سرنوشت جامعه موزائیکی اسرائیل چه میشود؟
ساکنان فعلی اسرائیل در فلسطین اشغالی، متشکل از مهاجران اسکان یافتهای از کشورهای مختلف با فرهنگهایی گوناگون، با انواع شکافهای اقتصادی و اختلافات اجتماعی و سیاسی است که در ساختار قدرت جایگاههای متفاوتی دارند!
افرادی با معیارها و عقیدههای مختلف، در یک سرزمین اشغالی دور هم جمع شدهاند که هیچ حس هموطن بودن را در میان آنها ایجاد نمیکند!
مثلا وقتی در کشوری بیگانه، دو هموطن همدیگر را ببینند، احساس آشنایی با همبستگیهای پیدا و پنهان و نوعی اعتماد بههم پیدا میکنند.
در میان بنیاسرائیل منتقل شده از سراسر جهان به سرزمینهای اشغالی فلسطین، “احساس بیگانگی نسبت بههم”، بدون فرهنگ و زبان و آداب اجتماعی مشترک، بدون روابط و خاطرات مشترک، موج میزند!
قبایل بنیاسرائیل متدین، معمولا پرجمعیت هستند و یهودیان سکولار، عموما از ثروت و قدرت سیاسی برخوردارند!
اختلافات جدی میان یهودیان سکولار با مذهبیون بنیاسرائیل باعث شده که یهودیان مسلط، سایر بنیاسرائیل را با الفاظی با نام حشرات و حیوانات خطاب کنند!
شکاف میان اشکنازیهای غربی (اروپایی) با همهی تعارضات تاریخی اروپاییها با یکدیگر که حالا مؤسسان اسرائیل و شهروندان درجه یک اسرائیل هستند با سفاردیهای شرقی، شهروندان درجه۲و۳، یعنی اهالی آسیا و کشورهای عربی و آفریقایی، تضادهای واقعی و شکنندهای وجود دارد.
درآمد چندین برابری، امکانات رفاهی در شهرکها و امتیازات گوناگون اعطایی به اشکنازیها از نظر مرغوبیت زمینهایی که دریافت میکنند؛ همچنین در اختیار داشتن ارتباطات جهانی و رسانهای تا امکانات ۳.۵ برابری تحصیلات دانشگاهی فرزندانشان، اصولا قابل مقایسه با وضعیت سفاردیها نیست..
همین نوع تبعیضات در میان گروههای مختلف اشکنازی، در امتداد شکافهای تاریخی میان انگلیس_آلمان_فرانسه، مجارستان_لهستان، روسها_ترکها و چکها_اسلواکها دیده میشود؛ همچنانکه بین بنیاسرائیل پاکستانی_هندی و عربی_ایرانی و نیز تخاصمات از جوامع مختلف آفریقایی به “جامعه موزاییکی” و متشتت اسرائیل منتقل شده است!
اگر اسرائیل نژادپرست، ظالمانه در غزه و کرانه باختری، فلسطینیان را به صورت محاصره شده و “اردوگاهی” محدود و محصور کرده است؛ برای شهرکنشینان یهودی اشکنازی و بنیاسرائیل سفاردی نیز محدودیت و محصوریت محسوس و نامحسوسی ایجاد کرده است.
خلاصه واقعیت جعلی “اسرائیل”، مجمعالجوامعی از زندانیان ملل، بدون اشتراکات تاریخی، فرهنگی، فکری و سبک زندگی و بدون هویت ملی است که در لحظات خطیر و حساس، هیچکس حاضر نمیشود، خودش را بخاطر دیگری به خطر بیاندازد!
حالا میتوان دغدغههای چندی قبل این ژنرال بازنشسته اسرائیلی در مورد “ظرفیت فروپاشی اسرائیل” را بهتر فهمید:
میگویند ایران تهدید میکند، اما کاری انجام نمیدهد؛ دست از این حرفها بردارید، ما “ظرفیت نابودی داریم”، ایرانیها وحشتناک شدهاند و باید به جای “وراجی”، کاری بکنیم.
دقیقا در همینجاست که معنای طرح معقول و انسانی امام خامنهای برای همهپرسی از فلسطینیان واقعی (اعم از مسلمان و مسیحی و قبایل بنیاسرائیل) را، باید به مثابه یگانه راه نجات همهی انسانهایی ببینیم که از هر قوم و قبیله و ملت و مذهبی، امروز در اسارت رژیم ضدبشری اسرائیل گرفتار شدهاند…
منبع: فارس