چگونه دعوای فرزندانمان را منصفانه قضاوت کنیم؟
«چرا عروسک من و برداشتی؟ این اسباب بازی منه! دست به وسایل من نزن!» اینها جملههای آشنا بین برخی فرزندان یک خانواده است. خانوادههایی که بچه کوچک دارند شاید در روز چندین بار این جملات به گوششان خورده باشد و شاهد دعوا بین فرزندشان هم باشند. این یک موضوع کاملا طبیعی است بین کودکان کم سن وسال. سعی کنید روشهای مدیریت این شرایط را یاد بگیرید که دعوای فرزندتان کمتر شود. «نسیم یزدانی روان شناس و روان درمانگرخانواده» در مورد راهکارهای کم کردن دعوا بین فرزندان و مدیریت اصولی و هدفمند این موضوع چنین میگوید:
دعوا کردن بین کودکان یک امر رایج و طبیعی است در اصل کودکان با هم دعوا میکنند، چون مهارت حل مسئله را ندارند. یک علت دیگر این است که کودکان در یک رقابت برای اثبات خودشان پیش چشم والدین هستند و میخواهند خود را در چشم پدر و مادر عزیزتر کنند. اصولا کودکان زیر سن چهارسال توانایی دیگری جز پرخاش برای گرفتن حق خود را ندارند. در سنین پنج تا هفت سالگی راحتتر میتوان به بچهها توضیح داد که چگونه مشکل خود را مطرح کنند. سن هشت تا دوازده سال هم باید کمترین اختلاف را بین فرزندان شاهد باشیم و کودکان بیشتر به سمت یاد گیری بروند.
*عوامل اثرگذار در شدت گرفتن دعوای کودکان
اول اینکه خلق و خوی هر بچهای با هم متفاوت است. بعضی از بچهها به طور طبعی و ژنتیکی تمایل به دعوا دارند در مقابل بچههایی که روحیه خجالتی دارند حتی زمانی که حقشان هم خورده میشود در پی دفاع از خود نیستند.
عامل دوم رسانهها وکارتونهایی هستند که بزرگترها اجازه میدهند فرزندشان نگاه کنند که آموزش دهنده چگونه رفتار کردن کودکان باهم است مثل چگونه حرف زدن، دعوا، و…
عامل سوم، محیط رشد و تربیت کودک است خانوادههایی که تنش و دعوا بین آنها زیاد است معمولا کودکان هم پرخاشگر میشوند.
عامل چهارم سبک فرزندپروری و تربیتی والدین است، والدینی که خیلی خدمات میدهند یا خیلی محروم میکنند و یا سبکهای سخت گیرانه یا سهل گیرانه دارند خود نیز اثر گذار در شخصیت فرزندشان است.
*باید و نبایدهای رفتاری پدر ومادر برای پیشگیری از دعوا
شاید سوال خیلی از پدر و مادرها این باشد که زمان دعوای فرزندشان چه کارهایی باید انجام دهند و چه کارهایی نباید؟ این کارشناس در پاسخ چنین میگوید: «اول اینکه والدین نباید نوعی رفتار کنند که طرفداری از یک بچه باشد مثلا وقتی میبینند کودکشان با برادر یا خواهرش دعوا کرده نگویند حق با برادرت بود و تو اشتباه کردی، قضاوت نداشته باشند، اصولا ما میگوییم که والدین قاضی نباشند، چون ممکن است با قضاوت شما فرزندتان احساس کند برای والدینشان دوست داشتنی نیست و خواهر یا برادرش مهم است و این باعث ایجاد حس رقابت بین آنها شود و سازگاریشان باهم کم شود.
معمولا والدین قاضی بیشترین ضرر را به فرند خود میزنند. دوم اینکه ناعادلانه صحبت نکنند والدین خیلی باید توجه داشته باشند که بیعدالتی را به فرزندشان منتقل نکنند. چگونه این کار را انجام دهند؟ پدر و مادر باید بیایند و فقط شنونده باشند طرفداری نکنند. ممکن است در یک دعوایی بین فرزندانتان یکی از بچهها آسیب جدی به خواهر یا برادرش زده باشد اینجا باید والدین طرفداری کودکی که آسیب جدی دیده است را داشته باشند در مواقعی که همه چیز معلوم و مشهود است و شما طرفداری میکنید این طرفداری عادلانه تلقی میشود.
فرزندتان را فقط برای آسیب زدن به خواهر یا برادرش مواخذه کنید و با این ادبیات با فرزندتان صحبت نکنید که تو خیلی بدقلقی و بچه بدی هستی و به حرف ما گوش نمیکنی به طور کلی برچسبهای منفی به فرزندتان نزنید، چون فرزندتان استنباط و استدلال ذهنی و منطقی بالایی ندارد این موضوع در ذهنش شکل میگیرد که پدر و مادر من همیشه طرف خواهر و برادرم را میگیرد و باعث میشود کودک در مشکلاتش به پدر و مادر خود پناه نیاورد. سوم اینکه روابط دوستی فرزندشان را محدود نکنند به طور کلی اگر بچهها با دوستان هم سن وسال خود رابطه بیشتر و بهتری داشته باشند و ارتباط گرفتن با بچهها را یاد بگیرند باعث میشود بچهها خواهر برادری خوبی باهم داشته باشند.»
*والدین چه کار کنند که دعواها کمتر شود؟
اول برای اینکه کمتر شاهد دعوای فرزندتان باشید این نکتههای طلایی را به یاد داشته باشید: «اول اینکه والدین تمام تلاش خود را کنند که هدفشان از ورود به دعوا مشخص کنند هدف والدین در دعوا فقط شنونده بودن باشد.
دوم اینکه نقش آموزش دهنده را داشته باشند با بچهها صحبت کنند و به طور کامل حل مسئله را به آنها یاد دهند.
سوم باید حق انتخاب داشتن به فرزند خود را اموزش دهند مثلا بگویند که بیا انتخاب کن که با برادر یا خواهرت دعوا کنی و قهر باشی یا اینکه باهم دوست باشید و بازی کنید و اگر فرزندت انتخاب کرد که دعوا کند بگو من به انتخابت احترام میگذارم اگر دعوا کردی و ببین نتیجه چه شد؟ این دعوا فایدهای داشت برایتان؟ تنها اثرش این بود که تنها ماندی و هیچ کس با تو دوست نشد.
چهارم ایجاد قانون از طرف پدر و مادر برای بچهها است. والدین باید با فرزند خود صحبت کنند و بگویند که در خانه باهم دعوا نکنید و اگر این اتفاق افتاد تنبیه خواهید شد.
پنجم این که قدرت پذیرش و یا رد مسئله را در بازی با بچهها تمرین کنند. همین طور با تکنیکهایی در بازی به فرزندشان یاد بدهند که احساسات خود را بیان کنند.»
منبع: فارس