چند ویژگی کوفیان که باعث ایستادن آنان مقابل امام حسین (ع) شد
۱۴:۱۴ – ۲۲ مهر ۱۴۰۳
حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی با توصیف رفتار مردم کوفه و امکان تکرار آن توسط مردمان امروز گفت: مردم کوفه به امام حسین نامه نوشتند که در برخی از نامهها آمده بود: عجله کنای پسر رسول خدا! ما هم دائماً به محضر مبارک امام زمان (عج) عرض میکنیم: العَجل! که این هم یک نوع دعوت است. جهل ما نسبت به خطاهای مردم کوفه ممکن است باعث تکرار تاریخ شود. یکی از ویژگیهای منفی کوفیان دنیاطلبی بود. به همین دلیل تنها در حوادثی ورود پیدا میکردند که منافع آنها را تأمین میکرد. ما هم اگر دنیاطلب باشیم نمیتوانیم پای امام زمان (عج) بایستیم.
تبعیت کردن از احساسات معطوف به صفت عجله است
وی تصریح کرد: احساسات کوفیان به سادگی برانگیخته میشد. همین کوفیانی که سیدالشهدا را به شهادت رساندند وقتی کاروان اسرا وارد شهر شد شروع کردند به گریه کردن! به اندازهای گریه کردند که حضرت ام کلثوم به آنها فرمود: مردان شما ما را میکشند و زنان شما برای ما گریه میکنند؟ این تناقض رفتاری بهواسطه برانگیخته شدن احساسات آنها بود. مختار و توابین هم از برانگیختگی عواطف کوفیان بهره بردند. این ویژگی منفی معطوف به خصلت منفی دیگر بنام عجله است که مردم کوفه به سرعت خروشان میشدند و به سرعت هم فروکش میکردند.
این واعظ تهرانی با اشاره به قبیلهگرایی به عنوان صفت دیگر کوفیان در عصر امامان بیان داشت: سهم بزرگی از بافت جمعیتی کوفه به اعراب تعلق داشت و قبیله گرایی آنان سه خروجی داشت که نظم ناپذیر بودن، خویشاوند محوری و وابستگی به حکومت را در پی داشت.
وی در تببین نظم ناپذیر بودن کوفیان افزود: این قبایل کاملاً نظمناپذیر بودند، به این دلیل که هر قبیله قواعد خودش را داشت. اینها انسانهای بادیهنشین بودند و خصوصیت اصلی بادیهنشینان آزادی مطلق بود. این دسته از افراد به هیچ عنوان قاعدهپذیر نبودند، نه از اهل بیت قاعده میپذیرفتند نه از مؤسس کوفه. کوفیان تنها با دو دسته از والیان کوفه کاری نداشتند، والیانی مانند: نعمان بن بشیر و مغیره بن شعبه که مسامحهگر بودند و والیانی مانند زیاد بن ابیه و عبیدالله بن زیاد که با سیاست تهدید و خشونت با کوفیان رفتار میکردند. آن کسیکه این شهر را تأسیس کرده میدانسته که باید چه کار کند. شما تصور نکنید که سقیفه بدون طرح و نقشه و به یکباره تشکیل شد بلکه تعدادی از آدمهای تشکیلاتی و خوشفکر در رأس تشکیل آن قرار داشتند که این عده دشمنان امیرالمؤمنین (ع) بودند نه دشمن یک عده عرب بادیه نشین. اینها کاملاً با محاسبات دقیق رفتار میکردند.
علوی تهرانی در ادامه گفت: قبایل عرب خویشاوند محور بودند و چیزی به نام حق برای آنها وجود نداشت. خویشاوند برای آنها در حکم حق بود. به همین دلیل بود که شِمر برای حضرت عباس و برادرانش اماننامه آورد. چون بین آنها نسبت خویشاوندی برقرار بود.
وی به موضوع وابستگی اقتصادی به حکومت پرداخت و توضیح داد: این قبایل از نظر اقتصادی و درآمد تابع حکومت بودند، چون بخش عمده درآمد آنها عطایایی بود که از حکومت به آنها میرسید. عطایا یعنی بخششهای مازاد بر بیتالمال؛ لذا هم قبایل تابع حکومت بودند و هم حکومت برای آنها تعیین کننده بود.
خطیب مسجد امیر به موضوع اجتهاد نابجای کوفیان پرداخت و گفت: در بین مردم کوفه، صحابه پیامبر و قاریان قرآن حضور داشتند. قاریان قرآن به کسانی گفته میشد که قرآن را تعلیم میدادند که این عده با قرآن مأنوس بودند به همین دلیل احساس بزرگی میکردند. همین دسته از افراد بودند که در مقابل امام مجتبی (ع) ایستادند و به ایشان اعتراض کردند. اینها در مقابل امام معصوم اجتهاد نابجا و منیت داشتند.
در برخورد با امام زمان ابنالوقت نباشیم
وی از کوفیان به ابن الوقت بودن یاد کرد و در اینباره توضیح داد: ابن الوقت به افراد فرصت طلب گفته میشود، کسانیکه هر لحظه رنگ عوض میکنند و طایفهای از مردمان کوفه اینچنین بودند. بوقلمون صفتی مردم کوفه به دلیل همین ابنالوقتی آنها بود. یکی از همین ابنالوقتها شِمر بود. سرباز امیرالمؤمنین؛ جانباز صفین؛ و قاتل سیّدالشهدا.
یکی دیگر از این ابنالوقتها، شبث بن ربعی بود که در آغاز اسلام از یاران سجاح بود، زنی از قبیلۀ بنیتمیم که پس از رحلت پیامبر اکرم ادعای نبوت کرد. بعد از مدتی توبه کرد و مسلمان شد. او در قتل عثمان مشارکت داشت و پس از به خلافت رسیدن امیرالمؤمنین (ع) به ایشان پیوست و بعد از صفین از خوارج شد. پس از مرگ معاویه از امام حسین (ع) برای آمدن به کوفه دعوت کرد. در جریان قیام سیدالشهدا فرماندۀ پیادهنظام لشکر عمر سعد بود. پس از شهادت سیدالشهدا و به شکرانه پیروزی مسجدی را در کوفه تجدید بنا کرد! تعداد ابنالوقتها در کوفه کم نبود و همه این حرفها به این دلیل است که ما در برخورد با امام زمان (عج) چنین نباشیم.
منبع: مهر