در جنگ روانی مُفت و مجانی نبازیم!
در رسانههای فارسی زبان خارجی کمتر خبر، گزارش یا تحلیل و تفسیری را میتوان یافت که در آن، یک یا چند نارسایی یا ضعف در حوزههای مختلف کشورمان برجسته نشده باشد؛ دلیل آن هم این است که مفهوم جنگ از شیوه سختافزاری به نرمافزاری تغییر یافته و وارد دنیای ارتباطات شده است.
اصطلاح جنگهای هیبریدی یا ترکیبی که رهبر معظم انقلاب بر ضرورت هوشیاری و آمادگی نیروهای انقلابی برای مقابله در برابر آن تاکید فرمودند، از اهمیت توجه به ابعاد تازه مفهوم جنگ حکایت دارد.
در این گزارش بخشی از شگردها و تکنیکهای عملیات روانی رسانههای فارسی زبان خارجی مورد بررسی قرار گرفته است؛
تکنیک برجستهسازی
در برجستهسازی، رسانه هاى خبرى با استفاده از این روش، موضوعاتی را که به عقیده آنها باید مردم اطلاع داشته باشند و به آنها فکر کنند، در معرض دید مخاطبان قرار میدهند.
رد پای تکنیک برجسته نمایی را میتوان به راحتی در بیشتر طرحهای عملیات روانی آمریکا علیه ایران یافت. پخش ساعتها برنامه در خصوص ناکارآمدی و بیتوجهی دولت اسلامی در حفظ جان شهروندانش به بهانه وقوع یک تصادف خونین در جادههای ایران، بزرگنمایی آمار طلاق و بیکاری، برجستهسازی آمار خودکشی و انتساب آن به نارضایتی عمومی، کودک آزاری و مرتبط کردن آن به نبود آزادیهای جنسی، اغراق در آمار زندانیان و برجسته سازی اعتراضات صنفی از روشهای دیگری است که دستگاه عملیات روانی آمریکا از آن استفاده میکند.
تکنیک نامگذاری معکوس
این شیوه تبلیغاتی از روشهای بسیار رایج تبلیغات غرب است. در این روش تلاش میشود به تناسب هدفهای تبلیغاتی برای مفاهیم نامگذاری شود.
به عنوان مثال، «استعمار» در لغت به معنی طلب آبادی و عمران است؛ اما غرب این کلمه را در مورد تسخیر و اشغال کشورها به کار گرفته و امروز حتی در اثر تکرار این کاربرد معکوس، مفهوم واقعی کلمه عوض شده است. چنین است کلماتی که در فرهنگ تبلیغات با مقاصد ویژه به کار گرفته میشود، مانند میانه رو که به رژیمهای دست نشانده یا ثبات که به حفظ منافع غرب و یا مدرنیزاسیون که به رواج صنایع مونتاژ اطلاق میگردد.
تکنیک سیاهنمایی
یکی از شیوههای عملیات روانی، سیاهنمایی و القای ناامیدی است که رسانههای خارجی به طور مستمر علیه ایران از آن استفاده میکنند. یأس از دستیابی به اهداف، چنان اضطراب و پریشانی در میان مردم یک جامعه پدید میآورد که کسی انگیزهای برای تلاش و حرکت به سوی اهداف پیدا نمیکند. این ناامیدی از طریق بزرگ کردن کاستیها، کوچک جلوه دادن موفقیتها، ترویج سئوالات بیفایده، ارتقای مطالبات عموم بیش از حد مورد انتظار، تردید در آرمانها، ایجاد اختلاف در بین مدیران و بزرگ نشان دادن رقیب یا دشمن پدید میآید.
تصویرسازی از ایرانی با اقتصاد «رو به ورشکستگی»، با وضعیت نامطلوب اجتماعی و سیاستی که «به نفع مردم نیست» و … در این روش در دستور کار رسانههای خارجی فارسیزبان بوده است.
تکنیک عرفی سازی یا همراهی
تکنیکی است برای متقاعد کردن مخاطب، با ترویج این پنداشت که مواضع مربوط، بیانگر درک عمومی و حس مشترک مردم است. در این تکنیک، طراحان تبلیغات روانی با استفاده از زبان، عادات و آداب مردم عادی (و نیز نوع لباس آنها در ارتباطات رو در رو، شنیداری و دیداری) تلاش میکنند، دیدگاه مورد نظر خود را متناسب با ذائقه عامه مردم معرفی کنند.
این تکنیک در مواردی که جمعیت هدف نسبت به زبان و آداب رسمی یا روشنفکرانه بدگمان است، بسیار مؤثر خواهد بود. نظام سلطه برای از بین بردن روحیه مقاومت ملتها به خوبی از این تکنیک استفاده میکند.
تکنیک تصویرسازی یا انگارهسازی
در روش انگاره سازی، نیروهای مهاجم سعی میکنند با ایجاد تصویری مطلوب از خود، تصویری مخدوش و ناموجه از نیروهای مدافع در اذهان مخاطبان ایجاد کنند.
برخی پژوهشگران علوم ارتباطات معتقدند که در انگاره سازی خبری، کارگزاران خبری، آگاهانه و با برنامه ریزی به تصویرسازی خبری یا انگاره سازی خبری دست میزنند. در این تکنیک آنچه مهم نیست انعکاس واقعیت و رویداد است. در اینجا هدف و ماهیت کار، استفاده از دستمایه واقعیت رویدادی برای ارائه تفسیری پنهان در لفاف است.
منبع: فارس