روانشناسانی با وعدههای جادویی!
این روزها کمتر ممکن است در جمعی حاضر باشید و صحبت از روانشناسی و تکنیکهای آن به میان نیاید. گاهی اوقات نکات آموزنده و بسیار مفیدی هم در چنین محافلی ردوبدل میشود که گره از کار ما در زندگی میگشاید، اما متأسفانه بیشتر صحبتهایی که در این دورهمیها مطرح میشوند چیزی جز روانشناسی زرد و حرفهای زیبای پوچ و بیمحتوا نیستند دوسال پیش در خردادماه، انتشار اسامی روانشناسنماها جنجالآفرین شد.
در همان برهه، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور نام ۴۵۶فرد یا صفحه مجازی را منتشر کرد که نه مجوز و پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی داشتند و نه تحصیلاتشان مرتبط با روانشناسی بود.
طبق ماده پنج قانون سازمان نظام روانشناسی، مشاوران و روانشناسان برای هرگونه اشتغال در حرفه خود باید دارای پروانه از سازمان نظام روانشناسی باشند. با این حال، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، اعلام کرده حدود ۱۲هزار صفحه در فضای مجازی، در حوزه روانشناسی و مشاوره فعالیت میکنند که از این تعداد، ۴هزار صفحه متعلق به روانشناسان واقعی نیست.
روانشناسنماها تنها سخنوران خوبی هستند
در یک تعریف کلی، روانشناسی زرد (Popular psychology) را میتوان هر مطلب غیرعلمی و عامهپسندی دانست که از سوی افرادی غیر از روانشناسان به عامه مردم ارائه میشود. روانشناسی زرد به صحبت درمورد روانِ انسان میپردازد و مفاهیمی را بهعنوان مطالبِ علمی بیان میکند که درواقع هیچ پایه و اساس علمی مشخصی برای آنها وجود ندارد. در امتداد همین تعریف، کسانی را که بدون داشتن تخصص آکادمیک و علمی اقدام به ارائه راهکارهای روانشناسانه میکنند، «روانشناسنما» مینامند که در همه جا، از فضای مجازی گرفته تا محافل خانوادگی و حتی گاهی در قالب مطبهای روانپزشکی دیده میشوند!
«قاسمزاد»، روانشناس با ذکر اینکه روانشناسی زرد هوشمندانه دست به شناسایی نیازها و ظرفیتهای جامعه میزند، ادامه میدهد: «این افراد با گذراندن چند کلاس و دورههای یونگ و… کلی بلاگر میگیرند و چندصد هزار و شاید چندمیلیون دنبالکننده دارند.» «قاسمزاد» با تأکید مجدد بر اینکه این سوءاستفاده ناشی از آن است که جامعه تشنه و نیازمند شنیدن راهکارهایی است که میتواند حال آنها را خوب کند، میگوید: «روانشناسان زرد، این اصل را میدانند و براساس آن بیش از گذشته در بطن جامعه رخنه میکنند.»
وی با طرح این ادعا که روانشناسان زرد یا همان روانشناسنماها، سخنوران خوبی هستند میگوید: «در دو، سه مرحله سازمان نظام روانشناسی اسامی این روانشناسان را اعلام کرد، اما هیچ برخوردی با این افراد صورت نگرفت. در شرایط فعلی نیز ردپای این افراد همچنان در فضای مجازی دیده میشود.»
نیاز به ۱۰۰هزار روانشناس و مشاور داریم
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با اشاره به اینکه بیش از ۳۰درصد افراد جامعه نیازمند دریافت خدمات روانشناختی هستند. بنابرنظر «علی فتحیآشتیانی» در ایران اگر قرار باشد براساس استانداردها پیش برویم، باید هماکنون حدود ۱۰۰هزار روانشناس و مشاور در حال فعالیت وجود داشته باشد درحالیکه هماینک تنها حدود ۲۰هزار روانشناس و مشاور، پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره دریافت کردهاند. اما بهنظر میرسد همین «نیاز» جامعه باعث بروز ظهور پدیدهای نوین به نام «روانشناسنماها» و در کنار آن روانشناسی زرد، شده باشد.
روانشناسی، نیاز جامعه است
قاسمزاد با تأکید بر این مسئله که روانشناسی علمی، همیشه کمکحال جامعه بوده بهعنوان نمونه در همهگیری کرونا، میگوید: «سازمان نظام روانشناسی، به شکل کنونی آن در کشور ما تنها ۲۱سال قدمت دارد، درواقع یکی از جوانترین سازمانهای دولتی است. سازمانی که در این دو دهه مشکلات و مسائلی را هم بهخود دیده، بنابراین رشد و پویاییای که از آن انتظار میرفته محقق نشده است. البته ناکارآمدی برخی سازمانها و نهادها هم در این مسئله تأثیرگذار بوده است.»
بنابر گفتههای رئیس هیأتمدیره انجمن حمایت از سلامت روان جامعه، چه بخواهیم و چه نخواهیم هر جامعهای نیازمند بهرهمندی از خدمات روانشناسی است: «روانشناسی در کشور ما قدمتی طولانی دارد. زمانی که خبر از فروید و روانشناسی غربی نبود، بزرگانی درخصوص علمالنفس صحبت کردهاند مانند ابنسینا. اما این رویه ادامه نیافت و ما در حوزه روانشناسی مصرفکننده شدیم.»
روانشناسنماها یقینا در درمانتراپی اثرگذاری سوء خواهند داشت
بنابر نظر رئیس هیأتمدیره انجمن حمایت از سلامت روان جامعه روانشناسنماها، مراجعهکننده را قربانی و بازنده میبینند و از این ضعف سوءاستفاده میکنند تا با سوءاستفاده از این نقطه ضعف و القای یکسری افکارِ به ظاهر مثبت، مثلا حال وی را خوب کنند، درحالیکه در روانشناسی علمی، مراجعهکننده قدرت تصمیمگیری بهینه دارد و مشاور برای مراجعهکننده تصمیمگیرنده نیست.
این روانشناس با اشاره به اینکه روانشناسنماها به اصل جریان روانشناسی علمی ضربه میزنند، میگوید: «رشد روانشناسنماها یقینا در درمانتراپی اثرگذاری سوء خواهند داشت. درواقع این افراد درمان نمیکنند بلکه دردی به دردهای فرد اضافه میکنند. ادامه این رویه سبب میشود در بلندمدت شاهد رشد اختلالات روانی در کشور باشیم.» این روانشناس این رویه را کلونی رو به رشد میداند که در بلندمدت باعث بدبینی جامعه نسبت به جریان علمی خواهد شد. او ادامه میدهد: «بقای روانشناسنماها و ادامه فعالیتشان سبب میشود تا در آینده ظاهر جامعه نشانههایی از ساختار بهداشت روان داشته باشد، اما در باطن شاهد مشکلات متعدد روان، شناخت و رفتار در جامعه باشیم.»
ارسال اسامی به قوهقضاییه
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در همان دوره از ارسال این اسامی به قوهقضاییه خبر داد و اعلام کرد: «بر قوهقضاییه واجب است به این امر ورود کرده، این افراد را فرا بخواند و احضار کند.»
علی فتحی آشتیانی، رئیس وقت این سازمان در توضیح این مسئله گفته بود: «براساس قانون سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور که مصوب مجلس شورای اسلامی است، این سازمان دارای هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات است و ما در این مدت در هیأت بدوی برای برخی از این اسامی، پرونده تشکیل و آنها را به دادگاه ارجاع دادیم. بسیاری از افرادی که اسامی آنها در این لیستها بود، پیشتر به دادگاه ارجاع داده شدهاند.»
روانشناسان زرد، هنوز به کارشان ادامه میدهند!
وی با اشاره به اینکه در ادوار گذشته سه نوبت اسامی روانشناسان زرد شناسایی و منتشر شد، گفت: «این اتفاق در ظاهر خوب بود، اما نتیجه مطلوبی نداشت. یعنی اتفاق خاصی درخصوص توقف فعالیت این افراد نیفتاده چراکه هنوز به کارشان ادامه میدهند.» به اعتقاد رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، مهمترین عاملی که میتواند بر توقف فعالیت روانشناسنماها اثرگذار باشد، ارتقای سواد سلامت روانی جامعه است. درواقع مردم باید به قدری آگاهیشان افزایش پیدا کند تا بتوانند روانشناسان واقعی را از روانشناسنماها تشخیص دهند.
نسخه جادویی
افرادی که بدون مدرک دانشگاهی یا با مدرک دانشگاهی ولی خارج از چارچوبهای علمی اقدام به درمان میکنند، پدیدهای جهانی است. «امیرحسین جلالی»، روانپزشک و عضو انجمن روانشناسی ایران میگوید: «همینطور که احتمالا بدانید، چند فهرست از روانشناسنماها توسط نظام روانشناسی و مشاوره منتشر شد که بعضا افراد شناختهشدهای هم بودند. کسانی که در درمان مداخله میکنند و مروج شیوههای غیرعلمی هستند، چون در این چرخه پول و سرمایه هنگفتی ردوبدل میشود، بنابراین به مرور در حال توسعه و گستردگی بیشتر هستند.»
بنابر گفتههای «امیرحسین جلالی» این توصیههای غیرعلمی و غیراصولی روند درمان افرادی را که نیازمند شیوههای مختلف درمانی هستند، به تأخیر میاندازند و سلامت روان آنها را با خطراتی گاها جدی مواجه میکنند. وی با اشاره به اینکه این جریان در راستای سلبریتیپروری در ایران، رنگ و لعاب بیشتری بهخود گرفته است، میگوید: «این جریان نوعی جریان شبهفرهنگ، ضدفرهنگ و ضدزندگی است. آنها نسخه جادویی ارائه میدهند تا آدمها، زندگی بهتری داشته باشند که این منافات جدی و کامل با واقعیتها دارد. در یک کلام، با یک نسخه جادویی نمیشود زندگی بهتری داشت.»
یک فریب بزرگ
بنابر گفتههای این عضو انجمن روانشناسی ایران، انسان موجودی است با ظرفیت روحی، فکری و تابآوری بسیار بالا: «نقطه شکوفایی انسانها از جایی که واقعا درک میکنند، آسیبپذیر هستند و میتوانند برای درمان نقاط ضعف خود به شیوه سازندهای به دیگران تکیه کنند، شروع میشود. در چنین شرایطی فرد با کمک خانواده، گروه دوستان و در مقیاس بزرگتر در جامعه با همکاری و تعامل با آنها تلاش میکند تا مشکلاتش را حل کند و از همین نقطه است که همبستگی اجتماعی شکل میگیرد.» او ادامه میدهد: «این در حالی است که جریان ضدفرهنگ و ضدزندگی – شما بخوانید روانشناسنماها- افراد را فردمحور، بهمعنای شکلهای مختلفی از خودخواهی بار میآورند. با این جملات که تو به دیگران نیاز نداری و… این یک فریب بزرگ است.»
منبع: شهروند