واکاوی ادعای برخی رسانهها مبنی بر گرانی بنزین در ایران
ماخیرا ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشرشده که در آن ادعا میشود؛ «برخلاف اعلام کارشناسان و سایتهای آماری، باتوجه به میانگین حقوق دریافتی ۱۱میلیون تومانی در ایران، قیمت بنزین در کشور هفتبرابر آمریکاست، بنابراین هر کارگر ایرانی با حقوق روزانه خود ۳۹لیتر و هر آمریکایی با این مقدار، میتواند ۲۷۰لیتر بنزین بزند.»
برهمین اساس در این گزارش به نحوه قیمتگذاری بنزین در کشور پرداخته و صحت و سقم این ادعا را بررسی میکند. بنزین عمده سوختی است که در کشورمان رواج داشته و مورد استفاده قرار میگیرد. ایران برخلاف سایر کشورها که علاوهبر بنزین از سوختهای جایگزینی همچون سیانجی و الپیجی استفاده میکنند، سبد سوختی خود را فقط منحصر بر بنزین کرده و به رغم این موضوع قیمت آن را نسبت به دیگر کشورها در کمترین میزان ارائه کرده است.
نحوه قیمتگذاری، درست یا غلط؟
مسأله قیمتگذاری حاملهای انرژی بهخصوص بنزین و مقایسه قیمت آن درکشورهای مختلف، از نمونه مسائلی است که همواره مورد توجه کارشناسان بخش انرژی قرارگرفته و مواضع ونظرات مختلفی را نیزبه همراه داشتهاست. برخی کارشناسان این حوزه معتقدند که با توجه به ذخایر نفت و گاز موجود در کشور، قیمت حاملهای انرژی منطقی است؛ چراکه بهدلیل وجود منابع خدادادی، امری طبیعی است که دولتها با پرداخت یارانه، قیمت تمامشده حاملهای انرژی را برای مصارف تولیدی و خانگی ثابت نگه دارند و از متناسبسازی نرخها با قیمتهای جهانی و میزان تورم داخلی خودداری کنند. این امر به خودی خود یکی از عوامل تاثیرگذار برسطح رفاه اجتماعی خواهد بود. البته ازنظر برخی دیگرازکارشناسان، روند قیمتگذاری با نقدهای بسیاری مواجه است. به عقیده این افراد، شاید در گذشته با توجه به شرایط بینالمللی و میزان مصرف پایین، ثابت نگهداشتن قیمت حاملها اتفاقی درست بود، اما اکنون بهدلیل شرایط موجود و رشد میزان مصرف نسبت به تولید، روند قیمتگذاری حاملها را با چالشهای بسیاری مواجه کردهاست. این موضوع در حالی بوده که با توجه به ناترازی مصرف انرژی در سالهای اخیر و فشار زیادی که برای ثابت نگهداشتن قیمتها به منابع مالی کشور، اصلاح قیمت انرژی و تغییر در تخصیص یارانهها، امری اجتنابناپذیر محسوب میشود.
آیا قیمت بنزین ایران گرانتر از آمریکاست؟
مؤلفهای که درخرید بنزین مطرح میشود، قدرت خرید مردم است. برهمین اساس اگر بخواهیم صحت و سقم ادعای رسانهای که گفته شد را پاسخ دهیم، باید میزان درآمد افراد و قیمت بنزین درهر کشور را نسبت به پول ملی آن بررسی کنیم. بر این اساس مواردی همچون حق اولاد، حق مسکن، حق خواربار و… درحقوق روزانه کارگران مطرح نیست و به همین سبب بررسیهای انجام شده حاکی است که حداقل دستمزد روزانه در ایران و آمریکا به ترتیب حدود ۱۷۷ هزار تومان و ۵۷دلار برآورد میشود. همچنین قیمت بنزین در آمریکا لیتری ۰.۹۶دلار و درایران ۶۰ لیترباقیمت ۱۵۰۰تومان و بقیه با قیمت ۳۰۰۰تومان در نظر گرفته میشود؛ بنابراین براساس اعداد و ارقام مطرح شده با توجه به حداقل درآمد ۱۷۷هزار تومانی به ازای هر روز، هر کارگر ایرانی با مزد روزانه خود میتواند۸۹لیتر بنزین اعماز۶۰لیتر ۱۵۰۰تومانی و۲۹لیتر ۳۰۰۰تومانی خریداری کند. ازطرفی هر شهروند آمریکایی با درآمد روزانه خود میتواند ۶۰ لیتر بنزین خریداری کند. بر همین اساس ادعای «هفت برابر بودن قیمت بنزین ایران نسبت به آمریکا» نهفقط نادرست است، بلکه قدرت خرید هرکارگر ایرانی ازیک آمریکایی درخصوص خرید بنزین، حدود ۳۰ لیتر به صورت روزانه بیشتر است.
مقایسه دادهها
ادعای مطرح شده در بحث بنزین صحت ندارد، اما درکالاهای دیگری که یارانه دریافت میکنند، متفاوت است. بهعنوان مثال در حال حاضر قیمت یک کیلوگرم مرغ در میادین میوه و ترهبار کشور حدود ۹۰ هزار تومان و در آمریکا ۶/۳دلار است. بر این اساس، یک ایرانی با دستمزد روزانه خود حدود دو کیلوگرم و یک آمریکایی نزدیک به ۱۶ کیلوگرم مرغ، میتواند بخرد. در نتیجه، قدرت خرید حداقل دستمزد روزانه برای تهیه مرغ در آمریکا هشت برابر ایران است. ازاین مقایسه میتوان نتیجه گرفت؛ به رغم کاهش قدرت خرید مردم ایران برای کالاهایی مانند مرغ، اما قدرت خرید ایرانیان در مورد حاملهای انرژی بهخصوص بنزین، حتی با وجود تورم بالای ۳۰درصد، نهفقط کاهش نداشته، بلکه بیشتر هم شده است. بهعبارتی ثابت نگهداشتن قیمت حاملهای انرژی در ایران با وجود تورم بالا در کشور، موجب شکلگیری چنین وضعیتی شده که البته الزاما نتیجه مثبتی در پی نداشته است؛ به طوری که برخی کارشناسان اقتصادی، موضوع ناترازی انرژی در کشور را ماحصل انفعال در سیاست جامع برای افزایش بهرهوری میدانند که شامل راهکارهای قیمتی و غیرقیمتی برای کنترل مصرف انرژی است.
منبع: جام جم