روایت مردی که بدون دو پا قله دماوند را فتح کرد
۱۳:۱۰ – ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
حجت الاسلام حسین کاظم زاده، در آخرین شب زینبیه رسانه که در خیابان هفدهم شهریور برگزار شد، گفت: «مومن واقعی عزیز است. عزیز در قرآن کریم دو ویژگی دارد. یکی نفوذ ناپذیری و دیگر اینکه تصمیمش در ادامه راه تغییر نمیکند.» او به مقایسه انقلاب با تاریخ معاصر ایران پرداخت و گفت: «ما ذلیل بودیم و پس از انقلاب عزت داریم. جهاد تبیین یعنی همین نکات را بدانیم و بر همین راستا پیش برویم.» گزارش کامل نشست آخرین شب زینبیه رسانه را بخوانید.
اراده داشتم!
حجت الاسلام حسین کاظم زاده، در ابتدای دهمین شب زینبیه رسانه پرسشهایی از یونس فیضی کرد. او از سوی حاضران بر پیشانی او بوسه زد و گفت که وقتی اراده این ایثارگر به میان میآید، هیچ چیز جلودارش نیست.
فیضی که قله دماوند را فتح کرده است و در رشتههای دیگر ورزشی مانند شنا و قایق رانی به کسب موفقیت نائل شده، در ۶ سالگی به دلیل رفتن روی مین دو پایش را از دست داد، اما هیچ گاه روی صندلی چرخدار ننشست و هر گونه افتخاری هم که فکرش را بکنید، کسب کرد. یونس فیضی که اهل شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی است، به گفته خودش هیچ گاه در زندگی ناامید نشده است. اراده او از یک انسان سالم هم بیشتر است. فیضی برای دقایقی پشت میکروفن اینگونه برای عزاداران حسینی سخن گفت: «هنوز خودم را با یک جانباز مقایسه نمیکنم. از سال ۱۳۷۱ دو پایم را از دست دادم. سال ۱۳۹۴ ازدواج کردم و ۳ فرزند دارم. وقتی در فضای مجازی دیدم که جنگل اورامانات میسوزد، در حالی که فرزندم در اتاق عمل بود و من در سالن انتظار، انتظارش را میکشیدم، ۶۰۰ کیلومتر با دستانم پیاده رفتم تا فیلمی در فضای مجازی منتشر کنم و به همراه ۱۰ نفری که با من بودند، به مردم بگویم بیایند و آتش جنگل را خاموش کنند. در این کار هم مانند دیگر اقداماتم موفق شدم. جنگل اورامانات به شکل فاجعه باری در آتش میسوخت. آنجا مار و حیواناتی را دیدم که میسوختند و دلم به درد آمد. وجدانم آرام نگرفت تا توانستم کار موثری انجام دهم. با این حرکتم خواستم به انسانهای سالم گوشزد کنم که هوای طبیعت اطرافشان را داشته باشند.
مناجات گلایه آمیز به درگاه خدا نداشتم
او درباره سختترین روز زندگیاش گفت: «در کل زندگیام جز با سختی روبه رو نشدم. اما هیچ گاه به درگاه الهی گلایهای نکردم. اما یک روز خواستم قله دماوند را فتح کنم. خانمی از تهران پشتیبان این حرکت ورزشی من شد، اما ۱۰۰۰ متر مانده به قله نتوانستم ادامه دهم. آن سال خیلی ناراحت شدم. به پیرانشهر بازگشتم. سال بعد به خودم گفتم یا مرگ یا پیروزی! آن سال نخستین بار در زندگی ام بود که قدری ناامید شدم. همسرم همیشه در موفقیت هایم کنارم ایستاد. نمیتوانم خوبیهای همسرم را یک به یک یاد کنم، چرا که بی شمار است. هنگامی که من به خواستگاری او رفتم، خانواده اش با ازدواج با من مخالفت کردند، اما او به خاطر من حرف خانواده اش را زمین انداخت و با من ازدواج کرد. همان طور که اشاره کردم هیچ گاه مناجات گلایه آمیز به درگاه حق تعالی نداشتم. چرا که هر کاری که یک انسان سالم میتواند انجام دهد، در زندگی ام انجام داده ام. همیشه سپاسگزار خدای متعال بوده ام. به گمانم اگر خداوند یک در را ببندد، هزاران در را به روی بندگانش میگشاید. هیچ گاه در زندگی ام فکر نمیکردم که بتوانم اسب سواری کنم. این کار حتی برای کسانی که دو پا دارند، سخت است، اما من این کار را هم انجام دادم. پرس سینه، قایقرانی، شنا و کوهنوردی نیز به همچنین. حتی بهتر از کسانی که سالم اند، رانندگی میکنم. هیچ گاه حتی نزد خودم هم این پرسش را مطرح نکرده ام که چرا دو پا ندارم! من همواره ایمان داشته ام و ایمانم مسبب موفقیت هایم شده. ایمان به انجام وظیفه مهمترین عامل موفقیت در زندگی است.»
مهمترین ویژگی مومن از نگاه قرآن کریم
حجت الاسلام حسین کاظم زاده، در زمینه جهاد تبیین در آخرین شب زینبیه رسانه در ادامه چنین گفت: «دشمن نمیخواهد ایثار و فداکاریهای امثال یونس دیده شود. جهاد تبیین یعنی معرفی امثال یونس به جامعه اسلامی.»
او در فراز دیگری از سخنانش افزود: «یکی از ویژگیهای انسان مومن که در قرآن به آن اشاره شده عزت اوست. عزیز در فارسی یعنی دوست داشتنی. در قرآن کریم، اما عزیز به نفوذناپذیر تعبیر شده است. انسان عزیز هم نفوذ ناپذیر است و هم اینکه تصمیمش با سخن، عملکرد و حتی تمسخر دیگران تغییر نمیکند. او برای زندگی اش اهدافی دارد و به قول امروزیها انسان با شخصیتی است. مثال این موضوع حجاب است. دختری که حجاب را به اختیار خودش برگزیده، نخستین رکن عزت را دارد. او با تمسخر دیگران در ادامه راه تصمیمش تغییر نمیکند و دومین ویژگی او هم محقق میشود. البته از تمسخر در قرآن کریم به عنوان یکی از گناهان کبیره یاد شده. آن هم به این دلیل که با تمسخر راه انسانها را تغییر میدهد. آنها با تمسخر به قول جوانان بی خیال هدفشان میشوند. در یک کلام عزیز کسی است که تحت تأثیر حرف دیگران دست از تصمیمش برندارد. مومن عزیز است و عزت نفس دارد. نکته دیگر این است که ایمان به آدمی عزت نفس میدهد. البته فراموش نکنیم که همه عزتها دست خداست. اگر میخواهید در زندگی آن گونه رفتار کنید که درست است و تصمیماتتان عزتمندانه باشد، به خدا متوسل شوید.»
جهاد تبیین و حرکت سیاسی انقلاب
کاظم زاده به تبیین حرکت سیاسی انقلاب با نگاهی به تاریخ معاصر ایران، توضیح داد: «به برکت اسلام، تمدن اول دنیا بودیم. زبان علمی رسمی دنیا عربی و فارسی بود و برجستهترین دانشمندان جهان مسلمان بودند و به زبان فارسی سخن میگفتند. اما در دوران اخیر (یکصد سال گذشته) به جای عزت دچار ذلت شدیم. نمونههای ذلت دنیای معاصر و ننگین ترینشان اگر به پیشتر مراجعه نکنیم و سراغ قراردادهای ترکمانچای و گلستان را بازگو نکنیم، قانون کاپتولاسیون است. قانونی که اجازه نمیداد افسر امریکایی که در ایران جرمی مرتکب شده، طبق قانون کشورمان مجازات شود. در این برهه هزاران پرونده تعرض به زنان ایرانی وجود دارد. ۳ روز پیش سالروز جداسازی بحرین از ایران بود. باید متذکر شوم که از دوره رضاشاه تا پایان پهلوی دوم، کشورمان به ظاهر توسط یک ایرانی اداره میشد و همه کاره انگلیس و امریکا بودند. یکی از نمونه هایش تصمیم انگلیس به جداسازی بحرین است. برنامه آنها این بود که کشور را تجزیه کنند. بحرین سالها متعلق به ایران بود. کار به جایی رسید که محمدرضا پهلوی عنوان کرد جواهرات و نفت بحرین تمام شده و سودی برای ما ندارد. این در حالی است که یک جامعه عزیز خودش تصمیم میگیرد و مسئولانش را انتخاب میکند. اسدالله علم در خاطراتش مینویسد، وقتی موسم انتخابات میشد، سفیر انگلیس و یک دو نماینده خارجی و من تصمیم میگرفتیم که چه کسانی به مجلس راه یابند! امروز در ۵۰ سال اخیر، به طور میانگین هر سال یک انتخابات در کشورمان برگزار شده. در زمان شاه حتی به لحاظ فنی و علمی توانایی تعمیر یک قطعه هواپیما را نداشتیم. اگر وسایلمان خراب میشد باید به سوئیس یا نروژ میبردیم. امروز حتی صنایع موشکی را خودمان تولید میکنیم. صد البته که هنوز عقبیم و بدیهی است. چرا که ۱۰۰ سال ذلیلانه زندگی کردیم. حتی در حوزه بهداشت و درمان متخصص و جراح ایرانی کبریت احمر بود! یا پزشک هندی داشتیم یا برای عملها جراحی به خارج میرفتیم.»
«زن روز» روایت زن ایرانی پیش از انقلاب!
کاظم زاده افزود: «در تاریخ جنگ جهانی اول و دوم ایران اعلام بی طرفی کرد. اما با این اعلام هم انگلیس از جنوب و روسها از شمال به ایران حمله و تا قلب کشور را هم تسخیر و کشور را بین خود تقسیم کردند. قحطیای آمد که میلیونها ایرانی مردند. دشمن نمیخواهد این حقایق به گوش من و شما برسد و تصویر رویایی برایمان میسازد. ما آن زمان قدرتی نداشتیم تا جلو آنها بایستیم. پس از انقلاب ما نه تنها با عراق و حزب بعث که با ۵۳ کشور میجنگیدیم. تجهیزات ما در مقابل آنها هیچ بود، اما اجازه ندادیم به یک وجب از خاکمان تعرض شود. ذلیل بودیم و عزیز شدیم. جامعه عزیز جامعهای است که روی پای خود میایستد و به توانایی هایش تکیه میکند. چنین جامعه ای، جامعهای معنوی است. برای مطالعه وضع زنان در جامعه پیش از انقلاب کافی است به مجله زن روز مراجعه کنید. عکسهای روی جلد این مجله مبیّن همه چیز است. این مجله که با حمایت فرح و محمدرضا پلهوی در تیراژی وسیع منتشر میشد، میخواست الگویی تازه از زن مسلمان ایرانی بسازد. زن برهنه که زیبایی اش بها دارد. آنها زن ما را اسیر حیوانیّت میخواستند! این نسخه نه تنها برای زن ایرانی که برای زن مسلمان پیچیده شده بود! مسلمان امروز باید ببینند که چه بر سر زن عرب آوردند. آنها با فرهنگ برهنگی در غرب هم زن را از آن جایگاه عظیم و تاریخ ساز خود دور کردند. امام (ره) هویت با افتخار زن ایرانی را به وی برگرداند. رهبر انقلاب میگویند یکی از ابتکارات امام (ره) کشف قدرت زن ایرانی از سوی ایشان است.»
طرحهایی که در کشورهای دیگر جواب داد!
حجت الاسلام کاظم زاده یادآور شد: «امام (ره) معتقد بودند که حضور موثر زنان انقلاب را به پیروزی رساند. امام (ره) میگویند «زنان را به عنوان رهبران نهضت به جای میآوریم و شما جلودارید.» طرحهای متعدد امریکا و انگلیس امروز اجرا میشود تا هویت زن ایرانی را مخدوش کند. میلیونها دلار خرج میکنند تا شما را از زینب (س) و امام حسین (ع) دور کنند. امروز حجاب و روسری شما بیش از عبای من روحانی در چشم آنهاست. چرا که حجاب شما نشانه مبارزه است. این مساله به این سادگی نیست که بگوییم آنها در زمان رضاشاه شکست خوردند و دیگر عقب نشستند بلکه امروز زن ایرانی خار چشم سرمایه داران امریکایی است. در این مسیر استقامت جمعی مشکل را در بلند مدت هم مرتفع میکند. همچنین یکی از ویژگیهای خوب مردم ما استقامت ایشان است. طرح و توطئههایی که طی ۵۰ سال اخیر در کشور ما پیاده شد، یک هزارمش در دیگر کشورها جواب داد. تقابل ما با امریکا از لانه جاسوسی آغاز نشده و به امروز هم ختم نمیشود. ابتدای انقلاب درگیر ناامنیهایی بودیم که از سوی سرویسهای جاسوسی اطلاعاتی امریکا پیش میرفت. در ابتدای انقلاب عمده سیاستمداران ما را ترور کردند. شهید بهشتی، رجایی و رهبر انقلاب. آنها میخواستند بساط انقلاب را همان ابتدا جمع کنند. ۸ سال دفاع مقدس هم به خودی خود ماجرا بود. ما قریب به یکسال و نیم در خلیج فارس مستقیم با امریکا میجنگیدیم. آن هم ما! کشوری که ارتش به سامانی نداشت! جلوتر که میآییم، تحریمهای اقتصادی بر ما تحمیل شد. تحریمهایی که یک صدمش در کوبا و ونزوئلا جواب داد در ایران بی نتیجه ماند. اینها همه به آن دلیل است که ملّت ما مردمی عزیزند. آنها امروز حمله رسانهای آغاز کرده اند. پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱، تصورشان این بود که پیروز میشوند، اما در این عرصه هم زمینگیر شدند.»
ایرانِ نفوذناپذیر
کاظم زاده در بخش دیگری از سخنانش گفت: «دشمن دوست دارد که فکر کنیم ایران جای مزخرفی است. امثال میرهادی، فیضی و مومنی دیده نشوند. میخواهند ذهن من و تو را با این تصاویر مبهم پر کنند که ایران جایی برای زندگی کردن نیست. آنها تصاویر رویایی از غرب در اندیشه ما میسازند تا مفتونشان شویم. ایران میدان مبارزه است. فشار سیاسی، نظامی، تحریم اقتصادی و نفوذ پاسخگو نبود و حال میخواهند صحنه مبارزه را تغییر دهند. کافی است در مبارزه، چشم در چشم دشمن به او خیره شوید. نیمی از پیروزی از آن شماست. اما اگر از تحرکات دشمن غافل شوید میدان مبارزه را باخته اید. رهبر انقلاب به درستی گفتند که حجاب علاوه بر حرام شرعی حرام سیاسی است. چرا که قصد دشمن در این مقطع، تغییر چهره و هویت زن ایرانی است. کسی منکر مشکلات نیست، اما جامعه ایرانی جامعه عزیز و نفوذناپذیر است.»
حاج مهدی رباطی در آخرین شب زینبیه رسانه مداحی کرد و از غلامرضا سازگار تقدیر شد. همچنین هدیهای به رسم یادبود به یونس فیضی اهدا کردند. غلامرضا سازگار برای حاضران مداحی کرد و به بیان خاطره و خواندن شعری از خودش پرداخت. او به دیدار با رهبر اشاره کرد و گفت: «یکبار به مراسم ازدواج فرزند حضرت آقا دعوت شدم. به ایشان (رهبر انقلاب) گفتم دیگر مرا دعوت نکنید. من پیر شده ام و دیگر نمیتوانم مداحی کنم. آقا گفتند: «همه مداحان شعر شما را میخوانند.» من هم خم شدم و دست ایشان را بوسیدم.»
حاج غلامرضا سازگار، پیرغلام اهل بیت (ع)
وی در بخشی دیگری از سخنانش گفت: «امام (ره) گفتند دست از روضه برندارید. ما با روضه زنده ایم. دشمن از این روضهها میترسد، چون در اینجاست که طرف حق هدایت و پیروز میشود. توصیه ام به جوانان این است که همنشین مومن داشته باشند. دوستی داشته باشید که دلش به یاد مولا علی (ع) و حضرت زهرا (س) باشد. دوست بد هم خودش به جهنم میرود هم شما را به آنجا میکشاند. پس از نااهل باید ترسید.»
غلامرضا سازگار مورد تکریم اهل هیئت قرار گرفت و چند تن از جوانان دست این پیرغلام و مداح اهل بیت (ع) را بوسیدند. دهمین و آخرین شب زینبیه رسانه شب گذشته در میدان شهدا برگزار شد.
منبع: همشهری آنلاین