از سالگرد کشتار معترضان به جنگ ویتنام در آمریکا تا آغاز کمکهای این کشور به تایوان
تاریخ همواره سرنخهایی را برای شناخت و درک بهتر آنچه امروز اتفاق میافتد، در اختیارمان قرار میدهد. پیچ و خمهای مسیر تاریخ با اتفاقهای ریز و درشت در گذر زمان تغییر یافته و هر رخداد به نوعی در رقم زدن وضعیت ژئوپلیتیک حال حاضر تاثیرگذار بوده است. آسیا و اقیانوسیه که سهم قابل توجهی از وسعت این کره خاکی را به خود اختصاص داده، همانند دیگر نقاط دنیا تحولات مهم و تاثیرگذاری را از سر گذرانده است.
در این گزارش سعی داریم تا با شرحی از چندین رویداد تاریخی در بازه زمانی ۴ تا ۱۰ مه/ ۱۵ تا ۲۱ اردیبهشت (هفته جاری)، سرنخهایی را از چگونگی شکلگیری سیاستها و جغرافیای امروز منطقه آسیا و اقیانوسیه در اختیار مخاطب قرار دهیم.
کشتار دانشجویان معترض به جنگ ویتنام
در بهار سال ۱۹۷۰، نیروهای آمریکا و ویتنام جنوبی به مخفیگاههای نیروهای ویتنام شمالی در کامبوج حمله کردند که اعتراضات گستردهای را در ایالات متحده به دنبال داشت. یکی از این اعتراضها در تاریخ ۴ مه همان سال (۱۴ اردیبهشت ۱۳۴۹) در دانشگاه کنت رخ داد که با شلیک گلوله سربازان گارد ملی اوهایو به سمت حدود ۲ هزار دانشجوی معترض خاتمه یافت. در این تیراندازی ۴ دانشجو کشته و ۹ تن زخمی شدند. این واقعه، اعتراضات و اعتصابات گسترده در بسیاری از دانشگاههای آمریکا را در پس داشت.
این تیراندازیها به سرعت خشم گستردهای را در دانشگاههای سراسر ایالات متحده برانگیخت. این امر باعث افزایش مشارکت در اعتصاب دانشجویانی شد که از اول ماه مه اعتصابها را آغاز کرده بودند. در نهایت، بیش از ۴ میلیون دانش آموز در اعتصابات سازماندهی شده در صدها دانشگاه، کالج و دبیرستان شرکت کردند. در دادگاههایی که بعد از این حادثه تشکیل گشت، همه متهمان (سربازان گارد ملی و فرماندار اوهایو) از تمام اتهامات تبرئه شدند.
امروز این حادثه به نوعی دیگر در دانشگاههای ایالات متحده تکرار شده درحالیکه هزاران دانشجو در محوطههای مراکز آموزشی محل تحصیل خود در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه تحصن کردند و تا کنون نزدیک به ۲ هزار نفر از آنها دستگیر شدهاند.
آغاز کمکهای آمریکا به تایوان برای استفاده علیه چین
پس از شکلگیری جمهوری خلق چین در اول اکتبر ۱۹۴۹ (۹ مهر ۱۳۲۸) و درحالیکه آمریکا دولت چیانگ کایشک (کومینتانگ) را به عنوان تنها دولت مشروع سرزمین اصلی چین به رسمیت شناخت، هری ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده اعلام کرد که در مناقشههای تنگه تایوان مداخله نخواهد کرد. وی با اینحال در ۸ مه ۱۹۵۰ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۹) به درخواست چیانگ برای ارسال تسلیحات به دولت حاضر در تایوان جواب مثبت داد و طبق گزارش نیویورک تایمز در سال ۱۹۷۱ در بازهای ۲۰ ساله از سال ۱۹۵۱ بیش از ۲.۸ میلیارد دلار کمک نظامی ارائه کرد. ترومن همچنین با شروع جنگ کره در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ (۴ تیر ۱۳۲۹) ناوگان هفتم نیروی دریایی ایالات متحده را به تنگه تایوان اعزام کرد.
چند سال پس از آن، چندین عامل از جمله کمکهای آمریکا به دولت چیانگ اولین بحران تنگه تایوان را که یک درگیری مسلحانه بین جمهوری خلق چین (PRC) و جمهوری چین (ROC) در تایوان بود، شکل داد. این درگیری بر چندین گروه از جزایر در تنگه تایوان متمرکز شد که در کنترل جمهوری چین (تایوان امروزی) بودند. این مناقشه در ۳ سپتامبر ۱۹۵۴ (۱۲ شهریور ۱۳۳۳) با بمباران جزیره کینمن توسط ارتش آزادیبخش خلق آغاز شد و متعاقبا به بمباران جزایر ماتسو و داچن منجر گردید. جمهوری خلق چین در ژانویه ۱۹۵۵ (دی ۱۳۳۳) توانست جزایر «ییجیانگشان» (Yijiangshan) را به تصرف خود در آورد. در نهایت این بحران در مه ۱۹۵۵ (اردیبهشت ۱۳۳۴) با ۳۹۳ کشته در جناح جمهوری خلق چین و ۵۱۹ کشته در جناح جمهوری چین در تایوان به پایان رسید.
این در حالی است که کمکهای آمریکا به تایوان همچنان ادامه دارد و بحران در روابط بین تنگهای به اوج خود رسیده است. واشنگتن به تازگی بسته تسلیحاتی ۸ میلیارد دلاری برای تایپه در نظر گرفته است و چین قویا این مساله را محکوم میکند. شی جینپینگ رئیس جمهور چین دسامبر سال گذشته میلادی (دی ماه ۱۴۰۲) در صد و سیامین سالگرد تولد مائو تسه تونگ رهبر سابق چین بیان کرد که یکپارچگی کامل سرزمین مادری یک امر غیر قابل انکار است. او در این مراسم به مقامهای ارشد حزب کمونیست چین گفت: سرزمین مادری باید یکپارچه شود و به طور غیر قابل اجتنابی یکپارچه خواهد شد.
شورشهای منجر به استعفای سوهارتو در اندونزی
مه ۱۹۹۸ (اردیبهشت ۱۳۷۷) بستر حوادث خشونتآمیز، تظاهرات و ناآرامیهای مدنی در اندونزی بود که سراسر این کشور را در بر گرفت. این ناآرامیها عمدتا در مدان در شمال سوماترا (۴ تا ۸ مه)، جاکارتا پایتخت اندونزی (۱۲ تا ۱۵ مه) و سوراکارتا (سولو) در جاوه مرکزی (۱۳ تا ۱۵ مه) رخ داد.
این ناآرامیها از مشکلات اقتصادی شامل کمبود مواد غذایی و بیکاری عظیم ناشی میشد و در نهایت به استعفای سوهارتو رئیسجمهور وقت اندونزی و سقوط دولت «نظم جدید» منجر شد که ۳۲ سال قدرت را در دست داشت. در جریان درگیریهای خشونت آمیز، اندونزیاییهای چینی نیز هدف بودند و مورد حملات مردم بومی اندونزی قرار میگرفتند. تخمین زده میشود که در جریان این شورشها بیش از هزار نفر کشته شدند و اندونزی متحمل بیش از ۲۶۰ میلیون دلار خسارت شد.
این شورشها باعث روی کار آمدن کابینه اصلاحات توسعه به رهبری یوسف حبیبی و آغاز دوره اصلاحات پسا سوهارتو شد. همچنین کنار رفتن دومین رئیس جمهور اندونزی که بیش از سه دهه روی کار بود به جدا شدن و کسب استقلال برخی از مناطق تحت حاکمیت اندونزی از جمله تیمور شرقی منجر شد.
تظاهرات ضد استعماری در هنگکنگ
در مه سال ۱۹۶۷ (اردیبهشت ۱۳۴۶) تظاهرات ضد استعماری در هنگکنگ که آن زمان تحت سلطه انگلیس قرار داشت، اوج گرفت. این تظاهرات از انقلاب فرهنگی در جمهوری خلق چین متاثر بود و بسیاری از معترضان دیدگاههای چپ و همسو با حزب کمونیست چین داشتند. همچنین در ماکائو مستعمره پرتغال در غرب هنگ کنگ به تازگی درگیریهای ضد استعماری بین پلیس و طرفداران حزب کمونیست پایان یافته بود.
روز اول مه (۱۱ اردیبهشت) به مناسب روز کارگر سه اعتصاب بزرگ در هنگ کنگ آغاز شد که چند روز بعد در روز ۶ مه (۱۶ اردیبهشت) پای نیروهای سرکوبگر به میان کشیده شد. روز بعد، تظاهرات گستردهای در خیابانهای هنگ کنگ شروع شد. بسیاری از تظاهرکنندگان حامی حزب کمونیست چین، کتاب قرمز کوچک مائو تسه تونگ را در دست چپ خود داشتند و شعارهای کمونیستی سر میدادند. با گذشت زمان، تظاهرات صحنه درگیری بین پلیس و معترضان شد؛ در این میان مبارزان ضد استعمار نیز دست روی دست نگذاشته و برای مبارزه با دولت دست نشانده لندن از بمبهای کنار جادهای و کوکتل مولوتوف علیه نیروهای نظامی استفاده کردند.
در جریان این درگیریها دست کم ۲۱ نفر توسط نیروهای پلیس و ۱۵ نفر به علت انفجار بمبها کشته شده و ۸۳۲ نفر دیگر زخمی شدند. پس از این مبارزهها، دولت انگلیسی هنگ کنگ در مورد شکست خود در رسیدگی به برخی نارضایتیهای اجتماعی تامل کرد و به اصلاحات اجتماعی دست زد. با این حال، یک سری دیگر از تظاهرات در سال ۱۹۸۱ در قالب مبارزههای ضد استعماری شکل گرفت که نقطه عطفی در مبارزههای مردم هنگ کنگ با استعمار انگلیس بود که در نهایت در سال ۱۹۹۷ پایان یافت.
نبرد «لوانگ نامتا» در جنگ داخلی لائوس
نبرد «لوانگ نامتا» (Luang Namtha) مجموعهای از درگیریها در جنگ داخلی لائوس بود که از ژانویه ۱۹۶۲ تا مه ۱۹۶۳ ادامه داشت. جنگ داخلی در نتیجه آشفتگیهای پس از استقلال لائوس و همچنین جنگ اول هندوچین با فرانسه به وجود آمد. پادشاهی لائوس سربازان خارجی در خاک خود داشت و به تدریج مبارزه سیاسی علیه نیروهای خارجی افزایش پیدا کرد. ژنرال فومی نوساوان که کنترل اوضاع را در دست داشت، تصمیم به اقدام نظامی برای حل و فصل موضوع سیاسی مداخله جویان در کشور را گرفت.
اگرچه آمریکا جایگزین فرانسه در حمایت از ولینعمتهای لائوس شده بود، اما به این اقدام نظامی اعتراض و حمایت مالی را قطع کرد. بین ماه ژانویه و مه ۱۹۶۲، نزدیک به ۵ هزار نیروی سلطنتی به منطقه لوانگ نامتا گسیل شدند درحالیکه شمار نیروهای کمونیست از آنها بیشتر بود و از نیروهای کهنه کار ارتش خلق ویتنام نیز استفاده کردند. روز ۶ مه ۱۹۶۲ (۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۱) نیروهای دفاعی سلطنتی با حمله چهار گردان ویتنام شمالی که از سه جهت به آن نزدیک شده بودند، از هم فروپاشید.
جنگ داخلی لائوس بین نیروهای کمونیست «پاتت لائو» و نیروهای سلطنتی لائوس در سال ۱۹۷۵ پایان یافت و به پایان پادشاهی در این کشور و شکلگیری جمهوری دموکراتیک خلق لائوس انجامید.
منبع: ایرنا