سریال معاویه و حاشیههایش!

۰۹:۲۰ – ۲۱ اسفند ۱۴۰۳
باشگاه خبرنگاران جوان – محسن فایضی در کانال تلگرامی خود با عنوان انتفاضه فلسطین به بررسی سریال پرحاشیه معاویه پرداخت و با اشاره به یادداشتی از مهدی مسائلی؛ پژوهشگر نوشت:
احتمالا سریال معاویه و حاشیههایش را شنیدهاید!
برخلاف آنچه تصور میشود معاویه در میان اکثریت اهل سنت جایگاه ویژهای ندارد و مثل دیگر صحابه نقد او خط قرمز نیست.
اتفاقا یک دلیل بر انتخاب و اصرار بر انتشار سریال برای معاویه از سوی سعودی (طیف فکری خاص و اقلیتی از جهان اهل سنت) همین مسئله است.
یک چیز واضح است و آن هم تلاش برای هم ردیف کردن معاویه با صحابه با هدف مخاطب اهل سنت است.
مشخصا مخاطب سریال اهل سنت هستند و ظاهرا سریال قصدش تحریک یا خطاب قرار دادن شیعیان نیست و از برخی موضوعات مثل جانشینی بعد نبی اکرم هم بدون هیچ روایتی آرام عبور میکند!
روایتی با هدف تغییر برخی نگرشها در طیفی از اهل سنت در مسئله حاکمیت، اسلام سیاسی، جهاد، حماس، فلسطبن و… خواهد داشت؟
گویا در فتح فلسطین هم روایتی کاملا بدون شمشیر و بدون هیچ تعدی یا تلاش بر تغییر دین دیگر ادیان در قدس است.
مطلب زیر از آقای مسائلی هم به خوبی بخشی از نقد اهل سنت به معاویه را توضیح میدهند:
نقد معاویه در میان اهلسنت
بسیاری از علمای اهلسنت دوره معاویه را آغاز پادشاهی در اسلام میدانند و خلافت اسلامی را درباره آن صادق نمیدانند. در اینباره حتی به روایتی استناد میکنند که احمد بن حنبل در کتاب مسند و ابویعلى و ترمذى و ابنحیان و ابوداود و حاکم نیشابوری آوردهاند که پیامبر(ص) فرمود: «پس از من خلافت سى سال است و از آن پس سلطنت خواهد بود»
از طرفی دیگر قاطبهی اهلسنت جنگ معاویه با امام علی(ع)، را شورش دانسته و حق را به امام علی(ع) میدهند. (هرچند با طرح بحث خطا در اجتهاد، گناه را از معاویه میزدایند)
بنابر نقلی از ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی وی میگفت: «میدانید چرا اهل شام با ما دشمناند؟»
گفتند: نه.
گفت: «علت دشمنی ایشان آنست که ما معتقدیم که اگر لشکر علی را درک میکردیم، او را کمک نموده و بهخاطر او با معاویه میجنگیدیم، بدین جهت است که ما را دوست نمیدارند.»(محمد بن عبدالسعیدکشی حنفی، التمهید فی بیان التوحید، دهلی: المطبعه الفاروقی، ۱۳۰۹ق، ص۱۸۳)
اما در میان علمای معاصر سید ابوالاعلی مُودودی، از علمای معروف شبه قاره، با صراحت و دقت بیشتری درباره این مسائل سخن میگوید و انتقادات صریحی را نسبت به معاویه و عملکرد وی بیان میکند. او حتی به نقد عملکرد عثمان خلیفه سوم در انتصابات خانوادگی و توسعه و دوام قدرت معاویه میپردازد و این موضوع را عامل شورش معاویه میداند. (سید قطب نیز مشابه همین انتقادات را دارد)
البته مودودی از دایرهی تفکر اهلسنت خارج نمیشود و خلافت عثمان را ایدهآل میداند. مودودی همچنین به عنوان یک سنی، معاویه را به خاطر صحابی بودن و اینکه جهان اسلام را بار دیگر تحت یک درفش منظم ساخت و دایره اسلام را وسعت بخشید، قابل احترام میداند و لعن و طعن او را جایز نمیداند. اما برخلاف اکثر سنیمذهبان از اینکه اشتباهات معاویه را اشتباه بنامد ابایی ندارد. او میگوید کارهای غلط وی (معاویه) را باید غلط گفت، اگر کار غلط و نادرست او را درست بگویم مفهومش این است که ما معیار کار درست و نادرست خویش را به مخاطره میاندازیم. مُودودی روایات مختلفی از صحابه و بزرگان اهل سنت ذکر میکند که آنها نیز همین روش انتقادی را داشتند و اشتباهات صحابه را نادیده نگرفته یا توجیه نمیکردند. مثلاً در همین مورد از حسن بصری نقل می کند که میگوید:
«چهار عمل معاویه طوری است که اگر شخص یکی آنها را مرتکب شود ، برایش باعث هلاکت است: ۱. شمشیر کشیدن بر امت و تسلط بر حکومت بدون مشورت ۲. جانشین ساختن پسرش یزید که فاسق و فاجر بود ۳. زیاد را در دودمان خود قرار دادن ۴. قتل حجر و رفقایش.»
در مجموع، عملکرد معاویه خط قرمز اهلسنت نیست هرچند آنها برای وی احترام قائل هستند. البته تقابل مذهبی و موضعگیری در برابر طعن شیعه به معاویه، گاهی به معاویه در میان اهلسنت قداست بخشیده و مانع نقد عملکرد او شده است.