وب گردی

راهبردهای نظام سلطه برای مبارزه با زنان مسلمان ایرانی

حیا و حجاب دو عنصر مهم هویت زن مسلمان ایرانی است. نظام سلطه همواره کوشیده است با حذف این دو عنصر، زن و مرد را به نفس گرایی بکشاند و سپس اندیشه انقلابی را از جوامع ببرد تا سلطه نرم خود را بر کشورها بگستراند.

رهبر انقلاب در این زمینه می فرمایند: «استعمارگرانی که از قرن ۱۶ و ۱۷ وارد سرزمین های شرق – از جمله سرزمین های اسلامی – شدند تا بتوانند کمند اسارت را به طور کامل در دست و پای خود ببندند. این ملت ها را اسیر خود می کنند، شروع می کنند به نگاه به گذشته، به دارایی هایشان بدبین بودن به خود، دین، اخلاق و لباس… یعنی کنار گذاشتن و فراموش کردن دین، اخلاق، لباس. نسب، گذشته و غرور، اما فرهنگ غربی، آداب غربی در اتخاذ آداب و رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی» (۲۲/۰۲/۲۰۱۸).

‌ این نظام احساس غرور و رضایت از خود دارد و خود را برتر از همه می پندارد. بر این اساس او به دنبال تسلط، قلدری و حکومت بر همه است. چرا سلطه می خواهد؟ برای رسیدن به سود بیشتر. طبیعتاً همه افراد نمی توانند به سودهای بالاتری دست یابند. بلکه کسانی که ثروت دارند در این زمینه جلوتر هستند و می خواهند بر دیگران مسلط شوند.

اختلاف اصلی نظام حاکم با اسلام
نظام سلطه به دنبال وادار کردن دیگران به پذیرش حاکمیت خود است، عده ای این قاعده و حکومت را می پذیرند، چه داوطلبانه و با تلاش نرم و آرام نظام احکام، و چه با زور و قهری بودن این نظام، ولی برخی افراد. زیر بار این قاعده نمی روند اسلام در دسته دوم است. آموزه های اسلامی آموزه های عدالت خواهی و مبارزه با ظلم است. «مظلوم نشویم و ظلم کنیم» و «ووکونا للیلعلم خسنام و لیلمازلوم عوانا». اسلام مردم و مسلمانان را با ظلم مبارزه می کند. وقتی این گونه آموزه ها مردم را به مخالفت با ظلم هدایت می کند، طبیعی است که نظام سلطه احساس خطر کند و اسلام را مانعی در راه رسیدن به اهداف و مقاصد خود بداند. بنابراین دعوای اصلی نظام سلطه و اسلام از همین جا شکل می گیرد. نظام سلطه منافع دارد و منفعت طلب است و می بیند که اسلام در مقابل آن، در مقابل اشغالگری، در برابر ارعاب و تهدید مردم ایستاده است. پس سعی می کند با اسلام مبارزه کند.

از بین رفتن روحیه مجاهدت و مبارزه یکی از مهمترین دلایل مخالفت با نظام حاکم بر مقوله حجاب است.
این مبارزه با اسلام همیشه با کشتن و از بین بردن مردم انجام نمی شود. چند مسلمان را می توانند سلاخی کنند و از تعدادشان کم کنند؟! طبیعی است که راه دیگری را طی کند و به دنبال کاهش تعداد پیروان اسلام و یا بی اثر ساختن آموزه های اسلام در آنها باشد. در این زمینه یکی از کارهایی که بهجاد در دستور کار قرار داد سرگرم کردن ملت ها با شهوت است. این امت ها چه مسلمان باشند و چه نباشند آنقدر ضعیف می شوند که درگیر شهوات می شوند و به لذات نفسانی می پردازند; یعنی پرداختن به امیال نفسانی انسان را از پرداختن به امور خطیر و مهم باز می دارد. کسى که درگیر شهوات نفسانى باشد و شب تا صبح را در جو قمار و عیاشی بگذراند، معلوم است که صبح در میدان جنگ حاضر نخواهد شد. حتی اگر هم بخواهد، اراده اش آنقدر ضعیف است که دیگر نمی تواند مقابله کند. این گونه است که تعالیم اسلامی بی اثر می شود; یعنی هر قدر که نظام سلطه برای تحریک لذت های نفسانی و دنیوی سرمایه گذاری کند، از تعداد مخالفان و مبارزان و مجاهدان علیه آن کاسته می شود. این مشکل برای این سیستم بسیار مفید خواهد بود. زیرا بدون درگیری و بدون صرف هزینه، به دلیل تمایلات خودخواهانه خود، خط نبرد را ترک می کند. از منظر آموزشی، این مقاله کاملاً منطقی است. کسی که نتواند با نفس خود مبارزه کند و از سیم خاردار نفس خود عبور کند، در محیط اجتماعی مجاهد و مبارز نمی شود. به گفته امام (ره) پیام قطعنامه شامل مبارزه با رفاه نیست. اگر انسان را رفاه طلب و دنیا طلب کنید، دیگر توان مبارزه ندارد. پس حجاب در لایه های امروزی خود نوعی جهاد اکبر و نوعی مبارزه با نفسانیات و امیال نفسانی است; در نتیجه اتخاذ روحیه مجاهدت و مبارزه یکی از مهمترین دلایل مخالفت با نظام سلطانی مقوله حجاب است.

از دست دادن هویت انسانی و ایجاد هویت مصرفی با حجاب
این سوال را می توان از منظر دیگری نیز تحلیل کرد. نظام سلطه‌ای که از چشمه سرمایه‌داری آب می‌نوشد به «بازاری‌سازی زندگی انسان» معروف است. یعنی در این سیستم همه چیز یک کالاست و کالاها خرید و فروش می شوند. جالب اینجاست که تولید محور اصلی نظام سرمایه داری بود. اما الان می گویند چرخ نظام سرمایه داری نمی چرخد ​​مگر اینکه چرخ مصرف بچرخد. هر قدر که بتوانند انسان را درگیر امیال نفسانی کنند، کمتر قادر به درک و تحلیل می شود و چرخ مصرف به راحتی بیشتر و بیشتر می چرخد. با این حال، نقاب زدایی لوازم خود را دارد. یکی اینکه از این طریق می توانند مردم را به سمت تجمل گرایی و تجمل گرایی و مصرف گرایی سوق دهند; یعنی اگر موفق شوند قفل حجاب را بشکنند، پیروزی رخ می دهد. اگر فردی در حوزه حجاب مشکل داشته باشد، بقیه مراحل مانند دومینو پیش می رود و کار جلو می رود. باید توجه داشت که در اینجا حجاب در واقع هویت است. وقتی باب حجاب به معنای مسخ شخصیت زن باز شود و ارزش های انسانی از زن گرفته شود، ارزش زن ظاهر او و ارزش او به اندازه ارزش کالایی است که مصرف می کند. یعنی با برداشتن حجاب کم کم هویت انسانی خود را از دست می دهد و ارزش خود را در مصرف کالا می بیند. یعنی هر چه اجناس او گرانتر باشد احساس ارزشمندی می کند. او چیزی بیشتر و بالاتر برای افتخار کردن ندارد. از این به بعد بازار رو به چرخش می گذارد. نظام سلطه مدام مدهای مختلف عرضه می کند و کالاهای مختلف را تبلیغ می کند و مردم بی هویت و رنجور از پوچی به خرید ادامه می دهند. دوباره تبلیغ می شود و دوباره خرید می کنند. یعنی زن به عنوان عنصر مصرفی چون پوچ شده است برای نظام سلطه بسیار مفید خواهد بود. البته این موضوع دیگر محدود به زنان نیست; اگر هویت انسانی کالایی شود، انسان هم مصرف کننده می شود و مصرف گرایی به نفع نظام سلطه است. دوست دارد مردم به خرید ادامه دهند و مدام پول به جیب می زند.

مونث محور تبلیغات تجاری
از منظر سوم، زن نه تنها می تواند مصرف کننده باشد و سود نظام سرمایه داری را تامین کند، بلکه دیگران را نیز به مصرف بیشتر تشویق کند، اما چگونه تشویق کنیم؟ جذب مخاطب به محصول تبلیغاتی با جذابیت های زنانه آن؛ بنابراین در آگهی های بازرگانی از زنان بسیار استفاده می شود و در واقع مورد آزار قرار می گیرد و از عناصر حسی و جذابیت آنها برای تبلیغ انواع کالاها استفاده می شود. می بینیم که حجاب و بی هویتی زنان به نفع نظام سلطه است.

حجاب می تواند به زن روحیه جنگندگی بدهد
درون حجاب نوعی دلبستگی اسلامی و دوری از شهوات است. مردم هر چه بیشتر از شهوت خلاص شوند و با نفسانیت بیشتر مبارزه کنند، با نظام سلطه و جریانات استکباری برخورد جدی تری خواهند داشت. جالب اینجاست که خود حضرت آقا در دهمین سالگرد انقلاب در دیدار سفرای کشورهای مختلف ضمن صحبت در مورد انقلاب اسلامی به موضوع استعمار انگلیس در هند اشاره کردند. خلاصه بحث این است که انگلیس به این نتیجه رسیده است که برای زنده ماندن باید بر شبه قاره مسلط شود و برای آن باید با اسلام و مسلمانان مبارزه کند. یکی از راهبردهای تبلیغاتی آنها ترویج فحشا، عفاف و حجاب بود که با جدیت دنبال می کردند. در انقلاب الجزایر هم همینطور بود، نه فقط انقلاب اسلامی ایران. انقلاب اسلامی ایران این نوع فعالیت های نظام حاکم را تشدید کرد. وگرنه از مدت‌ها پیش می‌دانستند که هر چه آدم راضی‌تر باشد، در میدان مبارزه و مبارزه خطرناک‌تر است. پس گفتند ما باید کاری کنیم، یا با نفس و میل جنسی مبارزه نمی کنند، یا اگر بجنگند، آن دعوا بیهوده خواهد بود، یعنی ما افرادی را می خواهیم که در مبارزه با نفس بسیار خوب باشند. در حفظ چشم خوب هستند و در رعایت حجاب خوب هستند، اما ربطی به ابعاد دیگر ندارند. این یعنی اسلام تفرقه است. اسلامى که در آن فقط پاره اى از احکام آن رعایت شده است و مثلاً بین صفاى چشم و عدالت خواهى و مبارزه با ظلم ارتباطى وجود ندارد. زمانی که رژیم استکبار مجبور به عقب نشینی شد، به تجزیه اسلام روی آورد. آنها تصمیم گرفتند که به مسلمانان اجازه دهند مناسک خود را انجام دهند و تعالیم خود را داشته باشند، اما موضوع را مخفی نگه داشتند. آنچه نظام سلطه دست از آن برنمی‌دارد مسئله هویت انسانی و انقلابی است. حجاب می تواند به زن روحیه جنگندگی بدهد; از بزرگترین جهاد در نفس تا جهاد اکبر که اعلام می کند من رنگ از دشمن نمی پذیرم و فرهنگ او را قبول ندارم.

منبع: روزنامه جام جم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا