی خدا را اعلام کرد، راه کفر و اختلاف را برگزیدند. این سنت الهی است که هرگاه گروهی با حق به دشمنی برخیزند، عاقبت به رسوایی و عذاب گرفتار میشوند.
جمعبندی و درسهای دشمنشناسی
از آیات ۲۶ تا ۳۸ سوره مریم میتوان چند نوع دشمن را شناسایی کرد: نخست دشمن ناآگاه و قضاوتگر که بر اساس ظواهر عمل میکند؛ دوم دشمن متعصب که حقیقت را فدای رسوم و تعصبات خود میسازد؛ و سوم دشمن فکری که با تحریف و انحراف عقیدتی، دین را از درون تهی میکند. در برابر هر سه نوع دشمن، قرآن راههای مقابله را نیز نشان داده است: صبر و سکوت حکیمانه در برابر تهمتها، آشکارسازی حقیقت از طریق گفتار و رفتار الهی، و پایداری بر توحید در برابر تحریفها.
این آیات به ما میآموزند که دشمن همیشه چهرهای آشکار ندارد؛ گاه در قالب دوست، جامعه، یا حتی باورهای غلط مذهبی ظهور میکند. دشمنشناسی در نگاه قرآن، تنها شناخت چهره مخالف نیست، بلکه تشخیص مسیر انحراف از مسیر حق است. درسی که از مریم و عیسی گرفته میشود، این است که در برابر هجمه دشمنان، باید بر ایمان، عقلانیت و توکل به خدا تکیه کرد تا نور حقیقت خاموش نشود.

