نگاهی به دلایل درگیریهای فرقهای مسلمانان و مسیحیان در جنوب مصر

در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۵، استان المنیا در جنوب مصر شاهد بروز درگیریهای فرقهای میان مسیحیان و مسلمانان بود. جرقه این رویداد با نزاعی ناموسی در روستای «بنی مزار» زده شد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۵، استان المنیا در جنوب مصر شاهد بروز درگیریهای فرقهای میان مسیحیان و مسلمانان بود. جرقه این رویداد با نزاعی ناموسی در روستای «بنی مزار» زده شد. این حادثه سبب شد این روستا شاهد تجمعات خشونت آمیز و درگیری مسلحانه میان دو طرف درگیر باشد.
دولت مصر با ارسال نیروهای امنیتی به بنی مزار و بازداشت تعدادی از افراد درگیر در این خشونتها تلاش کرد خشونت را کنترل کند. این حادثه تنها یکی از رخدادهای پرتعدادی است که طی دهههای گذشته به صورت ادواری رخ داده اند و نشان میدهد روابط میان مسیحیان و مسلمانان در مصر به رغم مسالمت آمیز بودن آن، از تنشهای پنهانی رنج می برد که هر آن ظرفیت بحرانی شدن را دارد.
تاریخچه مسیحیت در مصر
کشور مصر یکی از اولین خاستگاههای مسیحیت در جهان محسوب میشود. اهمیت مصر در فرهنگ مسیحی از آن جا ناشی میشود که خانواده مقدس (مریم و عیسی علیهما السلام) برای فرار از حاکم وقت که قصد جان آن ها را داشت به مصر پناهنده شدند.[۱] هم اکنون برآورد میشود ۱۰ درصد مردم مصر مسیحی باشند که اکثر آنها از پیروان کلیسای ارتدکس قبطی هستند.[۲]
کلیسای قبطی مصر نقشی مهم در حفظ هویت مصری در دوران طولانی استعمار روم بر مصر ایفا کرد. این کلیسا و اتباع آن در دوران استعمار امپراتوری روم تحت بیشترین فشارها از جانب رومیهایی بودند که میخواستند عقیده دینی خود را بر مصریها تحمیل و زمینه ذوب آنها در فرهنگ رومی فراهم کنند.[۳] به همین دلیل بود که مسیحیان مصر از حمله مسلمانان به این کشور استقبال کردند.

در دوران صدر اسلام، مصر به تدریج به یک کشور اسلامی و عربی تبدیل شد و زبانهای قبطی و یونانی به فراموشی سپرده شد، به گونهای که حتی اکنون در کلیساها نیز با وجود تلاوت نمازها به زبان قبطی، مواعظ به زبان عربی بیان میشود. در طول قرنها، مسیحیان و مسلمانان در شهرها و روستاهای مصر در همسایگی یکدیگر زندگی میکردند و با هم همزیستی مسالمتآمیز داشتند. بیشترین میزان وجود مسیحیان در مصر امروز، در استانهای منیا، قنا و اسیوط متمرکز است. برآوردهای غیر رسمی، نسبت مسیحیان در این استانها را بالغ بر ۳۰ درصد جمعیت میداند.[۴]

اختلافات میان مسلمانان و مسیحیان در مصر
افزایش اختلافات مذهبی در میان مسلمانان و مسیحیان در طول ۵۰ سال گذشته ریشه در عوامل متعددی دارد که برخی از آنها کهن و برخی از آنها جدید است. این موارد عبارتند از:
۱. محدودیت و ممنوعیت ساخت کلیسا برای مسیحیان یکی از دلایل اختلافات مذهبی میان مسلمانان و مسیحیان است. مسیحیان تا سال ۲۰۱۶ مدعی بودند وزارت کشور مجوزهای ساخت کلیساهای جدید را صادر نمیکند. این امر باعث ساخت کلیساهای غیرقانونی از سوی مسیحیان میشد. از طرفی افکار عمومی مسلمانان خصوصا در مناطق جنوبی مصر با وجود کلیسا در محلههای خود مخالفت میکنند و این امر در موارد مختلف به درگیریهای فرقهای میان مسلمانان و مسیحیان منجر میشود.[۵]
اقدام دولت مصر در تصویب و ابلاغ قانون «تنظیم گری ساخت و ترمیم کلیساها» در سال ۲۰۱۶ توانست تا حدودی شرایط را برای ساخت کلیساهای جدید در مصر هموارتر کند، اما هنوز هم در بسیاری مناطق مصر به ویژه مناطق و استانهای جنوب مصر جوامع محلی با ساخت کلیساهای جدید مخالفت میکنند و این مسئله را دستاویزی برای ناآرامیهای فرقهای قرار میدهند.
۲. ادعای مسیحیها در مورد تبعیض میان مسلمانان و مسیحیان در انتصاب به مناصب دولتی، مدیریتی و نظامی، خصوصا در دوران پس از ناصر یکی دیگر از موارد اختلافی است. مسیحیان همچنین عدم تخصیص منابع دولتی بر اساس وزن جمعیتی برای توسعه و بازسازی مراکز دینی را ناعادلانه میخوانند.[۶]
۳. اختلافات مالی و نزاع بر سر مسائل ناموسی خصوصا در جنوب مصر که در آن مسائل ناموسی بسیار حساسیت برانگیزند نیز از جمله موارد درگیریهای میان مسلمانان و مسیحیان به شمار میرود. درگیری اخیر در منطقه بنی مزار در استان منیا نیز از این جنس حوادث بود.
۴. فقر گسترده و محرومیت شدید در مناطق جنوبی مصر به ویژه استانهای المنیا، اسیوط و سوهاج در کنار درصد بسیار بالای مسیحیان در این استانها به ویژه استان منیا سبب شده این استانها شاهد نوعی رقابت و کشمکش میان گروههای اجتماعی بر سر دستیابی به منابع محدود و افزایش حس فرقهگرایی میان مردم به منظور کسب یک شبکه امنیت اجتماعی باشند. این حمایت که از جانب کلیسا یا گروههای سلفی تأمین میشود، نقش بارزی در افزایش خشونتهای فرقهای در این مناطق از مصر دارد.
افزایش دامنه اختلافات و خشونت میان مسیحیان و مسلمانان در ۵۰ سال گذشته به دلیل سختگیری های افراط گرایانه در میان هر دو گروه بوده است. کلیسای مصر با تکیه بر ارتباطات گسترده با جهان غرب، تلاش دارد با بزرگنمایی این اختلافات از آن ها به عنوان ابزاری در جهت فشار بر دولت مصر برای به دست آوردن حقوق بیشتر استفاده کند. در میان مسلمان نیز افزایش نفوذ سلفیها در مصر و عدم اعتقاد آنها به مفهوم شهروندی باعث میشود که افراطگرایی در میان مسلمانان نیز بیشتر شود.
رویکرد دولت مصر نسبت به درگیریهای فرقهای در مصر
دولت مصر به دلیل عدم مشارکت مؤثر مردمی و همچنین محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی توانایی حل ریشهای مسئله خشونتهای فرقه ای در مصر را ندارد. قاهره از یک سو تلاش میکند در محافل بینالمللی خود را حامی حقوق اقلیتها معرفی کند و در داخل نیز با ارعاب گروه های مسیحی از گروههای سلفی، آنها و کلیسا را به سمت حمایت از خود سوق دهد. از سوی دیگر نیز این دولت تلاش دارد با اتخاذ رویکردهای اسلامی-قشری در جامعه، خود را حامی اسلام و عقاید اسلامی در برابر فرهنگها و عقاید ضاله نشان دهد. این رویکرد دولت مصر سبب شده است که اختلافات فرقهای در مصر به ابزاری در دست دولت برای اعمال کنترل اجتماعی و تثبیت خود به عنوان داور منازعات تبدیل گردد. همچنین هرگونه تحرک جدی در جهت حل این مسئله منجر به کاهش محبوبیت دولت مصر خواهدشد. از این رو شاهد آن هستیم که دولت به جای حل مسائل فرقهای، تنها به مهار مقطعی بحرانها میپردازد.
در مجموع می توان گفت، درگیریهای فرقهای در مصر میان مسلمان و مسیحیان حاصل دستکم ۵۰ سال سیاستهای نادرست دولت مصر از دوران سادات تاکنون است و به رغم تلاشها برای کاهش دامنه و حجم این درگیریها، قاهره هنوز تمایل و توانایی لازم را برای حل ریشهای این مشکل نداشته است. همین امر سبب شده است که جنوب مصر به صورت دورهای شاهد درگیریهای محدود فرقهای میان مسلمانان و مسیحیان باشد. از سوی دیگر تعامل دولت با این درگیریها و عدم حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی این منطقه، آن را مستعد ایجاد بحرانهای بزرگتر و دخالت خارجی کرده است.
پانوشت:
[۱] http://www.sis.gov.eg/Ar/Templates/Articles/tmpArticles.aspx?ArtID=65596#.V01o4-TqWno
[۲] https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/eg.html
[۳] محمد حسنین هیکل، خریف الغضب، سلسله جدران المعرفه، بی جا، بی تا(نسخه پی دی اف)[۴] http://www.masress.com/alwafd/38794
[۵] محمد حسنین هیکل، خریف الغضب، سلسله جدران المعرفه، بی جا، بی تا (نسخه پی دی اف)[۶] http://www.dohainstitute.org/release/5436c623bc82450f9368be7635fec907
نویسنده: احمد بروایه؛ کارشناس مسائل شمال آفریقا
پایان