مثلث دیپلماسی ایران؛ راهبرد عبور از دوگانههای موازی
۱۲:۰۶ – ۰۴ شهریور ۱۴۰۳
باز تعریف مفاهیم کهنه در عرصه دیپلماسی، یکی از پیشنیازهای ایجاد تحول در روابط خارجی است. اظهارات شب گذشته وزیر امور خارجه دولت چهاردهم در گفتگو با رسانه ملی نشان میدهد که عباس عراقچی سکاندار وزارت امور خارجه در دولت جدید با درک این ضرورت قصد دارد دوگانههای سنتی در این عرصه را به مفاهیمی کاربردی تبدیل کند.
یکی از مهمترین دوگانههای جاری در بخش روابط خارجی، دوگانه میدان و دیپلماسی است. نخستین اظهارات سیدعباس عراقچی در تبیین سیاستهای چهارسال آینده در بخش دیپلماسی نشان میدهد که قرار است این دو مفهوم نه در تقابل که در کنار تامین کننده منافع ملی باشند. عراقچی معتقد است نه تنها میدان و دیپلماسی باید با هم حرکت کنند، بلکه ضلع سوم دیگری تحت عنوان رسانه هم باید به این دو افزوده شود، تا بتواند مجموعه ظرفیتهای موثر در پیش برد اهداف راهبردی را پشتیبانی نماید. اعلام این مواضع از سوی وزیر امور خارجه در آغاز دولت چهاردهم میتواند پیشفرضهای شکل گرفته در اذهان سیاستمداران خارجی و کنشگران داخلی را اصلاح کند و به صورت طبیعی انعکاس و روایت این اصلاح، نوید فصل تازهای از روابط ایران با جهان خواهد بود.
سیاست خارجی و حتی داخلی از زمان مفهوم یافتن دو کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در ادبیات سیاسی، همواره شاهد مناقشات آزار دهندهای بر سر اهمیت و اولویت این دو مفهوم بوده است. اینکه کدام یک از این دو گزاره، نقش موثرتری در تامین منافع ملی ایفا میکنند، طی سالهای گذشته به یکی از عوامل اختلاف تبدیل شده و دوگانهای بیهوده، اما پر ضرر ایجاد کرده که محل سواستفاده گاه و بیگاه برخی از دشمنان ایران هم قرار گرفته است.
در ادبیات مرسوم و طبق تعریف مصطلح، منظور از «میدان» همان قدرت سخت و منظور از «دیپلماسی» قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. براساس این تفسیر گروهی معتقد به بهرهگیری بیشتر از قدرت سخت در ارتباط با جهان و گروه دیگری قائل به زبان نرم در این روابط هستند. دراین میان، اما به نظر میرسد یکی از مهمترین تلاشهای دولت چهاردهم و وزارت امور خارجه، تثبیت و تحکیم مفهوم سومی در این عرصه است که گستره آن میدان و دیپلماسی را باهم دربرگرفته و شامل شود؛ مفهومی تحت عنوان «قدرت هوشمند» که طیفهای مشخصی از هر دو این قدرت را در کنار قدرت سوم یعنی رسانه به کار میگیرد.
واقعیت ژئوپلتیک ایران در منطقه خاورمیانه از یک سو و واقعیت هشت سال جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی از سوی دیگر سبب شد که تهران طی چهار دهه گذشته برای رسیدن به توانمندی اثر گذار در حوزه دفاعی و نظامی تمام تلاش خود را به کار گیرد که نتیجه آن دستیابی به جایگاهی منحصر بفرد درمیان کشورهای منطقه و ایجاد پشتوانه قابل اتکاء در بخش دفاعی به رغم تمام تهدیدات در چهار گوشه کشوربوده است. اهمیت این جایگاه زمانی بیشتر نمودار میشود که به این واقعیت توجه شود که کشور ما برخلاف همسایگان خود در طول سالهای پس از انقلاب به ندرت توانسته سلاحی وارد کند و در تحریم بسیار سخت کشورهای غربی به ویژه آمریکا بوده است.
قدرت سخت ایران در منطقهای که رژیمی مجهز به سلاح هستهای با کمترین تعهد به قوانین بینالملل حضور دارد و از سوی آمریکا با تعداد بیشماری پایگاه نظامی پشتیبانی میشود از الزامات غیر قابل اجتناب و ضرورتی حیاتی برای حفظ امنیت ملی است. علاوه بر این ظرفیتهای علمی و تجربی جمهوری اسلامی ایران در بخش دیپلماسی که باید با پشتوانه قدرت سخت و نفوذ فرهنگی ایران در منطقه مسیر تحقق دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی را هموار سازد نیز ضرورتی است که بدون در اختیار داشتن آن هزینههای کسب موفقیت بسیار سنگین و گاهی ناممکن میشود.
از این رو میدان و دیپلماسی به تاکید وزیر امور خارجه مکمل یکدیگر هستند. عراقچی به صراحت اعتقاد خود را اینگونه بیان میکند: «هم معتقدم و هم در برنامه به صراحت آوردهام که هیچ تفاوتی بین میدان و دیپلماسی قائل نیستیم و این دو را یک واحد یکپارچه میدانیم که با هم حرکت میکنند درمسیر اهداف مشخص و هر کدام دیگری را تکمیل و وظایف خود را انجام میدهد».
نمود بارز این هماهنگی دستکم در یک سال اخیردر عملیات وعده صادق در پاسخ به زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی بروز و ظهور عینی یافت. با این پشتوانه است که اکنون و پس از سپری شدن هفتهها از ترور ناجوانمردانه اسماعیل هنیه در تهران از سوی رژیم صهیونیستی عملیات هماهنگ بخشهای دیپلماسی و میدانی ایران و البته بهره گیری هوشمندانه از ابزار رسانه دشمن را در وضعیت “هراس مستمر” قرارداده و بدترین شرایط ممکن را برای او رقم زده است.
وزیر امور خارجه کشورمان نیز در تدام پیگیری این راهبرد و در برههای که جهان آماده پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران است، تصریح کرده که پاسخ ایران به اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی به صورت دقیق، حساب شده و مدیریت شده خواهد بود و هیچ وجه تردیدی در اصل آن وجود ندارد.
نگاه توامان وزارت امور خارجه به میدان و دیپلماسی میتواند عامل تحکیم و تثبیت هر دوعرصه باشد، دیپلماسی به پشتوانه میدان میتواند روابط تهران با اروپا را تنظیم، تنشها با آمریکا را مدیریت و روابط با همسایگان و کشورهای همسو را تداوم بخشد تا دیگر اهداف ذکر شده در برنامه عراقچی و دولت چهاردهم نیزمحقق شود.
کنار هم قرار گرفتن قدرت نرم و قدرت سخت و شکلگیری قدرتی هوشمند، برای ایران اقتدارآفرین خواهد بود، اما این قدرت، نیازمند ضلع سومی است که آن را به درستی روایت کند. روایتی که بتواند در هجمه تمام ناروایتهای امروز که هدف بیشینه آنها کاستن از اقتدارایران اسلامی است، کارگر باشد و افکار عمومی در داخل و خارج را به ذهنیت روشنی از قدرت ایران در هر دو عرصه برساند.
درک این مهم از سوی وزارت امور خارجه، آغازگر مسیری است که میتواند مرجعیت رسانهای را به رسانههای داخلی بازگرداند. کارکرد درست رسانه در تبیین دلایل تصمیمات و اقدامات دولت، به ویژه وزارت امور خارجه میتواند سدی در برابر شایعات و حاشیههای پیرامون این تصمیمات و اقدامات باشد. واقعیت امروز نظام بینالملل نشان میدهد که رسانه تا چه اندازه در تبیین سیاستهای یک کشور نقش اساسی ایفا میکند به گونهای که گاهی در بحبوبه هیاهو و پروپاگاندای رسانهای، حقی مسلم، باطل جلوه داده شده و ناحقی، حق نشان داده میشود.
در جنگ روایتها به تعبیر رهبر معظم انقلاب، جمهوری اسلامی ایران بیش از هر ابزار دیگری نیازمند جهاد تبیین است و خط مقدم این جهاد، رسانههایی حرفهای هستند که میبایست با تقسیم کاری هوشمندانه و با ارتباط مستمر با دستگاههای ذیربط از جمله وزارت امورخارجه به درستترین شیوه موضوعات را تبیین کنند. ایالات متحده آمریکا و اروپا سالهاست با اتکا به این ابزار، از بسیاری حقایق موجود در جهان تصویری کاملا متفاوت و گاهی متضاد ارائه میکنند و برای ایستادن در برابر آن، کشور، نیازمند رسانههایی قوی و مهمتر از آن مدیران و مسئولانی است که با شناخت کامل نسبت به حوزه بسیار پیچیده” ارتباطات راهبردی” در این مسیر با او همراه باشند.
نظام یافتگی در حوزه ارتباطات راهبردی که وزیر امور خارجه کشورمان در اظهارات اخیر خود به جنبههایی از آن اشاره کرد میتواند سه اصل حکمت، عزت ومصلحت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با در نظر گرفتن اولویتها و اقتضائات با استفاده از ظرفیتهای میدان، دیپلماسی و رسانه به صورت هنرمندانه و موثر به اضلاع مثلث تامین منافع راهبردی مبدل ساخته و شرایط لازم برای دستیابی به اهداف را با کمترین هزینه مهیا نماید.
منبع: نورنیوز