ترک های قبرس در تنگنای استراتژی آنکارا

بخش ترک نشین قبرس برخلاف بخش جنوبی، در انزوای سیاسی و اقتصادی قرار گرفته و تاکید مکرر رئیس جمهور ترکیه بر دولت مستقل، باعث شده ترکها نتوانند از مزایای عضویت در اتحادیه اروپا برخوردار شوند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، امروز پنجاه و یکمین سالگرد عملیات ژوئیه ۱۹۷۴ میلادی در جزیره قبرس است. عملیاتی که در آن، هزاران نظامی ترکیه با چتر از آسمان فرود آمدند و با نظامیان یونانی جنگیدند.
جنگ در ظاهر تمام شد اما از آن روز تاکنون، همواره نزدیک به شصت هزار نیروی ارتش و پلیس ترکیه، همواره در قبرس حضور داشتهاند و بخش شمالی جزیره، با بودجه و اعتبارات ترکیه اداره میشود.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، امروز هم به مناسبت سالگرد عملیات سربازان کشورش، یک بار دیگر به جزیره سفر کرد. حالا چندمین بار است که اردوغان به قبرس میرود و به دستور او ساختمانهای بزرگی ساخته شدهاند که نهادهایی به نام دولت قبرس ترک، پارلمان و قوه قضائیه در آنجا فعالیت میکنند.
این در حالی است که از منظر سازمان ملل متحد، یونان و دولت قبرس، پدیدهای به نام «جمهوری ترک قبرس شمالی» رسمیت ندارد و صرفاً از سوی ترکیه به رسمیت شناخته شده است.
دیدار بینتیجه در نیویورک
تنها سه روز پیش از سفر اردوغان به قبرس، هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه و ارسین تاتار که از سوی آنکارا به عنوان رئیس جمهور قبرس ترک به نیویورک رفته بودند، در دیداری غیر رسمی با آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل و هیات کارشناسان همراه او، یک بار دیگر درباره سرنوشت قبرس گفتگو کردند. اما شواهد نشان میدهد که این گفتگو، هیچ نتیجه مثبتی به دنبال نیاورده است. چرا که ارسین تاتار، پس از اتمام این گفتگو به خبرنگاران گفت: «تا زمانی که حق ما ترکهای قبرس برای حاکمیت همسان بر جزیره را به رسمیت نشناسند، هیچ مذاکرهای نخواهیم کرد».
تاتار امروز هم در مصاحبه با خبرگزاری رسمی آناتولی ترکیه گفت: «۵۱ سال پیش، با رویای ایجاد یونان بزرگ از طریق الحاق قبرس و تبدیل مدیترانه شرقی به یک دریاچه یونانی، کودتا کردند و هدف آنها الحاق قبرس به یونان و نابودی کامل ترکها در این جزیره بود. شاید بعضیها فکر کنند دارم اغراق میکنم، اما حقیقت این است که اگر ترکیه نیامده بود، ظرف چند شب همه ما را در گورهای دسته جمعی دفن میکردند. عملیات ارتش ترکیه، تولد دوباره قبرسیهای ترک بود و امروز جمهوری ترک قبرس شمالی در میهن آبی، با گامهای مطمئن و استوار به سوی آینده گام برمیدارد.
تاتار در ادامه افزود: «ترکیه به عنوان مام میهن در کنار ماست و قبرسیهای ترک اکنون میتوانند با اطمینان و آرامش به آینده نگاه کنند».
تاتار این سخنان را در حالی بیان کرده که طیف گستردهای از سیاستمداران ترک قبرس، از کاربرد اصطلاحات «ترکیه مام میهن و قبرس ترک فرزند مادر»، انزجار دارند و معتقدند که در بهترین شرایط، ترکهای قبرس برادر ترکیه هستند و نیازی به قیم ندارند.
زمانی برای تحریک یونان
یکی از اقدامات تحریککننده رئیس جمهور ترکیه در سفر امروز به قبرس، این است که همزمان با ورود او به جزیره، دو ناو جنگی نیروی دریایی ترکیه نیز در ساحل قبرس قدرت نمایی کردند و این همان موضوعی است که بارها موجب تحریک قبرس، یونان و اتحادیه اروپا شده است. چرا که حضور ناوهای ترکیه، این تصور را القا میکند که آنکارا، قبرس را به عنوان بخشی از قلمروی سیاسی خود تلقی میکند.
روزنامه آکشام از جراید نزدیک به حزب حاکم ترکیه در گزارشی ویژه اعلام کرده که یک زیردریایی و سه کشتی جنگی فرماندهی نیروی دریایی ترکیه به سواحل قبرس شمالی اعزام شدهاند.
نگرانی از حضور اسرائیل
بسیاری از جراید ترکیه در ماههای اخیر، به دنبال طرح این موضوع بودهاند که بخشی از سفرهای مداوم اردوغان به جزیره و توجه ویژه او به قبرس، به خاطر تحرکات رژیم صهیونیستی است.
پروفسور دکتر حسین ایشیکسال مشاور ویژه رئیس قبرس شمالی در امور روابط بین الملل و دیپلماسی، از تحلیلگرانی است که همواره درباره روابط پشت پرده قبرس و اسرائیل، هشدار داده است.
او جدیداً درباره این موضوع نوشته است: «بیش از ۱۵ هزار نفر از اسرائیلیها به قبرس جنوبی رفتهاند و حالا از این منطقه به عنوان حیاط خلوت استفاده میکنند. حالا همه میدانند که یهودیها مرتباً در قبرس زمین میخرند و استفانوس استفانو دبیرکل حزب کارگران مترقی (AKEL)، آشکارا گفته: خرید برنامهریزیشده و هدفمند املاک توسط اسرائیلیها در مناطق استراتژیک و امنیتی قبرس، موضوعی نگرانکننده و پرخطر است. کشور ما در حال از دست رفتن است و به دست اسرائیل، اشغال میشود».
این تحلیلگر ترکیه در ادامه میگوید: «جزیره قبرس، از نظر ژئوپولیتیک، مسیرهای بالقوه ترانزیت منابع انرژی به بازارهای بینالمللی و امنیت منطقهای، در موقعیت بسیار حساسی قرار دارد. اسرائیل با ذخایر گاز طبیعی که در مدیترانه شرقی، به ویژه در میادین لویاتان و تامار کشف کرده، برنامههای خود را برای تسلط بر انرژی منطقه به اجرا گذاشته است. ابتکاراتی مانند پروژه خط لوله EastMed و انجمن گاز مدیترانه شرقی، نشاندهنده استراتژی اسرائیل برای رساندن منابع انرژی به بازارهای اروپایی و شکلدهی به معادله انرژی منطقهای در راستای منافع خودش است».
به باور مشاور ارسین تاتار، امضای توافقنامه منطقه انحصاری اقتصادی (EEZ) که در سال ۲۰۱۰ بین اسرائیل و قبرس امضا شد، صرفاً به منظور حذف ترکیه و قبرس ترک از معادلات انرژی منطقه است.
استقلال و انزوای بینالمللی
جمهوری قبرس، در سال ۲۰۰۴ به اتحادیه اروپا پیوست و از شناسایی بینالمللی و عضویت در ناتو برخوردار است. در مقابل، جمهوری ترک قبرس شمالی (TRNC) فقط توسط ترکیه به رسمیت شناخته شده و هیچ حضوری در اتحادیه اروپا یا نهادهای جهانی ندارد.
این وضعیت، ترکهای قبرس را از نظر اقتصادی و سیاسی به حاشیه رانده است. چرا که ترکیه هنوز هم از راهحل دو کشوری حمایت میکند. ولی اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد مدل اتحاد مجدد تحت فدراسیون دو منطقهای را مناسب میدانند.
به باور بسیاری از فعالان سیاسی مخالف ارسین تاتار در جزیره قبرس و همچنین به نظر اغلب تحلیلگران سیاسی ترکیه، وابستگی کامل قبرس ترک از نظر اقتصادی و سیاسی به آنکارا، در عمل به ضرر ترکها تمام شده و بسیاری از قبرسیهای ترک احساس میکنند که این وابستگی، استقلال و عاملیت آنها را کاهش میدهد، شیوههای سیاسی اقتدارگرایانه را تقویت میکند و سنتهای سیاسی جزیره را به نفع سیاست ترکیه محور از بین میبرد.
جامعه مدنی قبرس ترک، عملاً طرفدار اتحاد مجدد و شهروندی کامل اتحادیه اروپا است. آنها معقدند که بخش ترک نشین، تحت نفوذ ترکیه، منزوی شده و هویت فرهنگی و آزادیهای دموکراتیک خود را از دست داده است.
در حالی که قبرس ترک میتوانست بدون دولت مستقل، بخشی از اتحادیه اروپا باشد، خود ترکیه نیز به دلیل حمایت از استقلال ترکها در جزیره، امکان راه یافتن به اتحادیه را از دست داده است!
در مجموع، میتوان گفت پافشاری و اصرار مداوم اردوغان بر استقلال ترکها و اقداماتی همچون سوق دادن اعضای سازمان کشورهای ترک زبان برای حمایت از شناسایی بینالمللی، تاکنون خروجی مثبتی برای ترکهای قبرس نداشته و آنان را از امتیاز عضویت در اتحادیه اروپا نیز محروم کرده است.
در عین حال، این موضوع به مهمترین نقطه اختلاف بین آنکارا و اتحادیه تبدیل شده و به باور اغلب ناظران و تحلیلگران، استراتژی مزبور، شانسی برای پیروزی ندارد.
پایان