وب گردی

راهکار‌هایی برای محافظت از کودکان در مقابل خبر‌های بد

 شنیده‌ای فلان شهر زلزله آمده؟ شنیده‌ای فلان ویروس در فلان کشور همه‌گیر شده است؟ در خبر‌ها گفته‌اند با این بارندگی‌ها امکان سیل وجود دارد. سوالات و خبر‌های کوتاهی که در طول روز مدام به یکدیگر منتقل می‌کنیم. فرقی هم ندارد سوار تاکسی باشیم یا با مترو تردد کنیم، در محل کار باشیم یا سر کلاس درس یا در میدان تره‌بار محله‌مان، مدام از اخباری حرف می‌زنیم که اغلب از ماهیت درست یا غلط آنها بی‌خبریم.

ما شهروندانی هستیم که ذهن‌مان مدام بمباران خبری می‌شود تا جایی که حتی لحظه‌ای به صحت و سقم آنها نمی‌اندیشیم و طوطی‌وار از آنها صحبت می‌کنیم و گاهی اظهار ناراحتی و ترس می‌کنیم و زمان‌هایی هم خشنودیم. هرچند ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود و ما شهروندان تشنه خبر، بی‌توجه به اطرافیان‌مان که گاهی کودک یا سالمندان هستند، واسطه این اخباریم تا به تعداد بیشتری سرایت کنند، غافل از این‌که چه آسیب‌هایی را متوجه عزیزان‌مان می‌کنیم به خصوص کودکان که هر لحظه چشم به بزرگ‌تر‌های اطراف‌شان دارند تا از آنها بیاموزند. 

هر سنی، محافظت خاص خودش را طلب می‌کند 

اگر کودکتان زیرهفت سال است بی‌هیچ وجه اورا درمعرض اخبار قرارندهید، چون توضیح دادن شرایط به آنها سخت است وبه سادگی احساس خطر می‌کنند. نگرانی فوری آنها ممکن است این باشدکه چنین چیزی برای خانواده یانزدیکانشان اتفاق بیفتد. در نتیجه، قاعده کلی این است که کودکان این بازه سنی بایدبه طور کامل ازمشاهده اخباربددررسانه‌ها ودنیای مجازی محافظت شوند. اگر کودکتان در سن ۷تا۱۱سال است باید توجه داشته باشید که در این سن، کودکان نسبت به اخبار اطراف خود بسیار بیشتر آگاه می‌شوند و در مورد آن سوالاتی می‌پرسند، بنابراین سعی کنید خودتان اخبار را مستقیما با آنها به اشتراک بگذارید تا مطمئن شوید اطلاعات درست و دقیق را دریافت می‌کنند. اگرنوجوان۱۲ساله یا بزرگ‌تر دارید باید این نکته را درنظر بگیرید که نوجوانان بسیار مستقل‌ترهستند. آنها ممکن است اخبار را جدا از شما دنبال کنند و در میان دوستان خود درمورد آن صحبت کنند. بااین حال، هنوز هم مهم است که برای گفتگو یا توضیح اخبار بد با آنها وقت بگذارید. البته دراین دوره سنی، آنها می‌توانندپیچیدگی‌ها و ظرافت‌های موقعیت‌ها را درک کنند و باید از گفتگو به عنوان فرصتی برای پاسخ به سؤالات آنهاوایجاد تفاهم با آنها استفاده کنید.

راه‌حل چیست؛ «من در کنار تو هستم و مراقبتم»

اگر والدین متوجه شدند کودکشان به دلیل اخبار منفی دچار هیجانات منفی شده است با او صحبت کنند تا احساس امنیت برایش ایجاد شود. نگرانی یا مشغله ذهنی بچه‌ها به خبر باعث اختلال در فرآیند توجه و تمرکز آنها می‌شود با این حال این روز‌ها بچه‌ها از گروه همسالان یا هر گوشه و کنار دیگری در معرض اخبار و حتی بمباران خبری قرار می‌گیرند؛ بنابراین شاید بهتر باشد مدیریت اطلاعات فرزندان را والدین برعهده بگیرند، زیرا پدر و مادر بیش از هر فرد دیگری از میزان درک و آستانه تحمل فرزندان آگاه هستند. والدین باید واکنش‌های مربوط به استرس، پریشانی، نگرانی و اضطراب خود را تا حد امکان نزد کودک مدیریت کنند و از رفتار‌ها و گفتگو‌هایی که پیام ناامنی، اضطراب شدید و فاجعه‌سازی را منتقل می‌کنند، بپرهیزند و به کودک این پیام را منتقل کنند که «من در کنار تو هستم و مراقبتم.» والدین باید با استفاده از جملاتی همچون «هر سوالی در مورد شرایط الان را می‌توانی از من بپرسی» راه را برای پرسیدن سوالات وی باز بگذارند.

کودکانی که دچار آسیب‌های روانی شده‌اند، جهان را ترسناک می‌بینند

اخبار چه در تلویزیون، چه در روزنامه و چه فضای مجازی «نباید» در حوزه شنیداری یا دیداری کودکان زیر ۱۲ سال باشد. به گفته سمیرا طاووسی، روان‌شناس درست است که اخبار منفی در سراسر دنیا مثل سیل، زلزله، کشته شدن افراد مختلف دردناک و غم‌انگیز باشد، اما کودکان مستحق تجربه چنین اضطرابی نیستند. بنابرنظر این روان‌شناس، برخی خانواده‌ها تصور می‌کنند، چون بچه چیزی نمی‌گوید، چیزی هم متوجه نمی‌شود ولی تلویزیونی که مدام روی شبکه خبر است بی‌شک به کودکان اضطراب می‌دهد. به عنوان مثال در دوران همه‌گیری تعداد کشته‌ها، بیماران و … از تلویزیون پخش می‌شد و همین مسأله قطعا بچه‌ها را نسبت به مرگ آسیب‌پذیر و مضطرب کرده است. به گفته او شاید بچه‌ها اخبار را نبینند و نشوند، اما از بزرگ‌ترهای‌شان می‌شنوند و مضطرب شده و به همین علت هم سرشان پر از سوال‌های فشارآور می‌شود.

 این روان‌شناس معتقد است بهترین حالت این است که پدر و مادر‌ها در غیاب یا زمان خواب بچه‌ها اخبار را دنبال کنند یا این‌که به تنهایی در فضای مجازی که در دسترس بچه‌ها قرار ندارد، برخی مسائل را دنبال کنند: «تجربه تروما در دوران کودکی می‌تواند یک اثر شدید و طولانی‌مدت داشته باشد. کودکانی که دچار آسیب‌های روانی شده‌اند، جهان را به عنوان یک مکان ترسناک و خطرناک می‌بینند. هنگامی که ضربه دوران کودکی حل و فصل نشود، این مفهوم اساسی از ترس و درماندگی وارد بزرگسالی شده و زمینه را برای ضربه‌های بعدی بیشتر می‌کند.» از جمله این موارد می‌توان به محیط بی‌ثبات یا ناامن، جدایی از پدر و مادر، بیماری جدی، روش‌های پزشکی نفوذی، سوءاستفاده جنسی و جسمانی یا کلامی، خشونت خانگی، غفلت، قلدری و نشانه‌های ضربه عاطفی و روانی اشاره کرد.

منبع: روزنامه جام جم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا