وب گردی

یادگاری «یه تیکه زمین» را یادتان هست؟/ موسیقی‌ای که بهترین شد

کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روز‌های جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روز‌های پردردسر بود، برویم.

درصد و بیستمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال تلویزیونی «یه تیکه زمین» به نویسندگی علی اکبر محلوجیان و خسرو نقیبی، تهیه کنندگی محمدعلی اسلامی و کارگردانی مهدی کرم پور رفتیم که در سال ۱۳۹۱ به مناسبت ایام محرم و صفر از شبکه دو سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه‌ای پرمخاطب که به نوعی اولین تجربه مهدی کرم پور در عرصه سریال سازی پس از ساخت چهار فیلم سینمایی و پنج فیلم تلویزیونی محسوب می‌شد و توانست به دلیلی محتوای ارائه شده و حضور بازیگران ممتاز تلویزیون و سینمای ایران به سرعت طیف وسیعی از مخاطبان را به سوی خود جذب کند.

داستان سریال «یه تیکه زمین» درباره مردی به نام «حاج حیدر» است که از نانوایان قدیمی است و دو پسر و یک دختر دارد. دو پسر او ازدواج کردند و یکی از پسر‌های او بچه دار نمی‌شود. مردم و همسایه‌ها خیلی برای او احترام قائلند. یکی از اهالی محل به نام «التفات» با او سر ناسازگاری دارد و سعی می‌کند تا به کمک پسر حاج حیدر او را بی اعتبار و بی احترام کند. پسر حاج حیدر هم ناخواسته وارد بازی التفات می‌شود، اما کم کم از نیت بد التفات خبردار می‌شود.

کوروش تهامی، حمید ابراهیمی، رؤیا تیموریان، حدیث میرامینی، امیرحسین رستمی، شراره دولت آبادی، آتیلا پسیانی، نفیسه روشن، عارف لرستانی، سپیده علایی، پوراندخت مهیمن و عنایت الله بخشی از بازیگران این سریال تلویزیونی بودند.

اما یکی از نقاط عطف و جالب توجه سریال که توانست به معنای واقعی کلمه نقش مؤثری در بهتر دیده شدن آن میان مخاطبان ایفا کند موسیقی تیتراژ این مجموعه بود که با نام «بهشت از دست رفته» با ترانه روزبه بمانی، آهنگسازی علیرضا کهن دیری و خوانندگی محمد اصفهانی پیش روی بینندگان این سریال قرار گرفت و به قدری با استقبال مواجه شد که مدتی پس از پخش توانست به عنوان بهترین موسیقی تیتراژ سال ۱۳۹۱ به انتخاب کارشناسان نخستین جشن سالانه «موسیقی ما» معرفی شود.

مسیری که تجربه نشان داده وقتی ترکیب درست و هدف مندی از مثلث ترانه سرا، آهنگساز و خواننده به درستی در کنار هم قرار گیرند، می‌تواند دربرگیرنده امتیازات ویژه‌ای برای معرفی درست یک سریال یا مجموعه تصویری باشد و حتی در سال‌های بعد نیز به عنوان مهم‌ترین مؤلفه و شاخصه چنین آثاری در حافظه دیداری مخاطب ثبت می‌شوند. مسیری که وقتی موسیقی اش را می‌شنویم بلافاصله نام آن مجموعه در ذهنمان نقش می‌بندد و می‌تواند حس و حال ویژه‌ای را به ما انتقال دهد. آن چنان که در تاریخ سریال سازی مجموعه‌های ایرانی چنین فضایی بار‌ها تجربه شده و نشان داده اگر صاحبان آثار فارغ از انگیزه‌های اقتصادی و رانتی نسبت به ساخت موسیقی تیتراژ یک مجموعه حساسیت نشان دهند، موفقیت‌های ارزشمندی در انتظار آنان خواهد بود.

در این چارچوب، موضوع کیفیت زمانی می‌تواند ارزش دوچندانی پیدا کند که مؤلفه‌ای به نام «تجربه» نیز در این مسیر همراه گروه تولید باشد. فرآیندی که در موسیقی متن و تیتراژ سریال «یکه تیکه زمین» هم به وضوح دیده شد و نشان داد که تجربه زیست هنری علیرضا کهن دیری با محمد اصفهانی که پیش‌تر هم تجربه‌های ارزشمندی را در کنار هم از سرگذرانده اند چه تأثیر مهمی در شاخص سازی یک سریال یا اثر تصویری دارد. فرآیندی که متأسفانه آنچنان که باید مستمر نبود، اما هرچه بود تبیین کننده جریانی بود که تأثیرات مطلوب خود را در فرآیند تولید و توزیع آثار موسیقایی دهه نود به جا گذاشت و نشان داد اگر کیفیت را فدای پول و کمیت نکنیم می‌توانیم شاهد ظهور و بروز آثار شاخصی از خوانندگان باشیم که در کنار فعالیت اقتصادی می‌توانند چنین آثار شاخصی را در کارنامه فعالیت‌های خود ثبت کنند.

علیرضا کهن دیری آهنگساز بسیار کم حرف، اما شاخص موسیقی کشورمان که کمتر تن به مصاحبه و گفتگو‌های رسانه‌ای می‌دهد، چندی پیش بود که در یکی از معدود گفتگو‌های رسانه‌ای‌اش درباره نحوه همکاری خود با کارگردانان توضیح داد: من معمولاً طی یک سال، آثار زیادی را قبول نمی‌کنم و با کسی هم به مشکل نمی‌خورم. ممکن بود اگر سالی ده کار انجام می‌دادم و با کارگردان‌هایی هم که شناختی از آنها ندارم همکاری می‌کردم، به مشکل می‌خوردم؛ اما معمولاً با افرادی کار می‌کنم که نسبت به هم شناخت داریم و می‌توانیم به تعامل برسیم.

این آهنگساز گزیده کار کشورمان در یکی دیگر از گفتگو‌های رسانه‌ای‌اش درباره نحوه ساخت ملودی برای موسیقی تیتراژ سریال‌ها تصریح کرد: من هیچ ملودی را نساختم که بعد‌ها برای آن شعر بگویند، به جز سریال «وفا» که من موسیقی سریال را ساخته بودم و می‌خواستم این موسیقی را در تیتراژ هم حفظ کنم. این گونه شد که بخشی از ملودی قبل از سرایش شعر ساخته شد. وگرنه حتماً باید شعر را بشنوم و با آن ارتباط برقرار کنم تا بتوانم ملودی مورد نظر آن را بسازم.

محمد اصفهانی خواننده شناخته شده موسیقی کشورمان که نامش همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین گزینه‌ها برای خواندن موسیقی تیتراژ سریال‌ها و آثار مختلف تصویری شنیده می‌شود و در این زمینه هم تاکنون آثار شاخصی را پیش روی مخاطبان قرار داده، در یک مصاحبه رسانه‌ای پس از انتخاب تیتراژ سریال «یه تیکه زمین» درباره ملاک و معیارش برای همکاری با یک سریال توضیح داد: وقتی محتوای یک سریال یا یک برنامه با صدای من و ایماژ ذهنی مردم از صدای من، هم خوانی داشته باشد طبیعتاً می‌پذیرم که در آن مجموعه حضور پیدا کنم. ضمن اینکه به طور معمول عواملی مانند کارگردان، بازیگر و نویسنده مدنظر من برای انتخاب بوده است و در کنار عناصر مهمی، چون شاعر و آهنگساز مؤلفه مهمی در حوزه عیارسنجی هستند.

وی با بیان اینکه ترانه «بهشت از دست رفته» روزبه بمانی برای موسیقی تیتراژ سریال «یه تیکه زمین» نقش مهمی در بهتر شنیده شدن موسیقی داشت گفت: خوشبختانه مضمون و نگاه نو ترانه سرا در این قطعه نقش خوبی در بهتر شنیده شدنش داشت. در ضمن ما کار زیاد سختی هم برای دریافت مجوز نداشتیم، چون دیالوگی بین عوامل اجرایی و مدیران رد و بدل شد که از گفتن آن معذورم و پس از آن با افتادن توپ به زمین طرف مقابل، آنها خودشان همه چیز را تقبل کردند … هیچ تعدیلی هم نشد و نگذاشتیم که بشود. چون منطق و دلیل پشت آن بود. آنها هم دلایل ما را پذیرفتند و با هم صحبت کردیم و توضیحاتی رد و بدل شد. البته باز هم تاکید می‌کنم؛ آن توپ همانطور که گفتم دیگر در زمین ما نبود. روزبه بمانی هم همواره حرف‌های جدید در ترانه و حتی در حوزه‌های دست خورده آن دارد. از طرفی تحصیلات این کار و معلومات ادبی و تاریخی و استعداد‌های شخصی اش، همه مزید توفیقات اوست؛ از سوی دیگر با آنکه به کلامش و چارچوب‌های آن مقید و متعصب است، اما در برابر منطق و پیشنهادِ منجر به ارتقای کیفیت اثر، گارد نمی‌گیرد و به اصطلاح «لجبازی» نمی‌کند و در کار تیمی، به راه و همراه است.

منبع: مهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا