وب گردی

در ساعات پایانی تا انتخابات چه کنیم؟

محمدجواد اخوان در سر مقاله روزنامه جوان مطلبی را نوشته است که در ادامه می‌خوانید: سؤال اینجاست که تکلیف همه ما در این ساعات طلایی منتهی به برگزاری انتخابات چیست. منظور از «ما» اینجا فقط فعالان سیاست و رسانه نیست، بلکه آحاد و فردفرد ملت ایران با سلایق و علایق مختلف که نسبت به سرنوشت و کشور خود حساسیت دارند مخاطب این سطور هستند. 

مهم‌ترین مسئله در هر انتخاباتی مشارکت گسترده و پرشور واجدان شرایط است و در انتخابات پیش‌رو به دلیل تلاشی که دشمن برای منصرف کردن مردم ایران از این مهم به کار بسته است، موضوع مشارکت به‌مراتب مهم‌تر است. طبیعی است که تکلیف ما دلسوزان ایران نسبت به مشارکت، صرفاً رأی دادن نیست بلکه «دعوت» دیگر هموطنانمان به همراهی در این امر هم بر عهده ماست. 

در این ساعات پایانی بخشی از مردم تصمیم خود را گرفته‌اند و رأی خواهند داد، اما برخی هنوز مردد هستند و تصمیم نگرفته‌اند. دلیل تردید اینان مهم است. تعدادی به دلیل نارضایتی از اوضاع معیشتی و اقتصادی و برخی هم به آن دلیل که هنوز اهمیت و فایده این انتخابات برایشان مبهم یا مجهول است، در تردید به سر می‌برند. باید با اینان صحبت کرد و واقعیت‌هایی که کمتر گفته‌شده، اعم از نیات دشمن در تضعیف انتخابات، کارکرد‌های مجلس و قوه مقننه، تأثیر انتخابات قوی بر امنیت ملی و قدرت ملی و … را برایشان بازگو کرد. ممکن است برخی از این مسائل در رسانه‌ها منتشر شده باشد، اما شنیده شدن آن از افراد مورد اعتماد و نزدیکان حتماً اثرگذارتر است. باید محتوا‌های مفید و آگاهی بخش را در اختیار همه این افراد قرار داد تا بتوانند به درکی دقیق‌­تر از مسائل برسند و در فضایی منطقی برای خود تصمیم بگیرند. 

همه ما مخاطبان در دسترسی داریم که از بستگان، آشنایان، دوستان و همکاران ما هستند و کم‌وبیش قدرت اثرگذاری بر آن‌ها را داریم. در این ساعات طلایی نباید بیکار نشست و از ابزار‌های مختلفی از جمله مرور مخاطبان تلفن‌همراه‌مان و ارسال پیامک یا حتی مکالمه تلفنی با آن‌ها و نیز ارسال محتوا‌های مفید و آگاهی‌بخش برای مخاطبان یا گروه‌های پیام‌رسان‌های اجتماعی حداکثر استفاده را کرد. 

باید با هر یک از مخاطبان متناسب با سلایق و دغدغه‌های او سخن گفت و واقعیت‌های صحنه را به او منتقل کرد. اولویت با افراد مردد است، اما نباید از دعوت کسانی که حتی تصمیم قطعی به عدم مشارکت دارند نیز ناامید شد. واقعیت آن است که ناگفته‌ها در حدی است که اگر به اطلاع بسیاری از آن‌ها که تصمیم به عدم مشارکت دارند برسد، به جرگه مرددین یا حتی مشارکت‌کنندگان می‌پیوندند. بسیاری از مردمی که گمان می­‌کنند حضورشان در پای صندوق رأی تأثیر چندانی بر سرنوشت­شان ندارد، اگر بدانند ثبات اقتصادی بدون ثبات سیاسی امکان‌پذیر نیست و تنها با انتخابات قوی می‌توان به کاهش نوسانات بازار و تبعات منفی آن امید داشت، بی‌تردید به حضور در انتخابات متمایل می‌شوند. 

طبیعی است که در این چند ساعت پایانی یا حتی در روز انتخابات، افرادی که مصمم به شرکت در انتخابات می‌شوند به دلیل فرصت کم عملاً امکانی برای شناخت افراد پیدا نمی‌کنند و به‌ناچار «رأی سفید» یا «باطله» در صندوق خواهند انداخت. هرچند مشارکت با رأی سفید و باطله نسبت به عدم مشارکت مرجح است، اما هم به دلیل از دست رفتن فرصت انتخاب شایسته و نیز امکان سوءاستفاده تبلیغی دشمن از کثرت آرای باطله، بهتر است تا حد ممکن به کسانی که متمایل به مشارکت در انتخابات شده‌اند توصیه کنیم «رأی صحیح» بدهند. 

هرچند فرصت ساعات پایانی برای شناخت افراد و رأی صحیح به نامزد‌ها محدود است، اما وجود اطلاعات مفید در فضای مجازی در خصوص سوابق و برنامه‌ها و مواضع و کارنامه عملکرد نامزد‌ها می‌تواند مفید باشد و به جز آن هم می‌توان اعتماد به فهرست‌هایی را توصیه کرد که از سوی افراد یا جریانات شناخته‌شده و مورد وثوق پیشنهاد شده‌اند. همه افراد شاید فرصت شناخت تک‌تک نامزد‌ها را نداشته باشند، اما می‌توان به آن‌ها توصیه کرد با اعتماد به فهرست‌های شناخته‌شده از فرصت شایسته‌گزینی خود حداکثر استفاده را بکنند. 

این ساعات پایانی تا انتخابات به تعداد دقیقه‌ها و ثانیه‌ها برای آنان که دل در گرو «ایران» دارند، طلایی است. فرصت‌ها را باید ارزشمند شمرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا