فیلم های جنگی باکیفیتی که اسمشان را نشنیده اید
ژانر جنگی ژانری است که از آغاز پیدایش خود تا امروز بسیار محبوب باقی مانده و بیتردید یکی از قدیمیترینها در سینما بهشمار میآید. جایگاه رفیع ژانر جنگی احتمالاً به این دلیل است که کمبودی از نظر محتوای قابل روایت ندارد؛ با درنظر گرفتن هزاران درگیری و جنگی که در طول تاریخ بشریت رخ داده، این ژانر هرگز واقعاً خستهکننده نمیشود یا چیزی برای گفتن کم نمیآورد. اما با وجود تمام فیلمهایی که هر سال درباره جنگ ساخته میشوند، بهراحتی ممکن است برخی از آثار درخشان و نادیدهگرفتهشده از نظرها پنهان بمانند. در این مطلب میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم جنگی با امتیاز راتن تومیتوز بالا آشنا کنیم که اسم بسیاری از آنها را نشنیدهاید چه برسد به دیدنشان.
۱۰ فیلم جنگی پرفروش تاریخ سینما؛ از Hacksaw Ridge تا Operation Red Sea
۱۰ فیلم جنگی با امتیاز راتن تومیتوز بالا که ندیدهاید
- ۱۰ – Overlord (۱۹۷۵)
- ۹ – Mongol (۲۰۰۷)
- ۸ – Ivan’s Childhood (۱۹۶۲)
- ۷ – The Inglorious Bastards (۱۹۷۸)
- ۶ – Sometimes in April (۲۰۰۵)
- ۵ – In This Corner of the World (۲۰۱۶)
- ۴ – A Screaming Man (۲۰۱۰)
- ۳ – Sophie Scholl: The Final Days (۲۰۰۵)
- ۲ – The Admiral: Roaring Currents (۲۰۱۴)
- ۱ – Under Fire (۱۹۸۳)

۱۰ – Overlord (۱۹۷۵)
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ درصد
۶ ژوئن ۱۹۴۴: روز موسوم به دی دَی (D-Day)، روزی که نیروهای متفقین به سواحل نورماندی یورش برده و آغاز آزادسازی اروپا و شروع پایان رایش سوم بود. این روز در تاریخ بهعنوان یکی از قهرمانانهترین و مهمترین رویدادهای جنگ جهانی دوم ثبت شده است. عملیات عظیمی که با رمز Operation Overlord انجام شد، عملیاتی که طی آن نیروهای کانادایی، آمریکایی و بریتانیایی به هم پیوستند تا قاره اروپا را از یوغ رایش سوم آزاد کنند. این عملیات تهاجمی بزرگ که هم از طریق دریا و هم هوا انجام شد الهام بخش عنوان فیلم Overlord شد.
فیلم اورلرد ساخته سال ۱۹۷۵ که نباید آم را با فیلم ترسناکی ساخته سال ۲۰۱۸ با همین نام اشتباه بگیرید، یک فیلم بریتانیایی است درباره تام (با بازی برایان استیرنر)، مردی جوان که بزرگ شده، عاشق می شود و برای حضور در جنگ به سربازی فراخوانده می شود و در نهایت خود را تفنگ بر دوش، همراه با دیگر نیروهای بریتانیایی آماده یورش به ساحلی موسوم به سورد بیچ (Sword Beach) می بیند. اگرچه داستان ممکن است کلیشهای بهنظر برسد، اما سادگی نقطه قوت آن است. فیلم می خواهد که صرفاً روی زندگی تام تمرکز کنیم و این منطق را در مقیاسی وسیع تر به کار ببریم. تام فقط یک سرباز و یک عدد نیست، او مردی با زندگی و داستان خاص خودش است، با مردمی که او را دوست دارند و زادگاهی که خانه اش می خواند، درست مانند میلیون ها انسانی که در طول جنگ جهانی دوم کشته شدند. فیلم اورلرد شایستگی دیدن را داشته و باید دیده شود، علیرغم مقیاس کوچک و قدیمی بودنش که فریادش می زند.

۹ – Mongol (۲۰۰۷)
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ درصد
Mongol فیلمی است درباره یکی از ترسناکترین قاتلان تاریخ: چنگیز خان (با بازی تادانوبو آسانو) که نام او حتی ۸۰۰ سال پس از مرگش نیز باعث ترس در میان شنوندگان می شود. چنگیز خان مؤسس امپراتوری مغول و اولین پادشده این سلسله بود که با لشکرکشیهای خونین خود برای دهه ها، بخش عمدهای از اوراسیا را در رعب و وحشت فرو برد و در دوران او و خان های بعدی مغول، تقریباً تمام این منطقه به تسلط آن ها درآمد.
نکته جالب اینکه، با توجه به عظمت و اهمیت تاریخی شخصیت او، عجیب است که فیلمهای بیشتری دربارهاش ساخته نشدهاند. مغول روایتی جذاب از زندگی چنگیز خان ارائه میدهد، از دوران قبیلهای تا رسیدن به قدرت و تلاش برای تسخیر جهان. این فیلم نامزد اسکار هم شد، اما از دستیابی به این جایزه باز ماند و به همین خاطر در انزوا باقی ماند. اگر این فیلم برنده اسکار میشد، شاید شهرت بیشتری پیدا میکرد، چون روایتی بسیار دیدنی از جنگهای باستانی ارائه میدهد که هواداران آثاری مثل ۳۰۰ حتماً میپسندند.

۸ – Ivan’s Childhood (۱۹۶۲)
امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ درصد
آندری تارکوفسکی، کارگردان روس دوران اتحاد جماهیر شوروی، بهعنوان یک فیلمساز کالت جایگاهی بی بدیل در تاریخ سینما دارد. بسیاری از فیلمهای او در دیگر نقاط جهان ناشناخته ماندند چون در دوران پرده آهنین ساخته شدند، اما امروزه مخاطبانی جهانی پیدا کردهاند. علیرغم کیفیت ذاتی کودکی ایوان، این فیلم قطعاً به اندازه دیگر فیلم های معروف تارکوفسکی شناخته شده نیست. کودکی ایوان اولین فیلم بلند کارنامه فیلمسازی تارکوفسکی است اما اصلاً چنین حسی را به مخاطب منتقل نمی کند، از آنجایی که تمامی تکنیک های خاص این فیلمساز نابغه را در خود دارد.
۱۰ فیلم جنگی دیدنی از نگاه سربازان روسیه و شوروی؛ از Hot Snow تا Alexander Nevsky
داستان در زمان تهاجم نازیها به شوروی در طول جنگ جهانی دوم میگذرد. ایوان (با بازی نیکولای بورلیایف)، پسربچهای است که به دلیل مرگ پدر و مادرش در اثر حمله آلمانی ها یتیم می شود و در ادامه نزد سربازان شوروی رفته و داوطلب میشود در حمایت از کشورش، از آلمانها جاسوسی کند، پیشنهادی که با موافقت سربازان روس مواجه می شود. اگر چه داستان تخیلی است، اما داستان هولناکی است که نشان می دهد جنگ جهانی دوم چطور زندگی کودکان بسیاری را نابود کرد و اینکه چه تعداد از کودکان مجبور بودند سریع تر از حد لازم بزرگ شدند در حالی که مجبور بودند از خود مراقبت کرده و به اطرافیانشان کمک کنند. کودکی ایوان یک شاهکار است که هرگز توجهی که شایسته اش بود را دریافت نکرد.

۷ – The Inglorious Bastards (۱۹۷۸)
امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ درصد
عنوان The Inglorious Bastards احتمالاً بسیار آشنا به نظر میرسد، و احتمالاً همین موضوع دلیل آن است که بسیاری نام آن را نشنیدهاند. این فیلم ایتالیایی محصول ۱۹۷۸ تا حد زیادی زیر سایهی فیلمی به همین نام ساختهی کوئنتین تارانتینو قرار گرفته، فیلمی که از نسخهی اورجینال، از داستان گرفته تا سبک سینمایی، الهام گرفته است. با این حال، نکتهی جالب این است که نسخه سال ۱۹۷۸ در واقع خودش بازسازی آزادی از فیلمی هالیوودی ساخته سال ۱۹۶۷ با نام The Dirty Dozen است.
بهجای آنکه دربارهی نقشهای مخفیانه و جسورانه برای ترور دیکتاتور نازی، آدولف هیتلر، در طول جنگ جهانی دوم باشد، این فیلم دربارهی گروهی متفاوت و نامتجانس از سربازان سرکشی است که وظایف خود را در ارتشهایشان رها کرده و تلاش دارند با عبور از مرز و رفتن به کشور بیطرف سوئیس، از جنگ فرار کنند. اگرچه فیلم حرامزادههای لعنتی در ایتالیا ساخته شده و عوامل آن ایتالیایی هستند، اما بهطور کامل به زبان انگلیسی فیلمبرداری شده است، بنابراین برای مخاطبان آمریکایی یا دیگر بینندگان آشنا به زبان انگلیسی که علاقهای به خواندن زیرنویس ندارند، قابلقبول است. با وجود آنکه منتقدان آن را از فیلم تارانتینو بهتر ارزیابی کردهاند، نسخه جدیدتر این عنوان توانست نسخه اورجینال را تحت الشعاع قرار داده و فیلم ایتالیایی سال ۱۹۷۸ همچنان ناشناخته باقی بماند، ناشناس بودنی که حق این فیلم نیست.

۶ – Sometimes in April (۲۰۰۵)
امتیاز راتن تومتیوز: ۹۵ درصد
چند فیلم دربارهی جنگ داخلی رواندا و نسلکشی همزمان با آن ساخته شدهاند، که مشهورترین آنها Hotel Rwanda با بازی دان چیدل است. این فیلم هالیوودی دیدنی و بسیار احساسی است، اما تا حدی در نحوهی پرداختن به وحشت واقعی نسلکشی با احتیاط عمل کرده است. این نسلکشی چنان سریع، فراگیر و بیرحمانه بود که بازنمایی مستقیم آن در قالب یک فیلم بسیار ناراحتکننده میشد، بنابراین فیلمهای ساخته شده دربارهی آن معمولاً بهجای نمایش مستقیم، تنها به آن اشاره کرده یا دربارهاش صحبت میکنند.
Sometimes in April این قاعدهی کلی را شکست و آن را تکهتکه کرد و به آتش کشید. این فیلم با موضوع جنگ داخلی رواندا هیچ ترسی از نمایش واقعیت ندارد، و تماشای آن واقعاً ناراحتکننده است… اما دلیلش این است که قرار است چنین باشد. میزان خشونت و واقعیت گرایی فیلم اینطور بگوییم: هتل رواندا در آمریکا درجهی PG-13 گرفت، اما فیلم گاهی اوقات در آوریل ساخته HBO بهدلیل خشونتش، درجهی TV-MA دریافت کرد. با این حال، Sometimes in April فیلمی است که باید دید و نقدهایی بهتر از Hotel Rwanda دریافت کرده است، اما همچنان در انتظار توجهی است که شایستگی اش را دارد.

۵ – In This Corner of the World (۲۰۱۶)
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ درصد
فیلمهای جنگی انیمیشنی چیز عجیبی یا جدیدی نیستند، اما مطمئناً رایج هم نیستند، اما این به آن معنا نیست که نمیتوانند کاملاً پخته باشند و تأثیری قابلتوجه بگذارند. برای مثال، به فیلمهایی مانند Grave of the Fireflies یا When the Wind Blows نگاه کنید. با اینکه انیمیشن هستند، فیلمهایی عمیقاً جدی و احساسی دربارهی تأثیر جنگ بر افراد بی گناه هستند. در همین مسیر، In This Corner of the World یک انیمهی ژاپنی است دربارهی دختری که در نزدیکی هیروشیما، ژاپن، در طول جنگ جهانی دوم زندگی میکند. او بعد از بمباران اتمی شهر، از آنجا نقل مکان کرده و همراه شوهرش به بندر کوره می رود.
با اینکه زندگی مشترک آنها در ابتدا ایدهآل آغاز میشود، اما همسرش در نهایت به نیروی دریایی ژاپن فراخوانده شده و او را تنها در محیطی ناآشنا رها میکند، درحالیکه حملات هوایی آمریکا به سرزمین اصلی ژاپن افزایش مییابد. رنگهای روشن و لحن ملایم فیلم در این گوشه دنیا گمراهکنندهاند، چراکه این فیلم کاملاً بزرگسالانه است و بههیچوجه برای کودکان مناسب نیست، موضوعات سنگینی دارد و تصاویر خشن و خونینی را به نمایش می گذارد. با این حال، این شاهکار انیمه ای چشمنواز همچنان در سایهی دیگر فیلمهای جنگی انیمیشنی شناختهشده باقی مانده است، و صبورانه منتظر است تا طرفداران ژانر جنگی به آن فرصت دیده شدن دهند.

۴ – A Screaming Man (۲۰۱۰)
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ درصد
A Screaming Man فیلمی است که از کشور آفریقای مرکزی چاد میآید و یک درام جنگی دربارهی جنگ داخلی این کشور در سال ۲۰۰۵ است. شخصیت اصلی آن آدام (با بازی یوسف جائورو) است، قهرمان سابق شنا که اکنون بهعنوان مدیر استخر در یک هتل محلی کار میکند. وقتی جنگ آغاز میشود، آدام آگاهانه تصمیم میگیرد از هیچکدام از طرفها حمایت نکند و بههمین دلیل به سمت نگهبانی تنزل پیدا میکند، که باعث کاهش درآمد و مشکلات اقتصادی خانوادهاش میشود.
برای بازپسگیری شغل خود بهعنوان مدیر استخر و ادامهی حمایت مالی از خانواده، آدام تصمیم دشواری میگیرد تا به پسر بزرگسالش اجازه دهد در نبرد با شورشیان شرکت کند. این فیلم نشان میدهد که چگونه جنگ خانوادهها را از هم میپاشد، و فشار اجتماعی برای حمایت از کارزارهای نظامی تا چه حد شدید است، و این درگیریها چگونه معضلات اخلاقی بزرگی برای مردم ایجاد میکنند. A Screaming Man نخستین و تا بهامروز تنها فیلم سینمای چاد است که برای جشنوارهی فیلم کن انتخاب شده، و نخستین و تنها فیلم کشور چاد به شمار می آید که جایزهی هیئت داوران این جشنواره را دریافت کرده است. این افتخار بهوضوح نشاندهندهی کیفیت این فیلم است، بنابراین جای تعجب دارد که تأثیر آن دستکم گرفته شده.

۳ – Sophie Scholl – The Final Days (۲۰۰۵)
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ درصد
Sophie Scholl – The Final Days یک فیلم زندگینامه ای آلمانی دربارهی سوف یشول (با بازی جولیا جنتس) است؛ دانشجوی جوان و شجاع اهل مونیخ، آلمان، که همراه با برادرش و بهترین دوستشان، جنبش مقاومت زیرزمینی موسوم به رُز سفید را در طول جنگ جهانی دوم آغاز کردند. این گروه عمدتاً از طریق انتشار تبلیغات ضدنازی، پخش اعلامیهها و پوسترها در محوطهی دانشگاه در زمانهایی که سالنها خالی بودند، و گاهی کشیدن گرافیتی علیه نازیها فعالیت میکرد. در دوران رایش سوم، اقدامات آنها بهعنوان جرائم خائنانه شناخته میشد که مجازاتشان مرگ بود، اما این زنان و مردان جوان شجاع همچنان به راه خود ادامه دادند.
در نهایت، سوفی دستگیر شد و تمرکز فیلم بر سکانس های حضور او در دادگاه است؛ محاکمهای نمایشی که هدفی جز ایجاد این تصور برای عموم مردم نداشت که اعضای این گروه محاکمهای عادلانه داشتهاند، درحالیکه سرنوشتشان از پیش تعیین شده بود. این صحنهی دادگاه نقطه به نقطه با نسخهی واقعی آن مطابق است و بازی بازیگران آن درخشان است، روایتی که فضای خطرناک سیاسی آلمان نازی را بهخوبی نمایش میدهد. گرچه مانند واقعیت، قهرمانان در پایان داستان میبازند، اما فیلم سوفی شول: روزهای آخر همچنان گواهی است بر ایستادگی در برابر ناملایمات و مقاومت در شرایطی که هیچ شانسی ندارید و همه چیز علیه شماست— تنها به این دلیل که این کار درست است. اگرچه فیلم در داخل آلمان محبوب بود، اما در سطح بینالمللی آنطور که باید دیده نشد، که واقعاً تأسفآور است، چراکه سوفی و همرزمانش سزاوار آناند که بهخاطر فداکاریشان بهیاد آورده شوند.

۲ – The Admiral: Roaring Currents (۲۰۱۴)
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ درصد
The Admiral: Roaring Currents نیز فیلمی جنگی است که بیشتر دربارهی جنگهای باستانی است تا نبردهای مدرن. داستان این فیلم در دوران اواخر قرن شانزدهم و در جریان جنگ ایمجین میان پادشاهی جوسون و امپراتوری ژاپن روایت میشود. جوسون، که زمانی تمام شبهجزیرهی کره را دربر میگرفت، در شرایط بسیار بدی قرار دارد و بهدلیل برتری نیروی دریایی ژاپن در حال شکست است. در نزدیکی جزیرهی میونگ نیانگ، دریاسالار یی سون سین (با بازی چوی مین سیک) فرماندهی ناوگانی متشکل از تنها ۱۳ کشتی را بر عهده دارد تا با بیش از ۱۰۰ کشتی جنگی ژاپنی مقابله کند.
پیروزی در این شرایط غیرممکن بهنظر میرسند، اما اسناد نبرد نشان میدهند که دریاسالار یی درنهایت پیروز شد، ناوگان ژاپنی را بهشدت زمینگیر کرد و جان افرادش را با استفاده از تاکتیکی بسیار نادر نجات داد. فیلم دریاسالار: امواج خروشان برخی از بهترین صحنههای نبرد دریایی ثبتشده در تاریخ سینما را دارد، ترکیبی از تفنگ های فتیله ای و توپخانهی قدیمی با تیر و کمان، که تجربهای واقعاً خاص را برای علاقمندان به فیلم های جنگی میسازد. این فیلم اگر چه می تواند یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای کره جنوبی باشد، اما هنوز در خارج از کره جنوبی چندان شناخته شده نیست.

۱ – Under Fire (۱۹۸۳)
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ درصد
Under Fire فیلمی است که در دوران انقلاب نیکاراگوئه روایت میشود؛ انقلابی که از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ در این کشور کوچک در آمریکای مرکزی رخ داد. پس از دریافت پیشنهاد کاری برای پوشش وضعیت سیاسی در حال تحول نیکاراگوئه، دو عکاس خبری که در مناطق مختلف جهان مأموریت ژورنالیستی انجام داده اند، به نیکاراگوئه منتقل میشوند؛ جایی که با چالشهایی فراتر از تجربههای گذشتهشان روبهرو میشوند، از جمله بازداشتهای خودسرانه و مواجهه با مرگ.
از میان تمام فیلمهای جنگی که بر خبرنگاران و گزارشگران جنگی تمرکز دارند، زیر آتش بدون شک بهترین آنهاست. این فیلم امتیازهای عالی از منتقدان دریافت کرده و مورد تحسین گستردهی تماشاگران قرار گرفته است. همچنین، امتیاز دیگری که این فیلم جنگی دارد این است که به درگیریای میپردازد که تا حد زیادی از حافظهی جهانیان پاک شده است — و همین احتمالاً دلیل دیدهنشدن آن نیز هست. البته این فیلم وقتی منتشر شد، محبوبیت خوبی داشت، اما در قرن ۲۱ تقریباً در غبار فراموشی گم شده… و حالا زمان احیای آن فرا رسیده است.
منبع: روزیاتو