وب گردی

وبلاگ نویسان چگونه عید را به سلیقه شما تلخ می کنند؟

هر سال عید همین سفر چند روزه خانوادگی باعث خوشحالی او می شد. یکی دو لباس نو که خرید برایش گرانبها بود. دید و بازدید و گردهمایی غیررسمی و صمیمی مهمانی ها شیرینی عید را وارد زندگی او می کند. او از بایرام که همسرش را به او داد خوشحال بود و سال جدید برای او با حس خوشبختی آغاز شد.

اما استایل های میلیون دلاری خانم بلاگر، سفرهای فوق العاده مجلل، مهمانی های پر زرق و برق و عیدی گرانقیمتش که در صفحه مجازی خود به رخ می کشد و لحظه به لحظه از آنها گزارش می دهد، همه اینها را برای او بی ارزش کرده است. حس خوب سال های قبل را ندارد. ذره بین را در دست گرفته و وقتی هیچ شباهتی بین خود و زندگی خانم و آقای بلاگر نمی یابد، فاتحه زندگی اش را می خواند. دارایی او برای او ارزشی ندارد، معنای خوشبختی برای او همان چیزی است که وبلاگ نویسان نشان می دهند.

با رامین مرادی، کارشناس فرهنگ به گفت و گو نشستیم تا از او بشنویم که چگونه وبلاگ نویسان انتظارات ما را از زندگی بالا می برند و لحظه های ما را بی ارزش می کنند.

وبلاگ نویسان

عاشقانه هایی که واقعی نیستند!

این کارشناس فرهنگی، وبلاگ نویسان روزانه را مضرتر از سایر فعالان شبکه های اجتماعی می داند و معتقد است که این گروه زخم اجتماعی عمیقی بر پیکره جامعه وارد کرده اند.

مرادی «زندگی نمایشی» را اولین آسیب این وبلاگ نویسان می داند و می گوید: زندگی روزمره یک وبلاگ نویس یک زندگی نمایشی است و عمدتاً بر اساس رفتارهای پرمدعا شکل می گیرد. رفتار این مرد با همسرش خودنمایی است. مطمئناً، آنها ممکن است واقعاً زندگی عاشقانه ای داشته باشند، اما نه در آن حد. در واقع الگوریتم ها و اصول تولید محتوا اینستاگرام او را ایجاب می کند که رفتار خود را اغراق کند و عاشقانه هایی را که با همسرش ندارد به نمایش بگذارد.

اما بررسی ها نشان می دهد که بنیان زندگی برخی از این افراد بسیار ضعیف است و موج عظیمی از طلاق ها در این گروه رخ داده است. حتی برخی از آنها شرایط بسیار بدی را در زندگی مشترک خود سپری می کنند، طلاق عاطفی را تجربه کرده اند و جدا از هم زندگی می کنند، اما برای اینکه به اقتدار صفحه خود در دید عموم لطمه ای وارد نکنند، طلاق نمی گیرند و به زندگی مشترک ادامه می دهند. همان رفتار نمایشی و اغراق آمیز.”

وقتی وبلاگ نویسان مخاطب خود را فریب می دهند!
رفاقت صفحه وبلاگ نویس همیشه و بدون استثنا حس فقر را در ما مخاطب ایجاد می کند و نیازهای کاذب را برای ما ایجاد می کند. نمایشی که از زندگی مجلل و خریدهای ولخرجی و روزمره شان می کنند، کم کم معنای این رفتار را از تجمل گرایی برای ما حذف کرده است و اتفاقاً فکر می کنیم اسراف بخشی از زندگی عادی است که باید به آن عادت کنیم؛ و اگر نتوانیم بر اساس این الگو عمل کنیم، باید نقصی در زندگی ما یا بی تفاوتی همسرمان باشد که نمی تواند رفاه ما را تامین کند.

به گفته این فرهنگی، دومین رفتار مضر وبلاگ نویسان روزمره، مصرف مدعیانه است. مرادی می‌گوید: «یک وبلاگ‌نویس روزانه که خودم را بیان کنم و به مخاطبم بگویم، شهرت و منزلت دارم. او خانه و ماشین می‌خرد و حتی اگر پولی هم نداشته باشد، این وسایل را اجاره می‌کند تا مخاطبانش را تحت تأثیر قرار دهد. اجازه دهید من یک مثال بزنم. پس از خرید یک محصول، برخی از برندهای بزرگ پوشاک به مشتریان خود اجازه می دهند لباس را ظرف ۷۲ ساعت (در صورت سالم بودن) برگردانند و وجه را پس بگیرند. شاید جالب باشد بدانید که برخی از وبلاگ نویسان روزانه که به ترکیه سفر کرده اند با سوء استفاده از این قانون، چندین بار از این لباس ها را خریداری کرده و در عرض چند روز تا چند ماه چندین بار با لباس های مختلف آن را برگردانده یا تعویض کرده اند. محتوا تولید کردند. به این ترتیب مردم ماه ها عکس و فیلم زیادی از این افراد در انواع لباس های مارک دار مشاهده کردند. در یک مقطع، این داستان آنقدر محبوب شد که ترکیه دیگر قانون بازگشت پوشاک را اجرا نکرد.

چگونه وبلاگ نویسان انتظارات ما را از زندگی افزایش می دهند!
شاید عده ای بر این باورند که یک وبلاگ نویس بنا به دلایلی می خواهد زندگی شریفی را نشان دهد، این چه ربطی به ما دارد؟ ما می توانیم انتخاب کنیم که صفحه او را دنبال کنیم یا نه، اما رامین مرادی می گوید مصرف وانمودی باعث می شود سطح توقعات ایجاد شده در ذهن مردم با آنچه که دارند بسیار فاصله داشته باشد و این فاصله باعث ایجاد احساس نارضایتی می شود. به عنوان مثال، یکی فکر می کند که داشتن یک SUV یک چیز عادی در زندگی همه است که من از آن محروم بودم، یا خوردن آووکادو برای صبحانه یک چیز عادی در زندگی دیگران است که من توانایی انجام آن را ندارم.

اینفلوئنسرها

فرهنگ ایرانی که وبلاگ نویسان تغییر کرده است
اگرچه این دو آسیبی که قبلا ذکر شد به اندازه کافی آسان است که زندگی را مختل کند و مردم را از زندگی روزمره خود ناراضی کند و همیشه احساس کمبود داشته باشد، آسیب دیگری وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
این فرهنگ شناس با تشریح سومین آسیب صفحات رنگی وبلاگ نویسان در فضای مجازی می گوید: متاسفانه وبلاگ نویسان ویژگی های فرهنگی و سبک زندگی اسلامی را به کلی تغییر می دهند. مثلا خانمی را در فضای مجازی می بینیم که هر کاری برای بیشتر دیده شدن و خلاقیت بیشتر انجام می دهد تا جنسیت فرزندش را جشن بگیرد. باید بپرسید که اساس این جشن چیست؟! من مخالف تجلیل از هویت جنسیتی نیستم، اما این رفتار بسیار کور، تقلیدی و بی هویت است.

جالب اینجاست که وقتی به صفحات این افراد نگاه می کنید، ادعا می کنند با کوروش دوست هستند، اما سوال اینجاست که رفتار شما چه ارتباطی با آقای وبلاگ نویس یا خانم وبلاگ نویس شما دارد که در مقابل ادعای کوروش گوش هایشان را ناشنوا کرده اند؟ شما که هر کاری را در غرب انجام می دهید، آن را مستقیم انجام دهید!

نمونه عینی تغییر ویژگی های فرهنگ و سبک زندگی اسلامی را می توان در این ایام بیرم دید. عیدهای لوکس، سفره های پر زرق و برق، آتلیه عکاسی عید و …. رفتاری است که وبلاگ نویسان خواسته یا ناخواسته با جنون مصرف گرایی خود به جای سنت های قدیمی هویت ایرانی ما قرار می دهند.

منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا