رابطه انرژی و توسعه ایران با وجود ذخیره نیمی از نفت و گاز جهان در خاورمیانه
حدود ۵۰ درصد از ذخایر نفت و گاز جهان در خاورمیانه قرار دارد. ارتباط شدید بین منابع انرژی و توسعه اقتصادی وجود دارد. منطقه خاورمیانه به دلیل داشتن منابع انرژی بسیار بالای خود همواره در تحولات جهانی تأثیرگذار بوده است. سیستم مدیریت منابع نفتی یک سیستم توسعهیافته برای تعریف، دستهبندی و طبقهبندی منابع نفتی است.
به گزارش مجله تیتر ۱۲ به نقل از برنا، یکصد و هشتاد و هشتمین نشست علمی – تخصصی مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری تحت عنوان «ژئوپلیتیک نفت و گاز در منطقه» برگزار شد. در این نشست احمد داودی؛ رئیس پیشین امور انرژی سازمان برنامه و بودجه کشور به عنوان مدیر علمی نشست و همچنین یداله سبوحی؛ استاد مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف و مصطفی بصیریان؛ صاحبنظر حوزه نفت و انرژی بهعنوان سخنران در این نشست به ایراد نقطهنظرات خود پرداختند.
در ابتدای نشست، احمد داودی؛ رئیس پیشین امور انرژی سازمان برنامه و بودجه کشور به عنوان مدیر علمی نشست ضمن اشاره به این که حدود ۵۰ درصد از ذخایر نفت و گاز جهان در خاورمیانه قرار دارد گفت: به دلیل اینکه منطقه خاورمیانه به لحاظ منابع نفت و گاز غنی است توجه قدرتهای اقتصادی جهان را به خود جلب کرده است.
وی ادامه داد: در ارتباط با نقش انرژی در توسعه باید گفت که بهطورکلی اگر میزان توسعه اقتصادی در دنیا را در طی دورههای اخیر در نظر بگیریم، میتوان به ارتباط قوی میان منابع انرژی و توسعه اقتصادی پی برد.
داودی تشریح کرد: منطقه خاورمیانه به دلیل داشتن منابع انرژی زیاد، همواره در تحولات جهانی تأثیرگذار بوده و به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی مورد توجه جهان قرار گرفته است. حال ما باید در کشور خود به این موضوع بپردازیم که چه الزاماتی را باید در نظر داشته باشیم که بتوانیم از وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه برای رسیدن به اهداف ملی بهترین بهره را ببریم و حتی در آینده چگونه عمل کنیم که تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه به نفع کشور ما باشد؟
در ادامه نشست، مصطفی بصیریان؛ صاحبنظر حوزه نفت و انرژی گفت: یکی از موضوعاتی که برای کشورهای دارای نفت و گاز و کشورهایی که صادرکننده نفت و گاز هستند اهمیت دارد موضوع استانداردسازی ذخایر است که در دهه ۱۹۸۰ مطرح شد. این موضوع از این حیث اهمیت دارد که نگاه به ذخایر نفت و گاز و منابع موجود به سمت دیدگاه واقعبینانهتر تغییر کند. ما به عنوان یک کشور دارای ذخایر نفت و گاز باید به این موضوع توجه داشته باشیم که تا چه اندازه منابع در دسترس داریم و تا چه اندازه میتوانیم این منابع را به تولید تبدیل کنیم.
مصطفی بصیریان در خصوص مدیریت منابع نفتی گفت: مفهوم سیستم مدیریت منابع نفتی یک سیستم توسعهیافته برای تعریف، دستهبندی و طبقهبندی منابع نفتی است که تعاریف و دستورالعملهای آن به عنوان یک مرجع استاندارد در صنعت نفت و گاز و ارائه گزارشهای آماری شرکتها در سطح بینالمللی محسوب میشود. هدف از این سیستم ارتقای هماهنگی، شفافیت و قابلیت اعتمادسازی اطلاعات منابع نفتی است.
وی در ادامه افزود: نظریه قله هابرت یک تئوری درباره وجود نقطه اوج تولید نفت است. در سال ۱۹۵۶ زمینشناسی به نام ماریون کینگ هابرت پیشبینی کرد که تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل بهتزده شده بودند. آنها حتی کوشیدند هابرت را متقاعد کنند که از اظهار علنی این ادعا منصرف شود؛ اما حق با وی بود. تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتباً کاهشیافته است.
وی در مورد وضعیت ذخایر نفتی ایران طبق مدل هابرت گفت: بر اساس این مدل، حجم ذخایر قابل استحصال تخمین زده شده طبق مطالعات انجام شده توسط منابع مستقل حدود ۱۳۸.۶ میلیارد بشکه تخمین زده شده است. برایناساس با توجه به تولید تجمعی حدود ۸۰ میلیارد بشکه نفت تا پایان ۲۰۲۳، میزان ذخایر قابل استحصال باقیمانده حدود ۵۸ میلیارد بشکه (۴۲ درصد از کل ذخایر قابل استحصال) تخمین زده میشود.
این صاحبنظر حوزه نفت و انرژی در بیان توصیههایی برای نظام حکمرانی انرژی در بخش نفت به مواردی از جمله استانداردسازی تمامی ذخایر کشف شده بر اساس دستورالعملهای بینالمللی، تعیین راهبردهای بخش نفت و گاز بر اساس ذخایر قابل استحصال باقیمانده، ارزیابی روندهای اکتشاف نفت و گاز به عنوان شاخص پیشنگر روند تولید آینده، اولویتبندی اهداف اکتشافی با هدف حداقلسازی فاصله زمانی اکتشاف تا توسعه و تولید و حداکثرسازی ارزشافزوده شناسایی شده و ایجاد شفافیت در زمینه دادههای بالادستی نفت و گاز جهت انجام مطالعات و پژوهشهای آماری سیاستگذاریهای دادهمحور در حوزه نفت و گاز اشاره کرد.
در ادامه نشست، یداله سبوحی؛ استاد مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف به عنوان سخنران در نشست گفت:، چون بودجه دولت و فرایند توسعه در کشور تا حد بسیار زیادی به موضوع صادرات نفت وابسته است در نتیجه این مسئله میتواند آینده توسعه کشور را با مخاطرات جدی روبهرو سازد.
وی ادامه داد: اولین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که ما در دوران گذار انرژی در جهان قرار داریم و تغییرات به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به سرعت در حال افزایش است بهطوریکه در برخی از کشورها در چند سال اخیر استفاده از زغالسنگ به طور کامل از مدار خارج شده است و حتی در برخی کشورها سعی میشود که به طور کامل از خودروهای هیبریدی استفاده شود که این موارد به دلیل کاهش وابستگی به واردات نفت صورت میگیرد.
سبوحی افزود: مواردی که اشاره شد نشان میدهد که در سالهای آینده تا حد قابلتوجهی از بودجه صادرات نفت به سایر کشورها کاسته خواهد شد و در این صورت روال توسعه کشور به تأخیر خواهد افتاد و میتواند کشور را با چالش روبهرو سازد.
وی در ادامه گفت: روند روبهرشد استفاده از انرژی در داخل کشور و عدم توجه به بهینهسازی انرژی، تحولات جهانی و جایگزینشدن انرژیهای تجدیدپذیر بهجای استفاده از نفت و گاز و همچنین تغییراتی که در میزان صادرات انرژی در خلیج فارس در حال رویدادن است، کلان روندهایی است که در حوزه انرژی در حال اتفاق افتادن است. در برنامه هفتم توسعه با توجه به اینکه به مواردی همچون افزایش پایههای بهینهسازی انرژی و همچنین کمبود انرژی در کشور توجه شده است، اما سیاست منسجم و یکپارچهای که بتواند با چالشهای انرژی مقابله کند دیده نشده است.
پایان