بررسی آخرین اقدام دولت سیزدهم در عرصه دیپلماسی انرژی
۱۰:۳۰ – ۳۱ تیر ۱۴۰۳
هفته گذشته جواد اوجی، وزیر نفت جزئیاتی جدید از توافق گازی ایران و روسیه اعلام کرد که مدت زمان اجرای آن ۳۰ سال تعیین شده است. این توافق گازی ۶ تیرماه امسال با حضور محمد مخبر، سرپرست ریاستجمهوری بین الکسی میلر، مدیرعامل شرکت گازپروم روسیه و مجید چگنی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران منعقد شده بود. بنابر گفته وزیر نفت، طبق پیشقرارداد امضا شده، ایران میتواند روزانه تا سقف ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز از روسیه وارد کرده یا انتقال دهد.
اوجی ادامه میدهد: «احداث خط ترانزیت گاز از شمال به جنوب از مسیر ایران اتفاقی بسیار بزرگ به شمار میآید که در تاریخ ایران سابقه نداشته است و سالانه ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار تبادلات مالی خواهد داشت.» پیشتر میلر، مدیرعامل گازپروم نیز درباره این توافق گفته بود: «امضای توافقنامه صدور گاز روسیه به ایران اقدامی بسیار مهم و بزرگ است که در آینده نتایج بسیار مثبتی در منطقه خواهد داشت. روسای جمهور دو کشور فعالانه پیگیر امضای این تفاهمنامه بودند تا در سریعترین زمان ممکن عملیاتی و اجرایی شود.»
۶ محور همکاری ایران و روسیه در حوزه انرژی
نقطه آغاز همکاریهای دوجانبه ایران و روسیه در حوزه انرژی به ۲۸ تیرماه سال ۱۴۰۱ بازمیگردد، روزی که تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه امضا شد. طبق این تفاهمنامه قرار شد دو کشور مطالعات خود را در ۶ محور انجام دهند که عبارت است از:
۱. سرمایهگذاری در توسعه میادین نفتی و گازی (شامل فشارافزایی پارسجنوبی، توسعه میدان کیش و پارسشمالی و توسعه ۶ میدان نفتی).
۲. سرمایهگذاری جهت تکمیل پروژه نیمهتمام ایران- ال. ان. جی و اجرای پروژههای جدید ال. ان. جی شناور و کوچک مقیاس
۳. واردات و سوآپ گاز
۴. سوآپ فرآورده نفتی
۵. احداث خطوط فشار قوی صادراتی
۶. انتقال فناوری و تکنولوژی مربوط به نفت و گاز
در دو سال گذشته پیشرفت مذاکرات در هر یک از این محورها متفاوت بوده است، مثلا در حوزه فشارافزایی پارسجنوبی همکاری صورت نگرفته ولی طبق اعلام وزارت نفت، در دولت سیزدهم ۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی با شرکتهای بزرگ روس امضا شد که ۲۵۰ هزار بشکه افزایش ظرفیت تولید نفت از محل امضای این قراردادها بوده است یا در حوزه انتقال تکنولوژی ۱۰ قرارداد و تفاهمنامه در همایش B۲B بین شرکتهای دانشبنیان دو کشور امضا شد. اما موضوع توافق گازی دو کشور ذیل محور سوم از تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری تعریف میشود که در دو سال گذشته مذاکرات آن فراز و نشیبهایی داشته و اکنون با نهایی شدن پیشقرارداد تنها یک گام تا امضای قرارداد و اجرا فاصله دارد.
ایران باید گاز روسیه را بهصورت حداکثری واردات کند نه سوآپ
هنوز جزئیات بیشتری از توافق دو کشور اعلام نشده، اما بهنظر میرسد توافق گازی با روسیه هم شامل واردات گاز و هم سوآپ گاز باشد؛ به این صورت که ایران بخشی از گاز روسیه را با قیمت مناسب برای مصارف و صادرات خود وارد میکند و بخشی دیگر را نیز از شمال دریافت کرده و در هر منطقهای که روسیه بخواهد تحویل میگیرد. حبیبالله ظفریان، کارشناس انرژی در گفتگو با «فرهیختگان» میگوید: «دولت ایران باید بهگونهای برنامهریزی کند که بهصورت حداکثری گاز روسیه را خریداری کرده و آن را نه برای مصرف غیربهینه در داخل، بلکه برای بازصادرات با قیمت بالاتر به کشورهای همسایه استفاده کند.» وی افزود: «ایران باید با تکیه بر مزیت جغرافیایی خود تا میتواند گاز از کشورهای دارنده گاز خریداری کند و به کشورهای مصرفکننده بفروشد. با این اقدام میتوان بهسمت تبدیل به هاب گازی منطقه حرکت کرد که نهتنها مزایای اقتصادی برای کشور به همراه دارد، بلکه بهدلیل گره زدن تامین انرژی کشورها، یک وابستگی سیاسی و امنیتی ارزشمند نیز بین ایران و کشورهای منطقه ایجاد میکند.»
حرکت بهسمت هاب گازی منطقه با تجارت گاز روسیه
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات انرژی» اشاره میکند کشور باید گاز مازاد در منطقه، از جمله گاز کشورهای روسیه و ترکمنستان را خریداری و گاز وارداتی به همراه بخشی از گاز تولیدی داخل را به کشورهای دارای تقاضای گاز در منطقه صادر کند. طبق این گزارش، بررسی پتانسیلهای تجارت گاز در منطقه بهویژه پس از جنگ اوکراین نشان میدهد ایران میتواند در میانمدت پنجساله به صادرات سالیانه حداقل ۶۰ میلیارد مترمکعب و واردات حداقل ۳۰ میلیارد مترمکعب گاز دست یابد. پتانسیلهای واردات و صادرات گاز به کشورهای منطقه در تصویر یک نشان داده شدهاند. (تصویر شماره یک)
زیرساخت انتقال گاز روسیه به ایران چگونه است؟
البته برآورد مرکز پژوهشهای مجلس از انتقال گاز روسیه به ایران سالانه بین ۱۵ تا ۳۰ میلیارد متر مکعب است درحالیکه سقف تعیین شده در توافق دو کشور تا ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گذاشته شده است. از جنبه زیرساختی نیز در شرایط فعلی ایران امکان انتقال بیش از ۳۰ میلیارد مترمکعب از گاز روسیه را ندارد. موسسه مشاوره انرژی SolutiEN در گزارشی (تصویر شماره دو) به زیرساخت انتقال گاز روسیه به ایران پرداخته و مینویسد: «یک گزینه برای گاز روسیه، ورود به بازار خاورمیانه و جنوب غرب آسیا، عراق، پاکستان و… خواهد بود. دو زیرساخت موجود پیش روی این استراتژی، مسیرهای ترکمنستان- ایران و آذربایجان- ایران است.»
طبق این گزارش، از ترکمنستان به ایران دو خط لوله به مجموع تقریبی ۲۰ میلیارد مترمکعب وجود دارد که اکنون حداکثر ۲۰ درصد از ظرفیت آن استفاده میشود. هماکنون ترکمنستان نیز به روسیه از طریق خط لوله آسیای مرکزی CAC بال شرقی و غربی با ظرفیت اولیه ۹۰ میلیارد مترمکعب متصل است که بهدلیل فرسوده شدن نزدیک ۴۵ میلیارد مترمکعب آن قابل استفاده است. در غرب خزر نیز مسیر خط لوله تاریخی صادرات ایران به شوروی سابق (قاضی محمد- آستارا) محل اتصال ایران به روسیه از طریق آذربایجان است. این خط با ظرفیت اولیه ۱۰ میلیارد مترمکعب احداث شده و اکنون کمتر از ۲۰ درصد از ظرفیت آن قابل استفاده است و افزایش حجم عملیاتی این خط نیاز به تعمیر و بازسازی دارد.
بازار گاز ۱۸ میلیارد متر مکعبی ایران میتواند احیا شود
از طرف دیگر ایران همین الان دو گزینه بالقوه برای افزایش صادرات گاز ذیل قراردادهای فعلی خود دارد که بهدلیل کمبود گاز از همه ظرفیتهای آن استفاده نشده و میتواند با بازصادرات گاز روسیه این امر محقق شود. گزینه اول ایران، افزایش صادرات گاز به عراق است. ایران در دو قرارداد گازی خود با عراق برای صادرات روزانه ۶۰ میلیون متر مکعب گاز به بصره و بغداد، ظرفیتسازی کرده که اکنون فقط نیمی از آن محقق میشود. همچنین گزینه دوم ایران، احیای قرارداد گازی با پاکستان و بازصادرات گاز روسیه به آنهاست. موعد آغاز این قرارداد گازی از سال ۱۳۹۳ و حجم آن ۸ میلیارد متر مکعب در سال تعیین شده بود که متاسفانه با آغاز به کار دولت یازدهم، اجرای آن متوقف شد. در دولت سیزدهم مجددا احیای این قرارداد در دستورکار قرار گرفت و ایران تا سپتامبر سال ۲۰۲۴ (سالجاری میلادی) به پاکستان برای احداث خط لوله و برقراری جریان صادرات گاز مهلت داده است. در غیر این صورت، کار به داوری بینالمللی کشیده خواهد شد که بنابر گزارش رویترز یک جریمه ۱۸ میلیارد دلاری در انتظار پاکستان خواهد بود.
بعد از انجام مذاکرات با طرف پاکستانی اکنون دولت این کشور قصد دارد ساخت بخش ۸۰ کیلومتری پروژه خط لوله گاز از مرز ایران تا گوادر را با هزینه ۱۵۸ میلیون دلاری آغاز کند. درمجموع تحت این پروژه، پاکستان ملزم به احداث ۷۸۱ کیلومتر خط لوله در داخل خاک خود برای دریافت گاز ایران است. بدین ترتیب در قراردادهای فعلی ایران، امکان صادرات گاز سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب به عراق و ۸ میلیارد متر مکعب به پاکستان وجود دارد که مجموع آنها ۱۸ میلیارد متر مکعب در سال است. ظرفیت دریافت گاز ایران از روسیه نیز همانطور که گفته شد سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب است.
سودآوری تجارت گاز با روسیه؛ حداکثر ۱۵ میلیارد دلار.
اما واردات گاز از روسیه و بازصادرات آن تنها سناریوی استفاده از این گاز مازاد نیست و ایران میتواند در یک سناریو با اولویت کمتر، بخشی از این گاز را در داخل کشور و برای جبران ناترازی گاز، مصرف کند. طبق آمار شرکت ملی پالایش و پخش، ناترازی گاز باعث شده ایران سالانه حدود ۳۰ میلیارد لیتر گازوئیل در نیروگاهها بسوزاند که میتواند با ۳۰ میلیارد مترمکعب گاز روسیه (در صورت واردات) جایگزین شود. طبق محاسبات با در نظر گرفتن قیمت گاز طبیعی معادل ۲۵ سنت بر مترمکعب و قیمت گازوئیل معادل ۷۵ سنت بر لیتر، با جایگزینی این دو سوخت در نیروگاهها و صادرات گازوئیل مازاد، سودآوری ارزی معادل ۱۵ میلیارد دلار نصیب کشور خواهد شد که میتواند برآوردی حدودی از منفعت این قرارداد را برای ایران نمایش دهد. البته این عدد به صورت حداکثری در نظر گرفته شده، زیرا میدانیم اولا ظرفیت انتقال گاز روسیه به دلیل استهلاک خطوط لوله کمتر از ۳۰ میلیارد مترمکعب در سال است و ثانیا همه این حجم مربوط به واردات گاز نخواهد بود و سوآپ گاز را نیز شامل میشود و ثالثا همه واردات گاز نیز به عنوان مصرف داخل استفاده نمیشود بلکه اولویت در بازصادرات گاز به قیمت بالاتر به کشورهای منطقه است.
آمریکا و روسیه نیز واردکننده گاز هستند!
بعد از امضای این توافقنامه، یک خط رسانهای توسط رسانههای فارسیزبان پیگیری شد که «ایران، مالک یکپنجم ذخایر گاز دنیا و دومین دارنده منابع گازی جهان، واردکننده گاز از ارباب روسیه شد.»، اما آیا واردات گاز توسط کشور دارنده گاز اتفاق مذمومی است؟ پاسخ به این سوال منفی است، زیرا تجارت گاز، مجموعهای از صادرات، واردات، سوآپ و ترانزیت گاز تعریف میشود به گونهای که با تکیه بر مزیتهای جغرافیایی، بیشترین منافع را برای کشور حاصل میکند. به عنوان مثال برای ایران اقتصادی است که به جای انتقال گاز از میادین جنوب به شمال کشور، گاز استانهای شمالی را از همسایگان تامین کرده و گاز خود را از غرب و شرق به کشورهای همسایه بفروشد. طبق همین منطق اقتصادی، واردات گاز نه تنها توسط ایران به عنوان سومین تولیدکننده بزرگ گاز دنیا بلکه توسط آمریکا و روسیه به عنوان اولین و دومین تولیدکننده بزرگ دنیا نیز انجام میشود (تصویر شماره سه). طبق گزارش موسسه EI، در سال ۲۰۲۳ آمریکا ۰.۳ و ۷۹ میلیارد مترمکعب از ترینیداد و توباگو و کانادا گاز وارد کرده و روسیه نیز ۵.۷ میلیارد مترمکعب از سه کشور آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان واردات گاز داشته است. بر همین مبنا آیا میتوان گفت آمریکا مستعمره ترینیداد و توباگو شده است؟
تاثیر جنگ اوکراین بر صادرات گاز روسیه چه بود؟
اما شاید یک سوال در ذهن مخاطب باقیمانده باشد؛ چگونه ایران و روسیه، دو رقیب سنتی در بازار گاز، وارد توافق و همکاری در بازار گاز شدهاند؟ درواقع آنچه معادلات حاکم بر بازار گاز را تغییر داده، وقوع جنگ اوکراین در فوریه سال ۲۰۲۲ بوده است، جایی که روسیه جریان صادرات گاز خود به بازار اروپا را به صورت جدی کاهش داد. تا پیش از فوریه ۲۰۲۲، سهم روسیه از عرضه گاز در اروپا از ۲۵ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۳۳ درصد در سال ۲۰۲۱ رسیده بود، بدین معنا که روسیه ۳۳ درصد از کل گاز مصرفی در قاره اروپا را تامین میکرد (تصویر شماره چهار) که طبق گزارش موسسه بروگل، این رقم معادل سالانه ۱۴۰ میلیارد مترمکعب بوده است.
با وقوع جنگ اوکراین، صادرات گاز روسیه از مسیر خط لوله و LNG به اروپا به حدود ۸۰ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۲ رسید و این رقم در سال ۲۰۲۳ به ۴۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافت. جالب اینکه طبق گزارش موسسه بروگل (تصویر شماره پنج)، افت ۴۰ میلیارد مترمکعبی صادرات گاز روسیه به اروپا از ۲۰۲۲ به ۲۰۲۳، تماما با LNG (گاز مایعشده) آمریکا جبران شد. درمجموع صادرات گاز روسیه به اروپا از موعد آغاز جنگ اوکراین، سالانه ۱۰۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافته و در سال جاری میلادی نیز با اتمام قرارداد صادرات گاز روسیه از مسیر اوکراین و عدم تمدید آن، ۱۲ میلیارد مترمکعب دیگر نیز به گاز مازاد روسیه اضافه میشود که دولت پوتین باید فکری به حال آن کند.
گزینههای روی میز روسیه برای جبران بازار اروپا
روسیه برای جایگزینی بازار اروپا به حجم ۱۰۰ میلیارد مترمکعب، سه گزینه روی میز خود قرار داده است: ۱- بازگشت به بازار اروپا از طریق ایجاد هاب گازی در ترکیه و انتقال گاز به کشورهای اروپایی، ۲- چرخش به بازار گاز چین و ۳- دسترسی به بازار جنوب غرب آسیا از مسیر ایران. نخستین ایده روسها بازگشت به اروپا از مسیر ترکیه بود که این ایده به دو دلیل روی کاغذ باقی مانده است. دلیل اول نزاع روسیه و ترکیه بر مدیریت این هاب گازی است. خبرگزاری رویترز در گزارشی در سپتامبر ۲۰۲۳ عنوان کرد: تلاش روسیه برای ایجاد یک «هاب گاز» در ترکیه برای جایگزینی فروش از دست رفته به اروپا، به دلیل اختلاف نظر در مورد اینکه چه کسی باید مسئول این هاب گازی باشد، به تعویق افتاده است. دلیل دوم این است که اروپاییها قصدی برای خرید گاز مستقیم یا باواسطه از روسیه ندارند که اگر این قصد وجود داشت قرارداد واردات گاز از مسیر اوکراین را تمدید میکردند. همچنین جایگزینی LNG آمریکا با گاز روسیه در بازار اروپا نیز منجر به پیدایش یک رقیب سرسخت سیاسی برای روسیه در این بازار شده که ترکیه را از گزینههای روی میز تقریبا خارج کرده است.
آرزوی روسها برای صادرات ۱۰۰ میلیارد مترمکعب به چین
ایده دوم روسها، افزایش صادرات گاز به بازار چین از مسیر سه خط لوله انتقال گاز است (تصویر شماره شش). طبق آمار شرکت گازپروم، روسیه سال گذشته ۲۲ میلیارد مترمکعب گاز به چین از مسیر خط لوله پاورسیبری ۱ صادر کرد و قصد دارد این رقم را تا سال آینده به ۳۸ میلیارد مترمکعب برساند. همچنین به مذاکرات برای احداث خط لوله پاورسیبری ۲ به حجم ۵۰ میلیارد مترمکعب و خط لوله خاوردور به حجم ۱۰ میلیارد مترمکعب با طرف چینی ادامه داد تا رقم کل صادرات گاز روسیه به چین را به ۱۰۰ میلیارد مترمکعب در سال افزایش دهد. البته مذاکرات برای ساخت این دو خط لوله با اختلاف دو کشور بر سر قیمت گاز به حال تعلیق و کندی درآمده و درواقع تنها گزینه افزایش صادرات گاز به میزان ۱۶ میلیارد مترمکعب از مسیر خط لوله پاورسیبری ۱ در دسترس روسیه به نظر میرسد.
بازی برد-برد ایران و روسیه در بازار گاز غرب آسیا
به نظر میرسد در حال حاضر در دسترسترین گزینه برای صادرات گاز مازاد روسیه، حرکت به سمت ایران و دستیابی به بازارهای همسایگان شرقی و غربی ایران و همچنین کشورهای حاشیه خلیجفارس است. ایران با داشتن مزیت جغرافیایی میتواند در بخشی از حل مساله گاز مازاد روسیه، ایفای نقش کند که البته ضرورت دارد امتیازات قابل توجهی را نیز اخذ کند. بررسی روند تولید و مصرف گاز طبیعی در ایران نشان میدهد از سال آینده، علاوه بر رشد مصرف گاز، افت تولید از میادین گازی کشور نیز شروع خواهد شد که این موضوع چشماندازی منفی پیش روی تجارت گاز ایران قرار داده و میتواند ایران را از همین اندک بازارهای گاز فعلی کشورهای همسایه نیز حذف کند.
جواد اوجی، وزیر نفت با اشاره به مزایای توافق گازی با روسیه میگوید: «توافق استراتژیک انتقال گاز روسیه به ایران، یک اتفاق بینظیر در جهش سهم تجارت گاز ایران در جهان و آخرین یادگار دیپلماسی فعال انرژی شهید رئیسی است. علاوه بر تامین منافع دو کشور، این رویداد مهم گام بلندی برای تبدیل ایران به هاب گازی منطقه محسوب میشود.» استفاده از گاز مازاد روسیه و همکاری دو کشور بر مبنی تقسیم بازارها میتواند یک معامله برد-برد را برای دو کشور در مواجهه با تحریمهای غرب ایجاد کند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا در دولت چهاردهم این همکاری گازی راهبردی بین دو کشور چگونه پیگیری میشود.
منبع: روزنامه فرهیختگان