چرا اتفاقهای یک سال اخیر در منطقه را باید بیشتر از یک نبرد نظامی دید؟
۱۲:۴۵ – ۲۲ آبان ۱۴۰۳
عضو شبکه پژوهشگران حلقه حکمرانی نظام پولی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع): حالا و بعد از گذشت بیش از یک سال از عملیات طوفانالاقصی، میتوان به شرح زوایای پنهان حادثه تاریخی پرداخت. در این یادداشت به هدف ایالات متحده از طراحی و رونمایی کریدور عربی -مدیترانهای (Arab-Med) و نقش آن در تضمین موجودیت و قدرت رژیمصهیونیستی در منطقه پرداخته شده و سپس اثر طوفان الا اقصی و به طور کلی جبهه مقاومت در بیاثر کردن آن تبیین خواهد شد.
شاید با گذشت بیش از یک سال از آغاز عملیات طوفان الاقصی همچنان این سوال در اذهان حلنشده باقی مانده باشد که این عملیات بزرگ، ماجراجویی و جنگطلبی حماس بود یا یک اقدام به موقع در جهت دفاع از موجودیت فلسطین و غزه در برابر دشمن اشغالگر و خونخوار؟!
برای پاسخ به این سؤال، حالا دیگر میتوان ابعاد دیگری از این عملیات را مورد بررسی قرار داد و زوایای گستردهتری از این حادثه تاریخی را دید.۹ سپتامبر ۲۰۲۳ حدود یک ماه پیش از آغاز عملیات طوفانالاقصی بود که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا از کریدوری تحت عنوان کریدور عربی-مدیترانهای (Arab-Med) در اجلاس سران G۲۰، ۱ رونمایی کرد که هند را از طریق امارات و عربستان سعودی به فلسطین اشغالی و دریای مدیترانه و در نهایت اروپا متصل میکند. این کریدور هم رقیبی برای ابرپروژه ترانزیتی چین موسوم به «ابتکار کمربند و جاده» و هم جایگزین طرح سابق ترانزیتی «هند-ایران-روسیه-اروپا» است.
مهمترین هدف آمریکا از ارائه این طرح به چالش کشیدن اقتصاد چین، به واسطه ایجاد رقیب بزرگ اقتصادی همچون هند، فشار مضاعف بر ایران با کنار گذاشتن ایران از مهمترین کریدورها و گذرگاههای جهان و ایجاد زمینه برای اشغال کامل غزه و کرانه باختری بود.
این کریدور از هند آغاز میشود و از طریق مسیر دریایی اقیانوس هند و دریای عمان به امارات، عربستان، اردن و فلسطین اشغالی میرسد و سپس از طریق مسیر دریایی مدیترانه، بندر حیفا، به بندر پیرائوس یونان و اروپا متصل میشود. با چنین طرحی بندر حیفا دروازه تجارت و تبادل انرژی و فناوری بین اروپا و خاورمیانه خواهد بود و موجودیت و قدرت رژیمصهیونیستی در منطقه تضمین خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه باشکوه روز ۱۳ مهر ۱۴۰۳ در یک روز خاطرهانگیز و حماسی فرمودند: «تکیه آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیت رژیم غاصب، پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار آنان برای در اختیار گرفتن همه منابع این منطقه و استفاده از آن در درگیریهای بزرگ جهانی است. سیاست آنان، تبدیل رژیم به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیت رژیم غاصب و وابستگی کل منطقه به آن. رفتار سفّاکانه و بیمحابای رژیم با مبارزان ناشی از طمع به چنین وضعی است.»
هدف مهم آمریکا از رونمایی این کریدور، علاوه بر حفظ و بقای رژیمصهیونیستی در منطقه، تبدیل این رژیم منحوس به قدرت منطقه و وابسته کردن کشورهای خاورمیانه به این غده سرطانی است. یکی از گامهای مهم تحقق این هدف، عادیسازی روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. در دو دهه گذشته دیپلماتهای رژیمصهیونیستی تلاش بسیاری در جهت عادیسازی روابط با امارات متحده عربی داشتند و به صورت پنهان و آشکار روابط مختلفی در عرصههای مختلف امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و اقتصادی برقرار کردند.
این روابط، پای رژیمصهیونیستی را به خلیج فارس باز میکرد و تهدیدات امنیتی و اقتصادی و سیاسی را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود میآورد؛ به همین دلیل جمهوری اسلامی بارها به کشورهای منطقه به ویژه امارات متحده عربی نسبت به حضور رژیم صهیونی در خلیج فارس هشدار داد و حتی دست به اقدامات عملی در جهت ممانعت از ورود این رژیم به خلیج فارس و سواحل امارات زد. پس از رونمایی از کریدور Arab-Med، آمریکا در تکاپوی ایجاد زمینههای عادیسازی روابط رژیمصهیونیستی با امارات متحده عربی و عربستان سعودی به صورت آشکار بود و خبرها حاکی از آن بود که بهزودی توافقات چندجانبه میان آنها برقرار خواهد شد.
با آغاز عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ معادلات منطقه به کلی تغییر کرد و طرح و حیله آمریکا و رژیمصهیونیستی شکست خورد. عادیسازی آشکار روابط رژیمصهیونیستی و عربستان به واسطه حملات وحشیانه و بیرحمانه این رژیم به نوار غزه و قتل عام زنان و کودکان و هجمه افکار عمومی جهانی علیه اقدامات رژیمصهیونیستی با اختلال جدی مواجه شد که مقامات عربستان را به موضعگیری علیه اقدامات رژیم وادار کرد. همچنین در طول این یک سال، رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی توسط مؤسسات بینالمللی اعتبارسنجی چندین بار کاهش یافت و بندر مهم و استراتژیک ایلات اشغالی بهواسطه حملات محور مقاومت غیرفعال شده است و بندر اقتصادی و مهم حیفا در ناامنترین شرایط خود به سر میبرد.
طرح کریدور Arab-Med آنقدر برای رژیمصهیونیستی مهم است که حتی نخست وزیر این رژیم در سازمان ملل در بحبوحه نبرد با محور مقاومت، مقابل صندلیهای خالی از این کریدور دفاع میکند و آن را تبلیغ میکند؛ گویی انگار هیچ چیزی در برابر این کریدور به چشم او نمیآید. در مقابل محور مقاومت را محور شرارت معرفی میکند و انگار کسی نمیداند که عامل و سرنخ اصلی ناامنیهای منطقه، آمریکا و رژیمصهیونیستی است. فکر میکنند مردم منطقه گروهک تروریستی داعش و جنایات آنها را فراموش میکنند. گروهکهای دستپرورده آمریکا و رژیمصهیونیستی، سالهاست که خون مردم مظلوم منطقه را میریزند.
نکته مهم دیگری که رهبرمعظمانقلاباسلامی در خطبههای نماز جمعه روز ۱۳ مهر اشاره کردند این بود که «دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین، لبنان، عراق، مصر، سوریه و یمن است.»
خیلیها به محض شنیدن این جمله و اشاره ایشان به مصر تعجب کردند؛ چراکه مصر نسبت به سایر کشورها رویکرد منفعلانهتری پیش گرفته بود و روابط نرمتری با رژیمصهیونیستی برقرار کرده بود (هرچند نمیتوان حمایتها و همدلیهای مسلمانان مصر را نادیده گرفت)؛ اما بر هم خوردن نقشه آمریکا و رژیمصهیونیستی به نفع کشور مصر نیز هست. طرح مهم دیگری که آمریکا و رژیمصهیونیستی در نظر داشتند طرحی با عنوان کانال بنگورین است که قرار است جایگزین کانال سوئز شود. کانال سوئز کانال بسیار مهم و راهبردیای است که ۱۰ درصد حجم نقل و انتقالات تجاری را به خود اختصاص میدهد و محل درآمد مهمی برای کشور مصر است. کانال بن گورین از مرزهای شمالی فلسطین اشغالی با نوار غزه عبور خواهد کرد و دریای سرخ و خلیج عقبه را به دریای مدیترانه متصل خواهد ساخت و تقویتکننده کریدور Arab-Med خواهد بود. چنین طرحی به لحاظ اقتصادی به ضرر مصر خواهد بود و این کشور نمیتواند به راحتی از کنار این موضوع بگذرد.
در طول این یک سال ملت یمن نیز نشان دادند که میتوانند تنگه بابالمندب را به روی کشتیهایی که به مقصد رژیم اشغالگر قدس روانه میشوند، ببندند و هیچ قدرتی هم نتواند با آن مقابله کند. این طرح آمریکا و رژیمصهیونیستی نیز با آغاز عملیات طوفانالاقصی با چالشهای جدی روبهرو شد؛ چراکه در حال حاضر موجودیت رژیم و بقای کریدور Arab-Med زیر سؤال است.
در پایان درود میفرستیم بر انسانهای پاکی که برای دفاع از اسلام و موجودیت کشور خود شهد شیرین شهادت را چشیدند و جان خود را در این مسیر فدا کردند. در آینده نه چندان دور ملتهای منطقه و حتی آن ملتهایی که خوابند و یا خود را به خواب میزنند، خواهند فهمید که شهید گرانقدر، سیدحسن نصرالله و یاران با وفای او، شهید سرفراز یحیی سنوار و همه شهدای محور مقاومت چه خطراتی را از آنها دور کردهاند و چه اقدامات مهمی را برای حفظ امنیت و ثبات منطقه انجام دادهاند و جان خود را فدا کردند.
ملتهای منطقه بدون دخالت بیگانگان و عناصر مخربشان میتوانند صلح و امنیت و شکوفایی اقتصادی را با همافزایی و اتحاد، به منطقه خاورمیانه برگردانند. اولین و مهمترین اقدام تلاش برای دستیابی به استقلال و اخراج بیگانگان از منطقه و نابودی غده سرطانی رژیمصهیونیستی است که انشاءالله به لطف و عنایت الهی این امر در آیندهای نزدیک به برکت خون شهدا محقق خواهد شد.
منبع: روزنامه فرهیختگان