نظم خیالی پهلوی زیر تیغ اعتراف درباریان
۱۴:۵۶ – ۳۰ مهر ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – جریان رسانهای سلطنتطلب، همواره سعی کرده به کاربران فضای مجازی القاء کند که حکومت پهلوی در مسائل مختلف، با برنامهریزی دقیق پیش میرفته و همه کارها نیز کاملاً حسابشده انجام میشد؛ اما دولتمردان پهلوی و منابع تاریخی در این زمینه چه میگویند؟
یکی از پُرتکرارترین ادعاهای سلطنتطلبان درباره دوران پهلوی، درباره برنامههای اجرایی مختلف در آن دوران است. در این سالها، رسانههایی مانند منوتو و همچنین اکانتهای پُرشمار در شبکههای اجتماعی، کوشیدهاند تا این تصور را در افکار عمومی ایجاد کنند که همه کارهای حکومت پهلوی طبق برنامهریزیهای دقیق انجام میشد.
همچنین، گفته میشود که در آن دوره، افراد براساس شایستگی و تخصصشان اداره امور را به دست میگرفتند؛ اما این ادعا در حالی مطرح میشود که منابع گوناگون، روایتی کاملاً متفاوت در این زمینهها ارائه دادهاند.
بهعنوان مثال، «علینقی عالیخانی» وزیر اقتصاد و دارایی دوره پهلوی، میگوید: «از موقعی که این درآمد نفت بالا رفت و یک حالتی پیدا کرد که قبلاً برای ما قابل تصور نبود، با هم [اصفیا، رئیس سازمان برنامه و بودجه دوره پهلوی] گفتیم بهتر است که در فاز اول کاری کنیم که این پولها [بیهوده] خرج نشود. آن مقداری هم که به بازار میریزیم، صرفاً برای زیرساخت اقتصادی بگذاریم. راه بسازیم، راهآهن درست کنیم، بندرها را درست کنیم و شهرها را آماده کنیم؛ چون شهرها [برای نگهداری اجناس] انبار نداشتند. یک زیرساخت مدرن برای مملکت داشته باشیم. با اصفیا رفتیم نزد اسدالله علم، به علم گفتیم این کارها را انجام بدهید، حیف است. او رفت و برگشت، بعد گفت که این اعلیحضرت، آن اعلیحضرت که شما میشناختید نیست. به کلی عوض شده بود و شاه میگفت شما نمیفهمید.»
در این زمینه، «رابرت گراهام» خبرنگار سابق روزنامه فایننشال تایمز، در کتاب «ایران: سراب قدرت» مینویسد: «در هجده ماهی که از کنفرانس رامسر گذشت، ایران با رونق مالی بیسابقهای روبهرو شد. از آنجا که درآمد نفت به جیب دولت میرفت، این دولت بود که از طریق خرج کردن، وسیله توزیع این ثروت جدید را فراهم میآورد. به مجرد آنکه دولت بودجه خود را افزایش داد و به آزاد کردن سرمایهها پرداخت، تأثیر آن بلافاصله احساس شد و در سال مالی ایرانی که از فروردین ۱۳۵۳ تا فروردین ۱۳۵۴ ادامه داشت، دولت معادل ۲۲ میلیارد دلار خرج کرد؛ این مقدار فقط کمی کمتر از مجموع هزینه سه سال گذشته بود.
تأثیر این نوع مخارج مثل اثر تغییر دنده اتومبیل از یک به چهار، در یک سرازیری بود. راحتی و کنترل فدای سرعت شد، به جای هدف اصلی نرخ رشد ۴/۱۱ درصد ـ که برحسب معیارهای هر کشور در حال رشدی هم زیاد بود ـ ایران در جستجوی رشدی به میزان ۹/۲۵ درصد برآمد؛ اما این رفاه مالی، کوتاهمدت بود.»
اسدالله علم، وزیر دربار پهلوی نیز در خاطراتش مینویسد: «دیشب [هوشنگ انصاری] وزیر اقتصاد پیش من بود. شرح عجیبی از عدم هماهنگی دستگاههای دولت و برنامههای اقتصادی و بههمریختگی کارها و خریدهای عجیب و غریب بدون مطالعه میگفت؛ مِنجمله اینکه همیشه به علت نبودنِ بندر، در حدود ۱۵۰۰میلیون دلار کالا در وسط دریا به مدت سه تا چهار ماه معطل است! کرایه کشتیها و زیانِ دیر شدن تخلیه، یک رقم عجیبی تشکیل میدهد. چون دوست من است، به او گفتم مگر شما وزیر کُرات دیگر هستید که اقدامی نمیکنید و یا لااقل موضوع را به عرض شاهنشاه نمیرسانید؟ میگفت، نخستوزیر[هویدا] نمیگذارد؛ چون میترسد شاهنشاه نسبت به او متغیر شوند. دائماً مشغول ماستمالی هستیم.»
همچنین «یرواند آبراهامیان» مورخ ایرانی-آمریکایی خاورمیانه و استاد تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک، در کتاب «ایران بین دو انقلاب» مینویسد: «شکستِ برنامهٔ صنعتی کردن و رشد مداوم در تسلیحات نظامی که باعث کمبود نیروی کار شد، دستمزدها را در بخش کشاورزی افزایش داد، نیروی کار را از بخش کشاورزی گرفت و به این ترتیب مسألهٔ کشاورزی را وخیمتر کرد و مهمتر از همه تورمزایی اقتصاد آنگاه که درآمدهای میلیونی نفت در پروژههای جاهطلبانهٔ توسعهای صرف شد؛ در سال ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴، حکومت سرمایه گذاریهای توسعه را سهبرابر کرد و موجودی نقدینگی را تا ۶۰درصد افزایش داد. وقتی اقتصاددانان خطرات اقتصاد تورمزا را تذکر دادند، شاه گفت دولتمردان هرگز نباید به سخن اقتصاددانان گوش فرا دهند.»
منبع: فارس