روایت ۳ نسل سرسپردگی خاندان پهلوی
۱۳:۵۷ – ۲۶ مهر ۱۴۰۳
خاندان پهلوی از ابتدای امر در کشورمان با نظر کشورهای خارجی روی کار آمدند و همین ویژگی درون آنها در نسلهای بعد نهادینه شد. از این روست که فقدان یک حکومت مستقل به معنای واقعی کلمه در این عهد به خوبی دیده میشود.
دیکتاتوری رضاخان با کودتای انگلیسی
حکومت رضاخان که ماحصل آشفتگیهای سیاسی دوران انقلاب مشروطه بود، با حمایت انگلیسیها و اطرافیان وی شکل گرفت. نطفه اولیه حکومت پهلوی و قدرتیابی رضاخان با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شکل گرفت.
بسیاری معتقدند که انگلیس به دلیل شکست در اجرای قرارداد ۱۹۱۹ درصدد بود با اجرای کودتا به مطامع سیاسی و اقتصادی خود دست یابد؛ بنابراین انگلیس از وقوع کودتا با خبر بود و در اجرا و طراحی آن نقش داشت.
طبق بسیاری از اسناد به جامانده، کودتا توسط رضاخان و با همدستی سیدضیاءالدین طباطبایی و برنامهریزی افسر انگلیسی آیرونساید طراحی گردید. درخصوص انتخاب رضاخان برای فرماندهی نظامی کودتا اردشیر ریپورتر، عامل و جاسوس انگلیس در ایران نقش مهمی داشت. وی که از مدتها قبل از کودتا رضاخان را میشناخت او را به آیرونساید معرفی کرد.
از این رو ژنرال انگلیسی ضمن طراحی و برنامهریزی در روش و نحوه کودتا، با اقداماتی، چون اخراج فرمانده روسی قزاق، مسلح نمودن برخی از قزاقها و…عملاً زمینه کودتا را نیز فراهم کرد.
بعدها این نقش حمایتی به «محمد علی فروغی» داده شد. محمدعلی فروغی اولین و آخرین نخستوزیر رضا شاه بود. فروغی از میان کسانی که به اشاره سفارت انگلیس و یا بنا به اقتضای روحیه خود در طرفداری از قدرت، برای بقدرت رساندن رضاخان نقش بسزایی داشت.
وی که مورد اعتماد انگلیسیها بود نقش پنهان مهمی در تحولات سیاسی ایران و نیز انعقاد قرارداد نفت ۱۳۱۲ که او سمت وزیر خارجه را برعهده داشت، ایفا کرد.
در این دوره مثلث قدرت در حکومت مطلقه رضاشاه (تیمورتاش، داور و نصرتالدوله) کنار گذاشته شده بودند.
مهمترین کار فروغی در این دوره از نخستوزیری خود، تدارک سفر رضاشاه به ترکیه بود. با بازگشت رضاشاه از این سفر، جریان «کشف حجاب» به راه افتاد و حادثه مسجد گوهرشاد به وقوع پیوست.
ابقای پهلوی دوم با میانداری مهره انگلیسی و کودتای آمریکایی
کودتا در خاندان پهلوی از جمله ابزار ماندگاری در قدرت بود. رضاخان که به سادگی با نظر نیروهای خارجی کنار گذاسته شد از فروغی درخواست کرده که پسرش را به جای او بنشاند.
کنفرانس تهران با حضور سران کشورهای انگلیس، آمریکا و شوروی تشکیل شد و محمدرضا پهلوی از این کنفرانس باخبر نبود. شهریور ۱۳۲۰ فروغی بار دیگر برای انجام مأموریتی مهم به عرصه سیاست کشور بازگشت. پس از اشغال ایران توسط متفقین، یکی از موضوعات مهم برای دولت انگلیس و شوروی مسأله جانشینی برای رضاشاه بود.
انگلیسیها به خاطر قدرناشناسی رضاشاه از به قدرت رسیدن وی و گرایش او به آلمان سخت عصبانی بودند. شوروی نیز در آن دوره تاریخی معتقد بود که باید به جای رژیم سلطنتی یک رژیم جمهوری روی کار بیاید.
در مدت کوتاه پس از اشغال بحثهای جدی در سفارتخانههای متفقین وجود داشت تا جایی که موضوع بازگشت قاجار نیز در دستور کار قرار گرفت. اعضای کابینه انگلستان بازگشت یکی از افراد سلسله سابق قاجار به تخت سلطنت را مورد بررسی قرار دادند، ولی معلوم شد که شخص مورد نظر یک کلمه هم فارسی بلد نیست. در این شرایط دوباره با نقش آفرینی یک مهره انگلیسی حکومت پهلوی ابقا شد.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز در جای خود بسیار جالب است. طی این کودتا با اهداف انگلیس و آمریکا، محمد مصدق نخستوزیر ایران که بهطور دموکراتیک انتخاب شده بود برای تحکیم حکمرانی سلطنتی پادشاه محمدرضا پهلوی سرنگون شد. پس از این کودتا بود که حضور آمریکا در سیاست ایران افزایش یافت و دوران سرسپردگی پهلوی با کارفرمایی جدید آغاز شد.
نسل سوم پهلوی و سرسپردگی به یک رژیم وابسته
نسل سوم خاندان پهلوی که فرصت نیافت سلطنت کند همواره سعی کرده به دنبال حامی سیاسی برای پشتیبانی از خود بگردد؛ روشی که در دو نسل گذشته نیز وجود داشت.
رضا پهلوی در این حوزه نتوانسته چندان حمایت کشوهای امریکا و انگلیس به عنوان پشتیبانان سنتی خود را داشته باشد و به نظر میرسد در معادلات سیاسی این دو کشور چندان قرار ندارد؛ بنابراین به سراغ رژیم ذرهای، چون اسرائیل رفته که حیاتش وابسته به حمایتهای آمریکا و غرب است.
ماجرای پاسخ اسرائیل به ایران خود نوعی از توهم سیاسی را در جماعت سلطنت طلب به وجود آورده که نشان میدهد این افراد در اردوگاه ضدانقلاب فاقد بینش سیاسی و نگاه درست واقعی به معادلات سیاسی است.
خاندان پهلوی حتی در این راه سعی کرده حمایت برخی کشورهای عربی را کسب کند که نشان از نوعی اضمحلال و تنزل حتی در سرسپردگی دارد که خواهان پشتیبانی حکومتهایی غیردموکراتیکی است که خود مشروعیتشان را از غرب میگیرند.
البته بسیاری از کارشناسان سیاسی مطرح میکنند که خاندان پهلوی به عنوان کاسب سیاسی و جهت ابتیاع و بهره گیری از یک شرایط نازل در اردوگاه ضدانقلاب سعی دارد، موقعیت خود را حفظ کند.
منبع: فارس