چرا برخورد پلیس فرانسه با گروهک منافقین مهم است؟
حمله روز گذشته پلیس فرانسه به یکی از مقرهای اصلی منافقین در شهر پاریس و تفتیش این محل، یکی از مهمترین اتفاقها در رابطه با این گروهک تروریستی طی چند سال اخیر بود؛ خصوصاً پس از وضعیت ایجاد شده برای مردم رجوی سرکرده این گروهک که در پی حمله عصبی و انتقالش به بیمارستان خبری از وضعیت او وجود ندارد.
خرداد سال گذشته هم پلیس آلبانی در چند نوبت به مقر اصلی منافقین در این کشور یعنی کمپ اشرف ۳ حمله کرد که علاوه بر کشته و زخمی شدن تعدادی از اعضای این گروهک، بسیاری از اموال، تجهیزات، هاردها و سیستمهای کامپیوتری آنها را با خود برد که گفته میشود اطلاعات آنها که حاوی مشخصات بسیاری از رابطهایشان در داخل ایران نیز میشود، تحویل جمهوری اسلامی شده است.
این در حالیست که سران منافقین در سالهای اخیر در حفظ بدنه خود به شدت دچار مشکل شده و امکان کنترل آنها در اردوگاههای این گروهک بسیار سخت شده است. این وضعیت البته تنها به بدنه رده پایین محدود نشده و برخی افراد رده میانی و بالا را هم در برگرفته که به کشته شدن برخی از آنها به شیوههای مشکوک منجر شد.
با این حال، حمله پلیس فرانسه به مقر گروهک منافقین در پاریس از اهمیت بالاتری هم برخوردار است چرا که فرانسه اساساً یکی از اصلیترین حامیان منافقین محسوب میشود که در مقاطع مختلف، آزادی عمل زیادی به سران این گروهک داده است.
فرانسه اولین پناهگاه تروریستهای رجوی
در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز درگیریهای مسلحانه سازمان مجاهدین خلق و ترورهای متعدد آنها و پس از برخورد شدید با اعضای این گروهک و از بین رفتن خانههای تیمی و تیمهای ترور، سران این گروهک از ایران خارج شدند و فرانسه اولین جایی بود که به آنها پناه داد.
این مسئله البته واکنش جمهوری اسلامی ایران را در پی داشت و روابط دو کشور تیره شد به گونهای که هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه ۴ اسفند ۶۰، حمایتهای فرانسه از منافقین را محکوم کرد و گفت: «این جنایتکارها امروز در فرانسه جمع شدهاند و مشترکاً توطئه میریزند… آمریکا هم بوده و مراکزی را در تهران شناسایی کردیم که در همین رابطه پول از آمریکا گرفتند و در همین راه پول خرج کردند که بهظاهر کمونیست هم نیستند، اما مسئولیت مشترک ما برای همه این جنایتکارها قائلیم و خصوصاً امروز فرانسه که مرکز تجمع این جنایتکارها شده؛ بختیار، بنیصدر، رجوی، اویسی، ازهاری و عبور و مرور رضا پهلوی و امثال اینها که ما میدانیم اینها همه آنجا هستند و این فرانسه است که اینها را با هم متحد کرده وفرانسه باید در آینده تاریخ جوابگوی ملت ما باشد و ما از فرانسه به این آسانی نخواهیم گذشت؛ اگر هم ما بگذریم مردم ما و این محرومانی که جسدهای قطعهقطعه شده بچههایشان را از بیمارستان تحویل گرفتند و به گورستان بردند ازفرانسه نمیگذرند. البته فرانسه هم بدون آمریکا کار نمیکند.»
علاوه بر این، بعدها با افشای مکالمات و گفتگوهای مسعود رجوی و مقامات رژیم بعث عراق مشخص شد که همکاریهای فرانسه و سازمان مجاهدین خلق فقط محدود به پناهدگی به مسعود رجوی نیست و پاریس و واشنگتن کاملاً در جریان اقدامات تروریستی آنها ازجمله انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری قرار داشتند.
مسعود رجوی در دیدار با سران رژیم بعث با اشاره به اطلاع فرانسه و آمریکا از انفجارها با افتخار میگوید: «همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سالها به اینگونه با ما نبود و به ما تروریست نمیگفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند؛ با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم. میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهور و علیه رئیسالوزرای [ایران]انجام داد. آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»
با تغییر دولت فرانسه در سال ۶۴ و روی کار آمدن «ژاک شیراک» به عنوان رئیس جمهور جدید، دولت وقت فرانسه با حضور منافقین در این کشور مخالفت و از مقامات جمهوری اسلامی ایران عذرخواهی کرد.
متعاقب آن، هیأتی از مجلس فرانسه به ایران آمد و بابت رفتارهای گذشته در حمایت از این گروهک عذرخواهی کرد، اما پس از آن، باز هم عزم جدی برای همکاری فرانسه با ایران برای برخورد قاطع با سران گروهک منافقین مشاهده نشد.
مرحوم حجت الاسلام ریشهری وزیر اطلاعات وقت در خاطرات خود میگوید: «هیئت ایرانی پس از ورود به فرانسه، مسائل دیگر را به صورت کمرنگتری مطرح کرد و بیش از هر چیز روی تحویل یا اخراج ضدانقلاب اصرار به عمل آورد. جالب اینجاست که هر جا نامی از ضدانقلاب برده میشد، ذهن فرانسویها متوجه منافقین میگشت! از نظر هیئت، تحویل رجوی به مثابه اولین گام عملی در جهت عادی شدن روابط بود؛ ولی فرانسویها با این بهانه که “در صورت تحویل رجوی آبروی ما در سطح جهان میرود”، از این امر سر باز زدند و گفتند که میتوانیم آنها را محدود یا اخراج کنیم.»
در همان سالها بود که روزنامه لیبراسیون فاش کرد: «اعضای سازمان مجاهدین خلق به بهای جاسوسی برای دولت فرانسه در این کشور باقی ماندهاند.»
ارتباط با صدام از طریق فرانسه
تجمع منافقین در پاریس، آن هم در حساسترین دوران تاریخی و در خلال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، زمینهای برای شروع همکاری مزدوران رجوی با صدام بود. فرانسه که خود از حامیان همهجانبه رژیم بعثی در دوران جنگ به حساب میآمد، بسترهای مناسبی را نیز برای تسهیل روابط منافقین و رژیم بعث عراق فراهم کرد که ماحصل آن علاوه بر جاسوسی برای دشمن از عملیاتها و توانمندیهای ایران، انجام چد عملیات نظامی نیز بود.
از این مقطع بود که منافقین با ایجاد کمپ اشرف به عراق منتقل شدند.
ادامه فعالیتهای سیاسی منافقین در پاریس
با اتمام جنگ تحمیلی و ایجاد سرخوردگی فراوان در اعضای گروهک که میرفت تبدیل به بحران برای مسئولین شورای به اصطلاح مقاومت شود، سران منافقین برای حفظ اندک نیروی خود و جذب حمایت کشورهای خارجی وارد فاز سیاسی شدند و در یک اقدام غیرمنتظره، مریم رجوی را به عنوان رئیسجمهور خودخوانده شورای مقاومت معرفی کردند.
در واقع مأموریت اصلی مریم رجوی، شروع رایزنیها برای حمایتهای دوباره از سازمان از پا افتاده و در کنار آن فعال کردن ظرفیت ایرانیهای خارج از کشور و تشویق آنها به عضویت در سازمان بود.
برای شروع فاز سیاسی، مقصد منافقین جایی غیر از فرانسه نبود. در واقع جایگاه و امکانات آنها در فرانسه تا حدی محفوظ مانده بود و آنها اطمینان داشتند که با ورود به فرانسه مشکلات کمتری برای انجام فعالیتهای خود علیه ایران خواهند داشت. هرچند در آن ایام، سازمان به حال احتضار افتاده بود و پس از دو سال حضور مریم و بخشی از نیروهای مطرح سازمان در فرانسه، گشایشی در کار آنها برای گشودن بال سیاسی حاصل نشد.
در سال ۲۰۰۱ انگلیس٬ سازمان مجاهدین را در لیست گروهکهای تروریستی قرار داد و فعالیتهای آن را در لندن ممنوع کرد (البته این ممنوعیت شامل حال شورای سازمان و همچنین انتشار نشریه مجاهد نبود).
اتحادیه اروپا نیز منافقین را در لیست تروریستی قرار داد و در ادامه، با سرنگونی صدام در عراق و بازگشت اعضای ارشد سازمان منافقین به پاریس، مریم رجوی و حدود ۱۷۰ نفر از سران این گروهک در سال ۸۲ توسط نیروهای امنیتی فرانسه بازداشت شده و در دادگاه محاکمه شدند، اما پس از چندی با آزادی آنها موافقت شد.
در این برهه، منافقین با لابیگری در سازمانهای بینالمللی به خصوص کنگره آمریکا زمینه خروج خود را از فهرست گروههای تروریستی فراهم کردند.
در سال ۲۰۰۷ «دادگاه استراسبورگ» بالاترین مرجع قضائی اتحادیه اروپا منافقین را از فهرست گروهکهای تروریستی خارج کرد و در سال ۲۰۰۹ وزرای خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، در نشست بروکسل در رویکردی متناقض با ادعای مقابله با تروریسم، منافقین را از “فهرست سیاه سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا” خارج کردند و باز هم فرانسه به عنوان اولین کشور اعلام کرد حاضر است به اعضای منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهدو این اعلام آمادگی نشان داد که مهد آزادی و حقوقبشر برای همیشه فرزندان تروریست خود را در آغوش خواهد گرفت.
سیاست ایران در دولت شهید رئیسی
با روی کار آمدن دولت شهید رئیسی در ایران و سپردن سکان وزارت خارجه به دست شهید حسین امیرعبداللهیان، جمهوری اسلامی ایران برنامه مدون و دقیقی با رویکرد اقتدار و عزت کشورمان در عرصه بینالمللی را آغاز کرد که یکی از سرفصلهای آن، همین مسئله منافقین بود.
با این پیگیریها بود که تغییر بزرگی در رویکرد دولت آلبانی (که در سالهای اخیر به محل اصلی استقرار منافقین تبدیل شده است) صورت گرفت و پلیس این کشور در چند مرحله حمله به کمپ اصلی منافقین (اشرف ۳)، آنها را به شدت تحت فشار قرار داد و حالا با اقدام بیسابقه دولت فرانسه، کار برای سران این رژیم -که در نبود مریم رجوی وضعیت بهم ریختهای دارد- بسیار سختتر از گذشته خواهد بود.
در این گزارش از مطالب منتشر شده در مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز استفاده شده است.
منبع: تسنیم