وب گردی

چرا کسی برای دختران دانشجوی آمریکایی شعر برای خواهرم نمی‌خواند!

 این چند روز که عکس‌ها و فیلم‌های ضرب‌وشتم دانشجویان آمریکایی در رسانه‌های خارجی سانسور می‌شود، نخستین سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که اگر این تصاویر مربوط به ایران بود، روایت ماجرا چطور شکل می‌گرفت؟!

ضرب‌وشتم وحشیانه دانشجویان و حتی استادان دانشگاه در حالی است که مطالبه معترضان تنها توقف جنایت در غزه است، اما همین را هم تحمل نمی‌کنند. ۶۰۰نفر را دستگیر و ده‌ها نفر را تحقیر کردند و زیر باد کتک گرفتند؛ تا آنجا که مجبور شدند خون‌های ریخته‌شده دانشجویان را با ماشین آبپاش شست‌وشو دهند بلکه آثار جنایت پاک شود. اما تمام رسانه‌های اصلی، این خروش بی‌سابقه را سانسور کرده‌اند.

تا این‌جا آزادی‌بیان به روایت آزادی آمریکایی است؛ اما بیایید فرض کنیم که این ماجرا در ایران اتفاق می‌افتاد. آنگاه رسانه‌ها و سیاستمداران غربی و نهاد‌های حقوق بشری چطور رفتار می‌کردند؟ این در حالی است که کنشگری دانشجویان، اعتراض به وحشی‌گری بی‌سابقه رژیم صهیونیستی است و نه اقدامی علیه امنیت ملی کرده‌اند و نه آسیبی به اموال عمومی زده‌اند و نه آدم کشته‌اند و نه کف خیابان مأموران را برهنه و سلاخی نموده‌اند و نه با گروه‌های آدمکش و تفرقه‌افکن و برانداز همکاری کرده‌اند و یا اجیر آنها شده‌اند. با همه اینها فرض کنید این وقایع در ایران بود؛ آنگاه آنها چه رفتاری می‌کردند؟

– تمام رسانه‌هایشان به‌خط می‌شدند تا شب و روز، عکس‌ها و تصاویر را به کرات بازنشر و تحلیل کنند. اگر هم تصویری پیدا نمی‌کردند از عکس‌های گذشته یا ساختگی یا تصاویر تجمعات دیگر کشور‌ها استفاده می‌کردند.

– از فرصت استفاده و تمام گروه‌های آدمکش و تروریست و اراذل و اوباش را به‌صف می‌کردند تا وارد کشور شوند یا از گوشه و کنار شهر جمع‌شان می‌کردند تا تجمع دانشجویان را تبدیل به شورش علیه امنیت کشور کنند.

– تمام سیاستمداران در رده‌های مختلف در دیگر کشور‌ها را ردیف می‌کردند تا تصاویر را محکوم کنند. از دولت‌ها درخواست می‌کردند با ایران قطع رابطه کنند و نهاد‌های امنیتی ایران را تروریستی بنامند.

– تمام سلبریتی‌ها به‌صف می‌شدند و موضع‌گیری می‌کردند. هر سلبریتی‌ای هم اعلام موضع نمی‌کرد، به‌صورت مجازی به او حمله‌ور می‌شدند تا از سر ترس سخن بگوید و ساکت نباشد. هر میزان هم لازم بود پول خرج می‌کردند.

– هر زمان اعتراضات از دایره اخبار خارج می‌شد و به سمت آرامش پیش می‌رفت، با ریختن خون چند بی‌گناه، آن را شعله‌ور می‌ساختند. حتی اگر لازم بود، در کف خیابان مامور امنیتی یا انتظامی یا آدم عادی را نیز سلاخی می‌کردند و خون می‌ریختند.

– همه نهاد‌های حقوق بشری را به‌خط می‌کردند تا بیانیه دهند و محکوم کنند و قطعنامه دهند و تحریم جدید وضع کنند.

– از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیج‌های فیتنسی و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسر‌ها را به‌خط می‌کردند و سکه می‌دادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند و این احساس ایجاد شود که تنها یکصدا بیشتر در جامعه وجود ندارد.

– عده‌ای ساده‌لوح و خودحقیرپندار را هم تحریک می‌کردند تا کاملا واداده، غرب را تشویق کنند و کشور را متهم به ناکارآمدی و تباهی کنند.

– جهت تهییج بیشتر و تحریک احساسات، آثار هنری تولید می‌کردند و شعر می‌ساختند و موسیقی درست می‌کردند. اما هیچ‌کس برای دختران و زنان دانشجوی آمریکایی شعر «برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون» نمی‌خواند و با عکس‌های آنها فیلم و کلیپ نمی‌سازد.

– تا می‌توانستند به اموال عمومی و دارایی شخصی مردم و کشور لطمه می‌زدند تا ترس و وحشت در شهر حاکم شود و مردم احساس کنند همه‌چیز از دست رفته است و به‌زودی انقلاب می‌شود. بعد هم تصاویر آن را با ضریب بالا توزیع می‌کردند تا بگویند قدرت برتر در میدان آنها هستند. اما همان‌ها امروز هتک حیثیت دانشجویان آمریکایی را نادیده می‌گیرند، بلکه صدای‌شان آگاهی‌ساز و روشنگرانه نباشد.

منبع: روزنامه همشهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا