«سلبریتی شرارت» و نوچهپروری در فضای مجازی
چه عواملی موجب میشود تا برخی اعضای جامعه، بزهکاران را بهعنوان قهرمان در نظر بگیرند؟ پژوهشی با عنوان «هویتیابی مجرمانه در اینستاگرام» ضمن پاسخگویی به این پرسش، رفتار «میکروسلبریتیهای شرارت» و فرایند «نوچهپروری» در این شبکه اجتماعی را واکاوی کرده است.
جرم به عنوان فعل یا ترک فعلی که به موجب قانون مستلزم مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی باشد، جدای از جنبه حقوقی و قانونی آن، پدیدهای اجتماعی است.
فارغ از دیدگاههای حقوقی و جامعهشناسانه به مفهوم جرم، افکار عمومی، بخش مهم تصورات جامعه نسبت به جرم و مجرم را شکل میدهد. افکار عمومی نسبت به جرم و پدیده مجرمانه جایگاه و دیدگاهی مستقل از قانون و مناسبات قانونگذاری دارد. ممکن است در یک بازه زمانی، افکار عمومی بدون در نظر گرفتن تعاریف رسمی از جرم، رفتاری را مجرمانه و فردی را مجرم بداند.
این روزها رشد استفاده از فضای مجازی، تحولات جدیدی را در حوزه مفهوم جرم به وجود آورده است. به عنوان نمونه، بیان نظرات واقعی در مورد پدیدههای مختلف از جمله مفهوم جرم و پدیدههای مجرمانه در اینستاگرام از سوی کاربران، موجب مجازانگاری برخی از رفتارهای ضداخلاقی شده که از سوی قانونگذار جرمانگاری شدهاند. بخشی از افکار عمومی در شبکههای اجتماعی نه تنها مخالفتی با رفتارهای مجرمانه نشان نمیدهد، بلکه گاه از آن نیز حمایت میکند.
سازوکار حمایت اجتماعی و الگوبرداری جامعه از اشرار در پژوهشی با عنوان «هویتیابی مجرمانه در اینستاگرام» به قلم حمیدرضا دانشناری و همکارانش مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در بهار ۱۴۰۳ در فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی منتشر شده که کلیات آن را در ادامه میخوانیم:
سلبریتیهای شرارت
با پیشرفت روزافزون شبکه اجتماعی اینستاگرام و افزایش کاربران آن، افراد اثرگذاِر این شبکه رو به افزایش است. با وجود آنکه افراد تأثیرگذار اینستاگرام در دستههای مختلف همچون مدلها، فوتبالیستها، بازیگران، اشخاص متمول، خوانندهها، طنزپردازان و … قرار میگیرند، اما دسته جدیدی از آنها، افراد بزهکار هستند. این افراد که در ادبیات رایج افکار عمومی در اینستاگرام به «شرورها» مشهورند، دارای سبک زندگی مجرمانهاند؛ بدینمعنا که ارتکاب جرم در قالبهای مختلف همچون توهین، ایراد ضربوجرح، نزاع دستهجمعی و … بخشی از فرهنگ روزمره آنها است.
این اشخاص با ظاهری مجرمانه و غیرمتعارف در صفحات اجتماعی خود فعالیت میکنند. اغلب این افراد دارای ریشهای بلند، خالکوبی، لباسها و مدل موهای خاص و صورت چاقو خورده هستند. اشرار اینستاگرام ضمن ارتکاب رفتارهای مجرمانه در صفحات شخصی و دنیای واقعی، با تأکید بر مفاهیم برجسته و حائز اهمیت در فرهنگ جامعه ایرانی همچون رفاقت، غیرت و مردانگی برای خود هوادار پیدا میکنند. درک شهودی در چند سال اخیر در ایران نشان میدهد که برخی از ساختارهای جامعه از شرورهای اینستاگرام حمایت میکنند.
اشرار اینستاگرامی ضمن ارتکاب رفتارهای مجرمانه در صفحات شخصی و دنیای واقعی، با تاکید بر مفاهیم برجسته و حائز اهمیت در فرهنگ جامعه ایرانی همچون رفاقت، غیرت و مردانگی برای خود هوادار پیدا میکنند
گرایش برخی از ساختارهای جامعه ایرانی به بزهکاران، از یک سو در تعارض با رویکرد سنتی تقبیح عمومی جرم است و از سوی دیگر، مؤید شکلگیری دوگانه قهرمان-ضدقهرمان در فرایندهای مجرمانه است.
با توجه به اهمیت نگرش افکار عمومی در قبال پدیدههای مجرمانه، بررسی نقش فضای مجازی در تحول افکار عمومی و مطالعه آسیبشناسانه هویتیابی مجرمانه در فضای مجازی ضروری است.
روش پژوهش
این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی و ارزیابی صد نظر انتهایی موجود در سه پست آخر صفحات منتخب شرورهای اینستاگرام (از ۳۰۰۰ نظر، تنها ۲۸۸۰ نظر مرتبط بودند) به بررسی این مساله پرداخته است که چه عواملی موجب میشوند تا برخی از اعضای جامعه، بزهکاران را بهعنوان قهرمانان خود در نظر گیرند؟ تحول در مفهوم جرم و گرایش به بزهکاری از چه طریق میتواند موجب هویتیابی مجرمانه شود و مؤلفههای اثرگذار بر اسطورهسازی بزهکاران و الگوبرداری از رفتار آنها کدامند؟
با توجه به آنکه نظرات واحدهای ثبت این پژوهش هستند، سرمؤلفههای مستخرج از واحدهای ثبت عبارتند از اسطورهسازی، حمایت اجتماعی، تقلید و الگوبرداری و همانندسازی. از مجموع ۲۸۸۰ نظر، ۹۶۸ نظر مربوط به اسطورهسازی (حدود ۳۳ درصد)، ۷۲۳ نظر مربوط به حمایت اجتماعی (حدود ۲۵ درصد)، ۶۴۳ نظر مربوط به تقلید و الگوبرداری (حدود ۲۲ درصد) و ۵۶۴ نظر مربوط به همانندسازی (حدود ۱۸ درصد) است.
تفسیر دادهها
تحلیل محتوای کیفی در مرحله تفسیر دادهها، با مطالعه چندباره نظرات، واحدهای ثبت و تحلیل شناسایی شدند و ذیل واحدهای زمینه قرار گرفتند. متعاقب این امر، کدگذاری صورت گرفت و بعد از ساخت مقولههای مختلف، دادههای خام اولیه، مهمترین مبانی تفسیری را شکل دادند. برای تأیید تفسیرهای ارائهشده، از نظرات موجود در صفحات استفاده شده است. بر این اساس، اسطورهسازی میکروسلبریتیها، تشویق و حمایت، شبیهسازی مجرمانه و همذاتپنداری با مجرم مهمترین یافتههای تحلیل کیفی هستند.
اسطورهسازی میکروسلبریتیها
بررسی صفحات اشرار و هواداران آنها و مجموع نظرات مرتبط، حاکی از وجود یک خردهفرهنگ مجرمانه است که از طریق نمادهایی، چون طرز صحبت کردن، نوع خاص پوشش و آرایش و سبک زندگی مجرمانه بازنمایی میشود
قهرمانسازی در جوامع مدرن در قلمروی فضای مجازی موجب شکلگیری مفهومی شده است که از آن به «سلبریتی مجازی» یاد میشود. با این حال، برخی از افراد بدون داشتن ویژگیهای برجسته و ممتاز، از شبکههای اجتماعی بهمثابه ابزاری برای کسب شهرت استفاده میکنند و در قالبهای مختلف، توجه کاربران را به خود جلب میکنند. این افراد نیز که در قلمروی سلبریتیهای مجازی محسوب میشوند، فاقد ویژگیهای قهرمانانه هستند و به دلیل غیرواقعی بودن، اصطلاح «میکروسلبریتیها» بر آنها اطلاق میشود.
با وجود آنکه میکروسلبریتیها در قلمروهای مختلف همچون موسیقی، رویافروشی، تابوشکنی، قماربازی و … مشغول به فعالیت هستند، اما اشرار اینستاگرام که گاه از آنها به شاخهای مجازی نیز تعبیر میشود، نمونه بارزی از میکروسلبریتیها هستند. این افراد که دارای ظاهر خاص هستند، در صفحات خود رفتارها و گفتارهایی را بروز میدهند که واجد وصف مجرمانه است. با این حال، تعداد بالای دنبالکنندگان صفحات این افراد و بازخوردهای ارائهشده توسط کاربران در قالبهایی، چون پسندیدن پستها و ارائه نظرات تشویقمدار نشان میدهد که برخی از مردم به شرورهای اینستاگرام گرایش دارند.
با توجه به آنکه انسان ذاتا اسطورهگرا است، عدهای از افراد اشرار اینستاگرام را به عنوان اسطوره و رهبر خود برمیگزینند. بر اساس یافتههای حاصل از تحلیل محتوای نظرات موجود در صفحات شرورهای اینستاگرام و همچنین بررسی صفحات دنبالکنندگان آنها مشخص شد که فرایند قهرمانسازی میکروسلبریتیهای فضای مجازی امری رایج در برخی خردهفرهنگها است. در این بستر، دنبالکنندگان با ظاهر مشابه شرورها درصدد هستند تا کوچکترین حرکات آنها را مدنظر قرار دهند.
در اغلب موارد، صاحبان صفحات هواداری، افرادی هستند که در تعیین الگوها و اسطورههای خود، اشرار را بهعنوان قهرمان انتخاب و عکس آنها را بهعنوان عکس نمایه خود انتخاب میکنند.
بررسی صفحات اشرار و هواداران آنها و مجموع نظرات مرتبط حاکی از وجود یک خردهفرهنگ مجرمانه است که از طریق نمادهایی، چون طرز صحبت کردن، نوع خاص پوشش و آرایش و سبک زندگی مجرمانه بازنمایی میشود.
تشویق و حمایت
امروزه، فضای مجازی یک منبع غنی برای کسب حمایت و تشویق محسوب میشود. افراد با به اشتراک گذاشتن احساسات و عواطف درونی خود از حمایت دنبالکنندگان صفحات خود بهره میبرند. برخی به دلیل وجود ویژگیهای خاص شرورها، آنها را بهعنوان الگو و سرمشق خود قرار میدهند و از آنها بهعنوان اسطوره زندگی خود یاد میکنند. این امر بهنوبه خود موجب شکلگیری احساس تشویق و حمایت اجتماعی میشود.
حمایت کاربران از بزهکاران با ۲ هدف جلب نظر دیگران و کسب حمایت از اشرار انجام میگیرد. در این بستر شرورها با دریافت عینی و ملموس تشویقها و حمایتهای اجتماعی به مرحله ادراک و درونیسازی میرسند و با احساس رضایت از تشویقها و حمایتها به این نتیجه میرسند که افراد مفیدی برای جامعه هستند.
شبیهسازی مجرمانه
به باور «گابریل تاد» جرمشناس فرانسوی، انسانها در جوامع مختلف به طور نامحدود از یکدیگر تقلید میکنند. در فرایند شبیهسازی مجرمانه، هواداران ایدههای خود را از طریق مشاهده یاد میگیرند و و بر اساس آن، رفتار میکنند.
پس از آنکه میکروسلبریتیها به قهرمان و اسطوره تبدیل میشوند، خطمشی و الگوهای رفتاری آنها مورد توجه هواداران قرار میگیرد. هواداران شرورها در گام اول، صفحات آنها را دنبال میکنند. در مرحله بعد، الگوهای رفتاری آنها را به صورت روزانه بررسی میکنند. در سطح بازآفرینی ظاهری، هواداران تلاش میکنند به لحاظ ظاهری شبیه شرورها شوند.
در اکثر نظرات بررسیشده، این نتیجه حاصل شد که اکثر طرفداران اشرار، اشخاصی با ریشهای بلند، تیشرتهای اور سایز با طرحهای نامتعارف، شلوارهای شش جیب، تتوهای فراوان بر سر و گردن و دست و مدل موهای شبیه به یکدیگر هستند. همزمان، این دسته از افراد از الگوهای کلامی خاص و مشابه یکدیگر استفاده میکنند.
هواداران شرورها در گام اول، صفحات آنها را دنبال میکنند. در مرحله بعد، الگوهای رفتاری آنها را به صورت روزانه بررسی میکنند. در سطح بازآفرینی ظاهری، هواداران تلاش میکنند به لحاظ ظاهری شبیه شرورها شوند
همذاتپنداری با مجرم
افراد برای دور نگهداشتن افکار، غرایز و احساسات غیرقابلقبول همچون اضطراب، از راهکارهای گوناگونی استفاده میکنند که «زیگموند فروید» آنها را «مکانیزم دفاعی» نامیده است. همانندسازی یا همذاتپنداری را میتوان از سازوکارهای دفاعی دانست.
همانندسازی یک فرایند روانشناختی است که فرد به وسیله آن جنبه، خصیصه یا صفتی را از فرد دیگر میگیرد و خود را بر اساس آن الگو تغییر میدهد. نتیجه این امر، احساس ارزشمندبودن از طریق متصل کردن خود به یک شخص، گروه یا سازمان دیگر است.
با وجود آنکه تقلید نوعی شبیهسازی سطحی و ظاهری است، همانندسازی رویکردی عمیق است که در بستر آن، فرد رفتارهای خود را به صورت کامل بر کنشهای قهرمان منطبق میکند. به عنوان مثال، گزاره «من هم در چند سال آینده شبیه به تو میشوم» یکی از پرتکرارترین نظرات است که نشان میدهد فرد در فرایند درونیسازی و همانندسازی، مسیر زندگی خود را بر اساس سبک زندگی شرورها تعریف میکند.
افراد علاقمند به شرورشدن از طریق «نوچهشدن» خود را با اشرار مرتبط میکنند تا از این طریق، قدرت خود را از قدرت آنها بهعاریت گیرند.
جمعبندی
استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام به بخشی از سبک زندگی بسیاری از افراد جامعه تبدیل شده است. بسته به شخصیت هر فرد، میزان استفاده و اثرپذیری او از محتواهای اینستاگرام متفاوت است. به همین دلیل، برخی از افراد، نوع پوشش، رفتار و عملکرد شخصی خود را بر اساس الگوهای اینستاگرام تعریف میکنند. یک دسته مهم از افراد که در این شبکه به الگو تبدیل شدهاند، بزهکاران یا شرورها هستند. گرچه اشرار در صفحات خود، محتوای زرد، غیرسودمند و حتی مجرمانه تولید و خردهفرهنگهای مجرمانه را بازنمایی میکنند، اما عدهای از افراد جامعه جذب آنها میشوند.
تحلیل محتوای پستها و نظرات موجود در صفحات شرورها نشان داد که طرفداران اشرار در ابتدا آنها را بهعنوان اسطوره و قهرمان خود در نظر میگیرند و از آنها در قالبهای مختلف حمایت میکنند.
بهتبع اسطورهسازی و حمایت اجتماعی، افراد از سرمشقهای ارائه شده توسط شرورها الگوبرداری میکنند. الگوبرداری از اشرار، بخش مهمی از فرایندهای یادگیری جرم است.
با وجود آنکه قهرمانسازی و حمایت اجتماعی در ابتدا جلوه ظاهری به خود میگیرد، اما در گام بعد موجب اثرگذاری بر ابعاد شخصیتی هواداران میشود. برخی به دلیل کمبودهای شخصیتی و برخی دیگر از اشخاص به دلیل عشق به شرورشدن، به مرحله همذاتپنداری با مجرمان میرسند تا از طریق پیوند خود با اشرار، به اهداف مدنظر خود نزدیک شوند. در این مرحله است که افراد به مرحله همانندسازی میرسند و به درونیسازی الگوها میپردازند.
فرایند گرایش افکار عمومی به اشرار حاوی یک مدل فرایندمحور است که در آن، ابتدا اسطورهسازی صورت میگیرد، متعاقب آن، حمایت اجتماعی از شرورها انجام میشود، سپس، شبیهسازی مجرمانه صورت میپذیرد و در نهایت، فرد به مرحله همذاتپنداری با اشرار میرسد.
منبع: ایرنا