زمزمهها از تکرار سناریوی ۹۲ در اردوگاه اصلاح طلبان؟
با گرمتر شدن هوا آرام آرام تنور رقابتهای انتخاباتی هم گرمتر میشود. نامزدهای انتخاباتی هر کدام در وقت تعیین شده در قاب تلویزیون ظاهر شده و هر یک از برنامههای خود در دولت بعد رونمایی میکنند. رسانهها و تحلیل گران سیاسی نیز هر یک از زاویهای نامزدهای انتخاباتی را مورد ارزیابی قرار میدهند. اگرچه طبق بررسیهای انجام شده، این مناظرات انتخاباتی است که بیشترین تاثیر را در میان مخاطبان تلویزیون و رای دهندگان مردمی دارد، اما اظهارات نامزدهای انتخاباتی و بیان دیدگاهها و مواضعشان در باره موضوعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مورد توجه مردم بوده و بر سبد رای نامزد انتخاباتی موثر است.
اولین برنامه؛ دور از انتظار
این روزها، اما سخنان پزشکیان در قاب سیمای ملی نقل محافل سیاسی است. از برخی حواشی همچون اشتباه لپی – محاسباتی اش در گفت وگوی ویژه خبری که بگذریم، این نامزد انتخاباتی ساده، صمیمی و باور پذیر در قاب تلویزیون ظاهر شد. هوش هیجانی و قدرت سخنوری بالای او میتواند با یک استراتژی درست ترکیب شود و رقیبی جدی برای سایر نامزدها ایجاد کند.
برخی اظهارات او، اما با چالشهای زیادی همراه بود. خودی منتقد جلوه کردن و نداشتن برنامه مشخص و در نهایت امروزی نبودن از نقاط ضعف جدی پزشکیان بود. اظهارات پزشکیان، اما تا این جای کار نشان میدهد که او سطح انتظارات را از خودش بالا نبرده، اما کمی تا قسمتی جدی کاهش داده است. پزشکیان به جای حرکت به سمت انتهای طیف اصلاح طلبی در وسط طیف مانده و اظهاراتش اگرچه برخی پایگاه اصلی رای او را راضی نکرده، اما برای رای دهنده مردد جذاب بوده است. نباید فراموش کرد که رای دهنده پایگاههای اصلی همیشه به کاندیدای اردوگاه سیاسی خود رای خواهد داد، اما رای دهنده مردد ممکن است به رقیب رای دهد و همان طور که میدانیم در انتخاباتی که رقابت نزدیک باشد، سرنوشت انتخابات را آرای مردد یا همان آرای خاکستری روشن میکند. در هر حال، اما واکنشهای مختلفی به اظهارات پزشکیان در فضای مجازی شکل گرفت. برخی، اظهارات او را صادقانه و صمیمی عنوان کردند و در طرف دیگر برخی، اما آن را قابل قبول ندانستند و نقدهای جدی به آن وارد کردند. قربانعلی صلواتیان از جمله کسانی بود که در شبکه ایکس به تقدیر از پزشکیان پرداخت و اظهارات پزشکیان مبنی بر این که برنامه وجود دارد و باید به کمک مردم آن را انجام داد، به فال نیک گرفت و برنامه دولت قبل را برنامه توسعه هفتم بیان کرد و نوشت: «هر دولتی سرکار بیاید موظف به اجرای آن است.»
علی احمدنیا، سردبیر سابق کانال اصلاحاتنیوز هم به حمایت از اظهارات پزشکیان پرداخت و نوشت: «او میتوانست شعاری صحبت کند، اما سعی کرد وعدهای ندهد و مردم را ساده فرض نکند، او برای مردم بیش از اینها ارزش قائل است.» غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی در تحلیل سخنان پزشکیان نوشت: «تقریبا هیچ نشانی از تقابل سیاسی در آن مشاهده نمیشود؛ عقلانیت بوروکراتیک با هدف مدیریت عقلانی امور عمومی ماحصل کلام او بود؛ این مولفههای گفتمانی چرخش مهمی در گفتار مألوف اصلاحطلبان محسوب میشود.» در همین راستا کاربری هم نوشت: «پزشکیان انتظارات رادیکالها را برآورده نمیکند. نه آن دسته که مایل اند جایگاه ریاست جمهوری را به نقطهای برای تقابل با نظام و رهبری تبدیل کنند (نا آرامی در بالا) و نه رادیکالهای حزباللهی که انتظار دارند رئیسِ جمهور در مقابل خواست و سلیقۀ اکثریت مردم ایستادگی کند (ناآرامی در پایین).» کاربری دیگر نیز نوشت: «اگراظهارات اخیر پزشکیان در سیمای ملی را به عنوان اولین کنش مهم انتخاباتی پزشکیان مبنا قرار دهیم به یک نتیجه میرسیم، فاصله بسیار زیاد پزشکیان از بخش مهمی از چهرههای حقیقی ستادش و پایگاه رای اصلاحطلبان، در واقع پزشکیان در لیگ متفاوتی توپ میزد و این توپ زدن هر چه هست باعث بردن جام نخواهد شد.» سخنان پزشکیان که رنگ و بوی تندروی نداشت حتی با استقبال کیهان نیز همراه شد: «منافقین جدید و تندروهای غربگرای داخلی که نسبت به نطق تلویزیونی پزشکیان ابراز نارضایتی و طلبکاری از موضع بالا کردهاند، همانهایی هستند که در ادوار مختلف به تناوب، دور کسانی مانند مرحوم هاشمی، خاتمی، کروبی، عارف، روحانی، همتی و… جمع شده و تا عرش بالا برده بودند و ضمنا به وقتش هم که توقعاتشان به قدر کافی برآورده نشده، پنجه بر صورت همین شخصیتها کشیده و از بدترین توهین و تخریب دریغ نکردهاند. پزشکیان که به درستی خود را خدمت گزار نظام و انقلاب میداند و در تشییع شهید رئیسی از ارادت خود به آن شهید گفت، قطعا آن قدر تجربه و تدبیر دارد که به بدخواهان کشور و ملت پهلو ندهد و فاصلهگذاری منطقی داشته باشد.»
پزشکیان، عارف ۹۲ میشود؟
در طرف دیگر، اما بازخوردهای منفی نیز کم نبود. محمدحسن آصفری، فعال سیاسی اصولگرا صحبتهای پزشکیان را به جای ارائه راهکار، بیشتر حول محور گفتمان درمانی توصیف کرد. عبدالرضا داوری نیز به تسلط نداشتن پزشکیان به ادبیات و دانش حکمرانی اشاره کرد و نوشت: او در قالب نمایندگی فریز شده و اصلا در تراز ریاستجمهوری نیست. محمدعلی آهنگران، فعال سیاسی نزدیک به اعتدالیها نیز نخستین حضور پزشکیان در تلویزیون را شعارگونه، سرشار از کلیگویی با رنگ و بویی از نگرشهای سوسیالیستی دانست. اما نکته قابل توجه در میان واکنشها آن جا بود که سخنان پزشکیان اصلا به مذاق جریان چپ اردوگاه اصلاح طلبی خوش نیامد تاجایی که صدای عبور از پزشکیان نیز شنیده شد.
به عنوان نمونه محمود صادقی، کاندیدای رد صلاحیت شده اصلاحطلبان در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: نخستین برنامه زنده تلویزیونی مسعود پزشکیان پایینتر از حد انتظار بود؛ اگر تنها نامزد اصلاحطلبان در برنامههای بعدی با همین دستفرمان حرکت کند، توانایی برانگیختن سازمان رای اصلاحطلبان را نخواهد داشت. او گفتمان پورمحمدی را تحولخواهانهتر از پزشکیان دانست و تاکید کرد مردم از شعار عبور کردهاند. جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات نیز با ادبیاتی غیر منتظره به انتقاد از سخنان پزشکیان پرداخت و گفت: «ضمن حمایت از آقای دکتر مسعود پزشکیان بهعنوان یک فعال سیاسی اصلاحطلب، باید گفت سخنان شب گذشته ایشان در گفتوگوی خبری موجب گلایه بسیاری از علاقهمندان گردید. امید میرود ایشان در نشستهای خبری بعدی بهجای توجه به پایگاه رأی دولت معجزه هزاره سوم از ادبیات متناسب با انتظارات اکثریت منتقد برای به میدان آوردن آرای خاموش استفاده کنند.» در ادامه نیز حسین درخشان فعال سیاسی اصلاح طلب نوشته است: «صحنه چهار ضلعی ۹۲ است، اما این که پورمحمدی روحانی ۹۲ باشه و پزشکیان عارف، بعد از مناظره دوم و سوم مشخص میشه. ولی پور محمدی خیلی آمادهتر از پزشکیان به نظر میاد.» شنیدههای دنیای اقتصاد از محافل خصوصی اصلاحطلبان اگرچه حکایت از آن دارد که پزشکیان بهصورت عامدانه با لحن ملایم در این برنامه ظاهر شده بود تا سیگنال آرامش به طرف مقابل منتقل کند؛ اما به باور بسیاری از تحلیلگران ادامه این مسیر به نفع پزشکیان نخواهد بود. در همین راستا فرهیختگان نوشته است: «پزشکیان میان یک سخنرانی حوصلهسربر در تلویزیون که شبیه نطق نماینده مجلس بود یا مواضع آتشین و رادیکال، میتواند با انتخاب راه سوم روی نقاط ضعف رقبا تمرکز کند و با ایجاد تفاوت محسوس میان خودش با بقیه، کار را به دور دوم بکشاند. کاری که از او به عنوان یک نیروی سیاسی باسابقه برمیآید. اگر کاندیدای اصلاحطلبان با مسیر فعلی ادامه دهد، اصولگرایان احتمالا با دست بازتری یکدیگر را نقد میکنند.
آنها اگر خیالشان از رای پایین پزشکیان راحت شود، متفاوت رفتار میکنند. ولی اگر نگران دور دومی شدن یا شکست در مرحله اول باشند، با احتیاط درباره هم کنش خواهند داشت. شاید نظر سبد رای ایدئولوژیک اصولگرایان ثابت بماند ولی بخش بزرگی از کسانی که حتما یا به احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند، نظر قابل تغییری دارند. تغییر نظر آنها بیشتر محصول اشتباه کاندیداها در مسیر انتخابات است. اشتباهاتی که قبلا از سوی همه دو ضلع اصلی اصولگرایان دیدیم و بعید نیست دوباره تکرار شود. نقش پزشکیان با این تفاسیر محدود به سبد رای اصلاحطلبان نیست، او میتواند با قوت و ضعف در عمل سیاسی سبد رای اصولگرایان را هم جابهجا کند و روی تصمیمات آنها اثرگذار باشد.»
توقع پر ریسک اصلاحات
در هر حال، اما باید گفت که جریان رادیکال اصلاح طلبی و کسانی که بر پزشکیان فشار میآورند که او در کمپین انتخاباتی خود، بر پایگاه رای اصلاح طلبی تاکید و فضا را دو قطبی کند، از این نکته مهم غافل اند که اولا انتخابات ریاست جمهوری بیشتر از آن که حزبی باشد، شخصی است و ثانیا اگر نامزد متمایل به ایفای یک نقش نباشد، آن نقش در اجرا و در عمل خوب در نمیآید. اساسا کاریزما و شخصیت مسعود پزشکیان طوری نیست که بخواهد یا بتواند دو قطبی ایجاد کند. ضمن این که انتخابات ۷۶ بر خلاف تصور برخی دوستان دو قطبی نبود. دو قطبی آقای روحانی هم به لطف بازی خلاقانه مرحوم هاشمی امکان تحقق پیدا کرد. از این رو اشتباه است اگر ما فقط دوران بعد از موفق شدن افراد را ملاک قرار دهیم. نمیتوانیم پزشکیان امروز را با خاتمی ۸۴ یا روحانی ۱۴۰۰ مقایسه کنیم. اصلاح طلبان به ویژه جریان چپ اردوگاه اصلاح طلبی، باید با تحلیل دقیق و علمی شرایط فعلی استراتژی طراحی کنند. انتخابات عرصه آزمون و خطا نیست. بی تردید شرایط در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، با ۹۶ و ۹۲ و ۷۶ تفاوتهای اساسی دارد و بدون توجه به این تفاوتها نمیتوان استراتژی طراحی کرد. از طرفی هیچ نامزدی به صرف کسب رای اصلاح طلبان نمیتواند برنده انتخابات شود. به عبارت سادهتر سرنوشت انتخابات در دست آرای مردد یا همان خاکستری است و بخشی از این آرای مردد از دو قطبی شدن فضا میترسد و نگران میشود و لذا ممکن است یا رای ندهد یا به پزشکیان رای ندهد.
اصلاح طلبان مجدد با همان پارادوکس عارف- روحانی سال ۹۲ مواجه شده اند. عارف اصلاح طلبتر بود، اما روحانی از نظر کمپینی قویتر بود. عارف شانس پیروزی نداشت ولی روحانی داشت. این در حالی بود که روحانی کاراکتر خاص خودش را داشت و تا آخر خود را ذیل چتر اصلاح طلبان تعریف نکرد؛ بنابراین این ادعا که اصلاح طلبان به تنهایی میتوانند برنده انتخابات شوند درست نیست. کما این که اصولگرایان هم نمیتوانند. نامزدی برنده است که توان اقناع آرای مردد و شناور را داشته باشد که فعلا بین ۴۰ تا ۵۰ درصد رای دهندگان را تشکیل میدهند! حزب مشارکت هم در سال ۸۴ با این خطای استراتژیک که فرهنگ حزبی شدن در جامعه جا افتاده است، نامزد اختصاصی معرفی کرد که در باخت اصلاح طلبان بی تاثیر نبود. حتی در خود اروپا که مهد نظام حزبی است بحث بر سر این است که اکثر رای دهندگان حزبی رای نمیدهند چه برسد به انتخابات ریاست جمهوری که اساسا فرمول آن متفاوت است. شاید پزشکیان بتواند با ایجاد تکانههای متوالی و بدون قطبی کردن، برنده انتخابات شود، اما هیچ نقشه راهی در کمپین بدون ریسک نیست. نقشه راه و استراتژی انتخاباتی هم از دل بحثهای سیاسی روزمره و رایج و چند ساعته در نمیآید. با همه این توضیحات، اما به نظر جریان اصلاحات حداقل فعلا قرار نیست سناریوی ۹۲ را تکرار کند و به سراغ پور محمدی برود. روز گذشته آذر منصوری در توئیتی تاکید کرد: «جمع بندی آخرین جلسه مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران: جبهه اصلاحات ایران در سراسر کشور در فرصت باقی مانده تا پایان تبلیغات، همراه و همگام با ستاد مرکزی دکتر_پزشکیان همه ظرفیتهای خود را برای پیروزی ایشان به کار گیرند.»
منبع: روزنامه خراسان