«محرم» به روایت یک اسیر
۱۰:۰۷ – ۰۴ شهریور ۱۴۰۳
سرهنگ آزاده هوانیروز محمدابراهیم باباجانی درباره محرم و اسارت بیان کرد: در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی به اسارت در آمدم و نیروهای بعثی حاضر به ثبت نام من در فهرست اسرای ایرانی نشدند. به همین دلیل در زندان الرشید و ابوغریب همراه سایر زندانیان سیاسی عراق بودیم.
وی افزود: به دلیل اینکه اسم من و چند تن دیگر از همرزمانمان در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده بود ما را «جهیزیه صدام» مینامیدند چراکه افسران بعثی هر مدل برخوردی که دوست داشتند را میتوانستد نسبت به ما اعمال کنند حتی بارها به مرگ تهدید شدیم.
این خلبان آزاده با اشاره به سالهای نخست اسارتش توضیح داد: در اسارات بودم که نخستین ماه محرم فرا رسید. ما توانستیم با پارچههای تیره و مشکی که در اختیار داشتیم فضای زندان را محرمی کنیم ولی چند ساعت بعد زندانبانها تمامی پارچهها را برداشتند تا هیچ نمادی از عزاداری دربندهای عمومی و تک نفره وجود نداشته باشد و ما را کتک زدند.
باباجان در پایان خاطرنشان کرد: البته این سختگیریها برای سالهای نخست اسارت بود و رفته رفته با پیروزی در عملیاتها و افزایش اسرای عراقی در ایران فشارها کمتر شد. یادم میآید روز آخری که قرار بود از زندان عراقیها آزاد شویم مسئول عراقی که ما را نگهداری میکرد، عنوان کرد که از دست ایرانیها آزاد میشویم.
منبع: ایسنا