آخرین صحبتهای صدرالدین حجازی/ چرا «خولی» مهم بود؟
۲۱:۴۲ – ۲۴ شهریور ۱۴۰۳
صدرالدین حجازی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون متأسفانه ساعتی قبل درگذشت.
چند سالی پیش از درگذشتش، از دنیای فیلم و سریال فاصله گرفت و کمتر او را جلوی دوربین و یا صحنه نمایش دیدیم. او همچون بسیاری از هنرمندان خانهنشینِ امروز مورد بیمهری قرار گرفت.
البته با خود صدرالدین حجازی هم که لحظاتی صحبت کردیم این نکته کاملاً مشهود بود که بخش عمدهای از این بیماریها به کمکاریها و کنار گذاشته شدنها برمیگردد. چرا که بخشی از افراد را مدام در سریالها، فیلمها، مسابقات و شبکه نمایش خانگی میبینیم که تکرار میشوند. این بازیگر پیشکسوت هم همچون دیگر همکارانش این اعتقاد را داشت که امروز با هنر به شکلِ بیزینس برخورد میشود و به همین خاطر بسیاری از کاربلدهای این حوزه کنار گذاشته میشوند.
«جشن سربرون» از آخرین کارهای او به شمار میرود، اما او در کنار بسیاری از نقشهای ماندگار، کاراکتر خولی را از خودش به یادگار گذاشت. لحظاتی با او در این باره همکلام شدیم که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند؛ از ناگفتههای سریال «مختارنامه» برای ما گفت و اینطور آغاز کرد:
«روزی که میرباقری مرا برای این سریال دعوت کرد ۵ نقش به من پیشنهاد شد، ۴ نقش سرتاسری بود، یعنی در هر ۴۱ قسمت بازی داشت، اما فقط نقش خولی سرتاسری نبود. میدانستم که خولی شخصیت عجیب و غریب و خاصی است به خاطر همین خولی را پیشنهاد دادم.
داود میرباقری با من تماس داشت و گفت “پنج نقش را برای تو در نظر گرفتهایم که جز خولی، مابقی از قسمت اول تا آخر سریال، فضای کار دارند، اما «خولی» یک اپیزود بلند است؛ در نقشهای دیگر پول فراوان و در «خولی» حال و احوالات دیگر؛ تا گفت خولی حالم خیلی خوب شد! ترجیح دادم «خولی» را کار کنم و از او خواستم با خولی بیشتر ارتباط برقرار کنم؛ چند ماهی وقت داشتم و به مطالعه، تحقیق و تفحص پرداختم تا «خولی» خوبی برای مختارنامه باشم.»
اما خولی کیست و در «مختارنامه» چگونه به نمایش درآمد؟
«خولی» دو زن دارد؛ زنی کوفی و زنی شامی؛ زن اول زنی مؤمن و علوی است و همسر دوم، رقاصه و آوازهخوان شامی است که بههوای دایر کردن رقاصخانهای در کوفه زن خولی شده و به این شهر آمده است؛ جنایتی که خولی مرتکب شده آنقدر مهیب است که این دو زن، هر دو بر آن شهادت میدهند و حتی زن شامی نیز نمیتواند بر آن چشم ببندد.
این صحنهها در سال ۱۳۸۳ فیلمبرداری شد؛ میرباقری حساسیت و وسواس فراوانی برای بهتصویر کشیدن این بخش از داستان داشت، بهخصوص جایی که در آن خولی با سر بریده حضرت در توبره وارد مطبخ می شود، زمان و تمرکز زیادی برای فیلمبرداری برد.
در این صحنه ایجاد دود و مِه، نقش زیادی در فضاسازی داشت و به همین دلیل علاوه بر دستگاههای مِهساز که در چنین مواردی بهکار می آیند، گروه زیادی از افراد حاضر در صحنه نیز در پشتصحنه با ابزارهای مختلف همچون: چوب نیمسوز و… اقدام به تولید دود میکردند تا مِه موجود در فضا بهاندازه قابل قبول برسد.
از همه اینها گذشته «آهو خردمند» بازیگری که نقش زن کوفی خولی را ایفاء کرد، زحمت و انرژی فراوانی برای ایفای نقش بهکار گرفت، او در بخشی از این فصل باید روی زمین می شست و خونهای چکیدهشده از توبره خولی را ــ که در واقع متعلق به سر بریده امامحسین (ع) بود ــ پاک میکرد.
روزی که قرار بود این صحنه فیلمبرداری شود، خردمند وارد صحنه شد و به افراد حاضر در سر صحنه نگاه کرد؛ ایفای این نقش توسط او هم حسوحال او را تغییر داده بود و هم در دیگران فضایی عجیب ایجاد کرده بود؛ گروه جلوههای ویژه چند روز قبل لولههای پلاستیکی را داخل زمین کار گذاشته بودند تا این صحنه و جوشش خون اجرایی شود، اما تا پیش از آغاز فیلمبرداری، خردمند دقیقاً نمی دانست باید چهکاری انجام دهد.
وقتی میرباقری برای او توضیح داد که در این صحنه باید به زمین بنشیند و سعی کند لکه های خون باقیمانده از آقا اباعبدالله را با کهنه پاک کند، حسوحالی عجیب او را فرا گرفت؛ حسی که خیلی خیلی قویتر از آن چیزی بود که از چند روز قبل و در صحنههای تمرین به آن رسیده بود؛ خردمند می دانست که این صحنه بهدلیل جلوههای ویژه خاص آن زیاد قابل تکرار نیست؛ تکرار چنین صحنهای هم سخت بود و هم ممکن بود حسوحال اولیه بازیگر را دچار تغییر کند.
همین حسوحال عجیب را هنوز صدرالدین حجازی بازیگر نقش خولی بههمراه خودش داشت و مردم هم در کوی و برزن هنوز برای ایفای این نقش برخوردها و رفتارهای خاصی از خودشان نشان میدادند؛ عدهای با آن تعصب همیشگی به بازیگران چنین نقشهایی ناسزا میگویند و عدهای هم به بازیگر نقش «خولی» احترام میگذاشتند و از او بهخاطر ایفای باورپذیر چنین نقشی تشکر میکردند.
اما چرا مخاطب، صدرالدین حجازی را با خولی بهتر میشناسد و اینچنین نقشهایی ماندگار میشود؟ او درباره ماندگاری نقش خولی و زوایای پیدا و پنهان این نقش در سریال “مختارنامه” به تسنیم گفت: من همه جا گفتهام آماده شدن زیربنای هر نقش و کاراکتری مهمترین اتفاقی است که برای یک بازیگر در جریان کار میافتد؛ من اگر در “مختارنامه” خولی را بازی کردم بهپشتوانه هدایتهای مدبرانه داود میرباقری بود که مورد قبول مخاطب قرار گرفت؛ کارگردانانی چون میرباقری موهبتهای عرصه نمایش ما هستند و امیدوارم آنقدر نگهداری خوبی از آنها انجام دهیم تا آزرده نشوند.
منبع: تسنیم