ماجرای بیخبری چهل و شش سالهای که ادامه دارد
۱۰:۰۳ – ۰۹ شهریور ۱۴۰۳
آگوست ۱۹۷۸ مطابق با شهریورماه ۱۳۵۷، یعنی پنج ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان امام موسی صدر از سفر دو روزهاش به سوریه بازگشت و بعدازظهر یک روز تابستانی به قصد دیدار با معمر قذافی حاکم لیبی با وساطت هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر که چهار ماه پس از این اتفاق به طرز مشکوکی درگذشت، عازم لیبی شد.۱۸ روز بعد، ۲۱ شهریور ۱۳۵۷ روزنامههای لبنانی و کل خاورمیانه تیتر زدند: «امام صدر کجاست؟». مردم لبنان به خیابانها ریختند. همه از هر گروه و دین و مذهب و از هر جای لبنان، آشفته و سرگشته آمده بودند تا به دنبال امام گم گشده شأن بگردند. بی خبریای که چهل و شش سال ادامه دارد.
سید موسی صدر، چهاردهم خرداد ۱۳۰۷ در قم و خاندانی متولد شد که به تعبیر خود او اجدادش، در دوران خود سرآمد علم و جهاد و اجتهاد و خدمت به خلق خدا بودهاند. او در نوجوانی تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد و با گذراندن دروس خارج در قم و نجف، به قوه استنباط و اجتهاد دستیافت. او در درس آیات بروجردی، محقق داماد، امام خمینی، سید محمد حجت، حکیم، خویی و علامه طباطبایی حضور مییافت. همچنین با تحصیل در رشته «حقوق در اقتصاد» در دانشگاه تهران، از نخستین طلاب حوزه علمیه قم بود که تحصیلات دانشگاهی نیز داشت. او به همراه تعدادی دیگر از فضلای حوزه علمیه قم نظیر آیات مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، موسوی اردبیلی و واعظ زاده خراسانی نخستین مجله رسمی حوزه علمیه با عنوان «مکتب اسلام» را با حمایتهای آیتالله بروجردی تأسیس و منتشر کرد.
پس از درگذشت آیتالله سید عبدالحسین شرفالدین، رهبر شیعیان لبنان، به درخواست شیعیان لبنان و به دستور آیتالله بروجردی زعیم حوزه علمیه قم، به لبنان مهاجرت کرد.
آیت الله سید عبدالحسین شرفالدین موسوی عاملی مجتهد و متکلم شیعه و از مدافعان تقریب مذاهب اسلامی است. دو کتاب المراجعات و النص و الاجتهاد برای اثبات حقانیت شیعه با ادبیاتی علمی و بهدور از توهین از مهمترین آثار او بهشمار میرود. این دو کتاب به زبانهای مختلف ترجمه شده و توجه بسیاری از مسلمانان شیعه و سنی را به خود جلب کرده است. آیت الله شرفالدین از رهبران نهضت استقلال لبنان بوده است.
سید موسی صدر که پس از اقداماتش در لبنان، امام صدر خوانده میشد در لبنان دست به اقدامات گستردهای زد، اگرچه مشکلات بیشمار بود ولی او متوقف نشد. او ضمن مقابله با فئودالها و وضعیت نابسامان اجتماعی شیعیان و نظام طایفی به چهره اول لبنان تبدیل شد. تأسیس حرکت المحرومین، جامعه زنان، مؤسسه فنی جبل عامل، هیئت یاری جنوب لبنان، مجلس اعلی شیعیان و معهد الدراسات الاسلامیه بخشی از فعالیتهای او در طول بیست سال فعالیت در لبنان بود.
یکی از برنامههای امام موسی صدر حرکت به سوی بازسازی هویت و انسجام طایفه شیعه لبنان بود. امام صدر در زمستان ۱۳۳۹ شمسی و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البِرّ و الاحسان»، با تنظیم برنامهای ضربتی جهت تأمین نیازهای مالی خانوادههای بیبضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت.
امام صدر در فاصله سالهای ۱۳۴۰ شمسی تا ۱۳۴۸ شمسی و در چارچوب برنامهای میان مدت، با طی سالانه صد هزار کیلومتر در میان شهرها و روستاهای سراسر لبنان، دهها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفهای را راهاندازی نمود، که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بیبضاعت، کاهش درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا درآمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود. همچنین امام صدر در تابستان ۱۳۴۲ شمسی و طی سفری دوماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزههای علمیه شیعی لبنان درانداخت.
امام سید موسی صدر برای گرفتن حقوق قانونی شیعیان پس از مدتی از فعالیتهای اجتماعی و دینی در صور، رهسپار بیروت شد و مبارزه وسیعی را در این خصوص آغاز نمود. وی تمام نیروی خود را به کار گرفت تا یک مجلس قانونی همانند سایر مذاهب برای شیعیان آن کشور تشکیل دهد. پس از چند سال فعالیت مستمر فرهنگی و اجتماعی، به پیشنهاد وی، نمایندگان شیعیان در مجلس شورای لبنان، طرحی قانونی در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۶ تقدیم کردند که بر اساس آن، شیعیان اجازه یافتند تشکیلاتی به نام «المجلس الاسلامیالشیعی الاعلی» تأسیس نمایند.
امام صدر با پیروان ادیان و مذاهب، روابط صمیمانهای داشت. پیش از ورود وی به لبنان، میان مسیحیان و مسلمانان آن کشور بر اثر اختلافات موجود شکاف بزرگی پدید آمده بود و هر روز که میگذشت با نقشههای دشمنان این جدایی عمق بیشتری میگرفت. او پس از آمدن خود بهاین ناحیه مصمم شد با تلاش و استقامت خود این فاصله را از ایمان این دو طایفه بزرگ دینی بر دارد و آنها را با همدیگر دوست و مهربان سازد.
در جلد اول کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک آمده است: ساواک در گزارش خود پیرامون جایگاه امام موسی صدر در لبنان چنین مینویسد: «سید موسی صدر که روحانی است، موقعیت عجیبی در لبنان برای خود کسب نموده است که میتوان گفت صدر یعنی قلب بیروت و قلب ملت لبنان و امکان ندارد از دستور صدر سرپیچی کنند. هنگامی که او از لبنان خارج یا به لبنان وارد میشود تمام رجال بیروت به استقبال او حاضر میگردند. قدرت او مافوق قدرت رئیسجمهوری لبنان است. تمام مغازههای بیروت و بازارهای بزرگ چه در داخل و چه در خارج از مغازه عکس بزرگی از صدر در آنها دیده میشود. به او لقب امام دادهاند و حتی رئیسجمهور لبنان از صدر خوف و وحشت دارد و به او پیشنهاد ریاست جمهوری کرده است. بهطور کلی موسی صدر یعنی لبنان و لبنان یعنی موسی صدر.»
مشکلات لبنان خصوصاً در جنوب، بیارتباط با حضور دشمن اسرائیلی نبود. امام موسی صدر از همان روزهای اول حضور در لبنان مسئله فلسطین و اشغالگری اسرائیل را موردتوجه گسترده خود قرارداد. رایزنیهای گسترده او با سران کشورها خصوصاً کشورهای عربی که موردحمایت مقاومت فلسطین بود، بخشی از این تلاشها بود. ارتباطات گسترده با مقامات عربستان سعودی، کویت، مصر، سوریه، الجزایر، اردن و… باعث شده بود تلاش اسرائیل برای عادیسازی ارتباطاتش با کشورهای عربی و اسلامی ناکام بماند. هر زمان که در جبهه مقاومت فلسطین کار در حوزه بینالمللی گره میخورد، شهر به شهر و کشور به کشور سفر میکرد و به رایزنی میپرداخت. ارتباطات نزدیک نفر اول مقاومت فلسطین یعنی یاسر عرفات با امام موسی صدر گویای عمق روابط او با فلسطینیها بود. حضور نیروهای سوری برای حمایت از فلسطین و نیروهای مقاومت در سوریه در خلال جنگهای داخلی لبنان، درست زمانی که جبهه مسیحیان مارونی به جنگ با فلسطینیها میپرداخت، تنها و تنها به تلاشهای شخصی امام موسی صدر و ارتباطاتش با حافظ اسد برمیگشت.
بخش دیگری از تلاشهای او در حوزه مقاومت فلسطین مصروف اقناع افکار عمومی و نخبگانی میشد. از او جملات ماندگاری در این خصوص باقیمانده است که جایگاه مسئله فلسطین را در اندیشه او مشخص میسازد. امام موسی صدر دراینباره میگوید: «انقلاب فلسطین تنها راه بهسوی سرزمین مقدس است. انقلاب فلسطین شعله مقدسی است که خداوند برای پشتیبانی از خلق خود و برای کرامت این امت و نابودی دشمنان آنکه دشمنان انسانیتاند، برافروخته است. تکیهگاه حقیقی انقلاب فلسطین عمامه من و محراب و منبر من است اسرائیل زاییدۀ تمدن سرکش مادی و نتیجۀ حتمیِ مبانی تمدن غربی و طغیان خودخواهانۀ بشری است که در پایان قرونوسطا بر پایۀ انکار خدا و ارزشها بنا گذاشته شد و این، طغیان در ستمگری بود تا بدان جا که آسایشِ وجدانِ دروغینِ او با دست یازیدن بر دیگر ملتها حاصل میشد. رژیم اسرائیل نماد کامل این تمدن ازنظر انحصارطلبی و بهرهکشی و تفرقهافکنی نژادپرستانه و تعصبهای دینی و ستمگری و اشغالگری و سنگدلی است.»
همچنان که در ابتدا گفته شد، امام موسی صدر در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به برخی کشورهای عربی که به لیبی رفته بود، توسط رژیم معمر قذافی ربوده و زندانی شد. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی چند دهه به دست آمده، تماماً گواه آن هستند که امام سید موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفتهاست.
منبع: مهر