چرا روستاییان به زراعت چوب روی خوش نشان نمیدهند؟

در یک مطالعه جدید، پژوهشگران با تمرکز بر شرایط روستاهای جنوب کشور، به بررسی چالشهایی پرداختهاند که مانع مشارکت فعال جوامع محلی در یک شیوه پایدار کشاورزی و بهرهبرداری از زمین میشود؛ شیوهای که میتواند هم به محیط زیست و هم به معیشت روستایی کمک کند.
در یک مطالعه جدید، پژوهشگران با تمرکز بر شرایط روستاهای جنوب کشور، به بررسی چالشهایی پرداختهاند که مانع مشارکت فعال جوامع محلی در یک شیوه پایدار کشاورزی و بهرهبرداری از زمین میشود؛ شیوهای که میتواند هم به محیط زیست و هم به معیشت روستایی کمک کند.
به گزارش مجله تیتر ۱۲ به نقل از ایسنا، جنگلها و درختان نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارند؛ نقشی که فراتر از تولید چوب یا ایجاد فضای سبز است. آنها با ذخیره کربن، تنظیم آبوهوا، حفظ خاک و فراهم کردن زیستگاه برای گونههای گیاهی و جانوری، پایههای اصلی پایداری محیط زیست را تشکیل میدهند. با این حال، در دهههای اخیر، فشارهای انسانی مانند تغییر کاربری زمین، گسترش کشاورزی ناپایدار و توسعه بیبرنامه باعث شده تخریب جنگلها و کاهش تنوع زیستی به یک نگرانی جهانی تبدیل شود. این روند نهتنها اکوسیستمها را تهدید میکند، بلکه امنیت غذایی، سلامت انسان و رفاه جوامع محلی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
در چنین شرایطی، توجه به راهکارهایی که همزمان منافع اقتصادی و محیطزیستی داشته باشند، اهمیت ویژهای پیدا کرده است. یکی از این راهکارها «زراعت چوب» است، یعنی روشی که با کاشت هدفمند درختان در کنار محصولات زراعی و گاهی دامداری، تلاش میکند الگوی طبیعی جنگل را در زمینهای کشاورزی بازسازی کند. این شیوه که ریشه در تجربههای قدیمی کشاورزی دارد، میتواند به بهبود کیفیت خاک، کاهش مصرف نهادههای شیمیایی، افزایش درآمد بلندمدت کشاورزان و کاهش فشار بر جنگلهای طبیعی کمک کند. با وجود این مزایا، اجرای زراعت چوب بدون مشارکت و همراهی جوامع محلی ممکن نیست و همین موضوع، ضرورت بررسی موانع مشارکت مردم را دوچندان میکند.
در همین راستا، مسلم سواری، عضو گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، به همراه یکی از همکاران دانشگاهی خود، پژوهشی را درباره چالشهای مشارکت روستاییان در زراعت چوب انجام دادهاند. این تحقیق که بر خانوارهای روستایی شهرستان باوی در استان خوزستان تمرکز دارد، با نگاهی کاربردی تلاش کرده است عوامل بازدارنده مشارکت مردم را شناسایی کند تا زمینه برای سیاستگذاری و برنامهریزی مؤثرتر فراهم شود.
برای انجام این پژوهش، تمامی خانوارهای روستایی و کشاورز شهرستان باوی بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. از میان آنها، ۳۵۰ نفر به روش خاص علمی انتخاب شدند تا نتایج، نماینده دیدگاههای گروههای مختلف باشد. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و سپس با بهرهگیری از نرمافزارهای آماری تحلیل شدند. هدف از این تحلیلها، شناسایی و اولویتبندی موانعی بود که از نگاه خود روستاییان، مانع ورود یا تداوم فعالیت آنها در زراعت چوب میشود.
یافتههای پژوهش نشان دادند که از دیدگاه جوامع محلی، دو مانع بیش از سایر عوامل اهمیت دارد: پایین بودن قیمت چوب و نبود قیمت تضمینی برای فروش آن، و همچنین فقدان طرحها و برنامههای جامع در حوزه زراعت چوب. این دو عامل باعث میشود کشاورزان نسبت به بازدهی اقتصادی این فعالیت اطمینان نداشته باشند و سرمایهگذاری در آن را پرریسک بدانند. در شرایطی که معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به درآمد کوتاهمدت وابسته است، چنین تردیدی میتواند مانع جدی مشارکت باشد.
در کنار این موارد، تحلیلها نشان دادند که موانع مشارکت را میتوان در پنج دسته اصلی خلاصه کرد: موانع آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی و قانونی و اقلیمی. این پنج دسته در مجموع بخش قابل توجهی از عوامل اثرگذار بر تصمیمگیری روستاییان را توضیح میدهد. به بیان ساده، مشکل فقط پول یا قیمت چوب نیست، بلکه ترکیبی از کمبود آموزش، نبود اعتماد، ترس از تغییر، قوانین پیچیده و حتی شرایط آبوهوایی در این تصمیم نقش دارد.
طبق بررسی دقیقتر، موانع آموزشی بیشترین سهم را در این خصوص دارند. نبود دورههای آموزشی، آگاهی پایین درباره شیوههای زراعت چوب و ناآشنایی با مزایای آن باعث شده بسیاری از کشاورزان این روش را نشناسند یا به آن اعتماد نکنند. پس از آن، موانع اقتصادی مانند طولانی بودن زمان بازگشت سرمایه، درآمد کمتر نسبت به برخی محصولات زراعی و نبود حمایتهای مالی قرار میگیرد. موانع اجتماعی و روانشناختی نیز شامل نبود فرهنگ کاشت درخت خارج از جنگل، بیاعتمادی به طرحهای دولتی و مقاومت در برابر تغییر روشهای سنتی است.
اهمیت این یافتهها در آن است که نشان میدهند توسعه زراعت چوب تنها با توصیههای فنی ممکن نیست. سیاستگذاران برای موفقیت در این مسیر، باید بستهای جامع از آموزش، حمایت اقتصادی، اصلاح قوانین و جلب اعتماد اجتماعی را در نظر بگیرند. تعیین قیمت تضمینی برای چوب، ارائه وامهای کمبهره، ایجاد زنجیرههای فروش مستقیم، و استفاده از کشاورزان الگو میتواند انگیزه مشارکت را افزایش دهد. همچنین انتخاب گونههای درختی سازگار با اقلیم و کممصرف از نظر آب، نقش مهمی در کاهش ریسک دارد.
گفتنی است مقاله علمیپژوهشی برگرفته از این تحقیق در فصلنامه «محیط زیست طبیعی» منتشر شده است؛ نشریهای وابسته به دانشگاه تهران که به انتشار پژوهشهای مرتبط با منابع طبیعی، محیط زیست و توسعه پایدار میپردازد.
پایان

